تحریم ها، تصویب، فرمان، جواز، ضمانت اجرایی قانون، فتوای کلیسایی، تایید رسمی، دارای مجوز قانونی دانستن، ضمانت اجرایی معین کردن
sanctions
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• punitive actions made by a country or countries toward another in order to pressure that nation into complying with the law or changing a policy (international law)
دیکشنری تخصصی
[فوتبال] مجازات
جملات نمونه
1. establishing sanctions against tax evasion
برقرارسازی قیود بر علیه فرار از مالیات
2. we and our allies have imposed economic sanctions against repressive regimes
ما و متحدانمان مجازات های اقتصادی بر علیه رژیم های سرکوبگر اعمال کرده ایم.
پیشنهاد کاربران
تعزیرات
ضمانت اجراها
زمستان ( سختی )
تحریم ها
کلمات دیگر: