کلمه جو
صفحه اصلی

amphitheatre


تاتر یا نمایشگاه بیضوى شکل

انگلیسی به فارسی

آمفی تئاتر، امفي تئاتر، تالار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a spelling of

• stadium, arena (also amphitheater)
an amphitheatre is a large, circular, open area with sloping sides which is used for theatrical performances.

دیکشنری تخصصی

[] آمفی تئاتر

جملات نمونه

1. As it happens to thee in the amphitheatre and such places, that the continual sight of the same things and the uniformity make the spectacle wearisome, so it is in the whole of life; for all things above, below, are the same and from the same.
[ترجمه ترگمان]همان طور که در آمفی تئاتر و این جور جاها به نظر می رسد، که منظره دایمی همه چیز و یکنواختی آن را خسته کننده می سازد، بنابراین در کل زندگی است؛ برای همه چیزهایی که بالاتر از همه است، یک سان است و از همین قبیل است
[ترجمه گوگل]همانطور که در آمفی تئاتر و مکان های دیگر اتفاق می افتد، دید مداوم از همان چیزها و یکنواختی عینک را خسته می کند، بنابراین در کل زندگی است؛ برای همه چیزهایی که در بالا، پایین، از همان و از همان است

2. The amphitheatre is well worth a visit.
[ترجمه ترگمان]این amphitheatre برای بازدید ارزش زیادی دارد
[ترجمه گوگل]آمفی تئاتر به خوبی برای بازدید است

3. More like an amphitheatre, with rows of seats in semicircles high up at the back.
[ترجمه ترگمان]بیشتر شبیه آمفی تئاتر بود که چند صندلی در آن بالا بود
[ترجمه گوگل]بیشتر شبیه یک آمفی تئاتر، با ردیف صندلی در نیمکره بالا در پشت

4. Saturday night at the Shoreline Amphitheatre he was wearing a white shirt and thick framed glasses.
[ترجمه ترگمان]شنبه شب، در ساحل ساحلی که پیراهن سفیدی پوشیده بود و عینک ته استکانی قاب شده بود
[ترجمه گوگل]شب شنبه شب در Amphitheater Shoreline او پیراهن سفید و عینک های قاب ضخیم پوشید

5. The tempers at the Amphitheatre were as short, if not as violent, as those in the streets.
[ترجمه ترگمان]از کوره در رفت و از کوره در رفت
[ترجمه گوگل]امپراتورهای آمفی تئاتر به عنوان کسانی که در خیابان بودند، کوتاه، اگر نه به عنوان خشونت آمیز بودند

6. It is 157 feet high and the amphitheatre from wall to wall is 620 by 513 feet, the largest in existence.
[ترجمه ترگمان]ارتفاع آن ۱۵۷ فوت است و the که از دیوار به دیوار تشکیل شده است، در واقع ۵۱۳ فوت است که بزرگ ترین آن ها در زندگی است
[ترجمه گوگل]این ارتفاع 157 فوت است و آمفیت تئاتر از دیوار به دیوار 620 متر با 513 فوت است، که بزرگترین موجود است

7. A county shaped like an amphitheatre.
[ترجمه ترگمان] یه شهرستان مثل آمفی تئاتر
[ترجمه گوگل]یک شهرستان به شکل یک آمفی تئاتر شکل می گیرد

8. The corrie is an awe-inspiring amphitheatre below a ring of peaks that rise like cathedrals, their rock architecture being very spectacular.
[ترجمه ترگمان]The یک سالن پر ابهت است که در زیر مجموعه ای از قله ها که مانند کلیساهای جامع رشد می کنند، و معماری صخره آن ها بسیار تماشایی است
[ترجمه گوگل]کوروری یک آمفی تئاتر هیجان انگیز است که در زیر حلقه ای از قله ها مانند کلیساها ظاهر می شود، معماری سنگ آنها بسیار دیدنی است

9. It was in the International Amphitheatre, and there had been a big controversy about it.
[ترجمه ترگمان]در the بین المللی بود و بحث بزرگی در مورد آن وجود داشت
[ترجمه گوگل]این در Amphitheater بین المللی بود، و در مورد آن بحث بزرگ بود

10. The most notable evidence is the amphitheatre.
[ترجمه ترگمان]مهم ترین مدرک این است که amphitheatre تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]قابل توجه ترین شواهد آمفی تئاتر است

11. There's a large dramatically-styled amphitheatre and a small clinic with herbal medicines.
[ترجمه ترگمان]یک سالن بزرگ بزرگ و یک کلینیک کوچک با داروهای گیاهی وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک آمفی تئاتر بزرگ و یک کلینیک کوچک با داروهای گیاهی وجود دارد

12. Port-au-Prince rises like an amphitheatre above one of the most beautiful bays in the world.
[ترجمه ترگمان]پرنس پرنس مانند an در بالای یکی از زیباترین خلیج ها جهان بالا می رود
[ترجمه گوگل]پورتو پرنس مانند یک آمفی تئاتر بالا یکی از زیباترین خلیج های جهان است

13. We reclined in the wooden amphitheatre for an awe-inspiring "tour" of the night sky in this dark sky preserve.
[ترجمه ترگمان]ما در سالن چوبی که به خاطر \"تور\" اله ام بخش از آسمان شب در این آسمان تاریک بود لم دادیم
[ترجمه گوگل]ما در آمفی تئاتر چوبی برای یک تور 'هیجان انگیز' از آسمان شب در این آسمان تاریک حفظ کردیم

14. Many IT professionals use this amphitheatre to unwind after a hard day at work.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از متخصصان IT از این amphitheatre برای استراحت بعد از یک روز سخت در محل کار استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از متخصصان فناوری اطلاعات از این آمفی تئاتر استفاده می کنند تا پس از یک روز سخت در محل کار، باز گردند

15. The outdoor amphitheatre was a great setting for the show.
[ترجمه ترگمان]در فضای باز، این سالن نمایش بزرگی برای این نمایش بود
[ترجمه گوگل]آمفی تئاتر فضای باز یک محیط عالی برای نمایش بود

پیشنهاد کاربران

amphitheatre ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: تالار پلکانی
تعریف: مکانی نسبتاً بزرگ برای برگزاری جلسات درس گروهی و سخنرانی در مراکز آموزشی|||متـ . تالار 1


کلمات دیگر: