کلمه جو
صفحه اصلی

testing


معنی : ازمایش
معانی دیگر : ازمایش

انگلیسی به فارسی

ازمایش


آزمایش کردن، ازمایش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or practice of administering or undergoing a test or tests.

• having the characteristics of an examination or test; trying, subjecting to strain
examining, quizzing, editing of a test
testing problems or situations are very difficult to deal with.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] آزمایش - آزمون
[برق و الکترونیک] آزمایش کردن
[فوتبال] آزمایش کردن
[نساجی] آزمایش کردن
[ریاضیات] آزمون کردن
[آمار] 1. آزمون 2. آزمون سازی

مترادف و متضاد

ازمایش (اسم)
test, assay, temptation, experiment, shy, trial, testing, tryout, try, exam, examination, experience, examen, experimentation, probation, screening

جملات نمونه

1. testing nuclear weapons under the sea
آزمایش کردن سلاح های اتمی در زیر دریا

2. testing the strength of a new bomb
آزمایش قدرت یک بمب جدید

3. the enemy is testing our resolve
دشمن دارد اراده ی ما را امتحان می کند.

4. the motor had undergone extensive testing
موتور مورد آزمایش های زیادی قرار گرفته بود.

5. Cancer deaths caused by fallout from weapons testing could rise to 4 million over the next few centuries.
[ترجمه ترگمان]مرگ های ناشی از آزمایش سلاح منجر به مرگ ۴ میلیون نفر در طول چند قرن آینده خواهد شد
[ترجمه گوگل]مرگ و میر سرطان ناشی از تخریب تست های سلاح می تواند طی چند قرن بعد به 4 میلیون افزایش یابد

6. The company has introduced random drug testing of its employees.
[ترجمه ترگمان]این شرکت آزمایش مواد مخدر تصادفی کارمندان خود را ارائه کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت تست دارویی تصادفی از کارکنان خود را معرفی کرده است

7. Testing is taking up an inordinate amount of teachers' time.
[ترجمه ترگمان]آزمایش مقدار بسیار زیادی از زمان معلمان را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]تست گرفتن مقدار بیشماری از زمان معلمان است

8. Our country has discontinued nuclear testing.
[ترجمه ترگمان]کشور ما آزمایش هسته ای را متوقف کرده است
[ترجمه گوگل]کشور ما آزمایشات هسته ای را متوقف کرده است

9. Testing patients without their consent would constitute a professional and legal offence.
[ترجمه ترگمان]آزمایش بیماران بدون رضایت آن ها موجب یک جرم حرفه ای و قانونی خواهد شد
[ترجمه گوگل]تست بیماران بدون رضایت آنها، یک جرم حرفه ای و قانونی است

10. Practical measures such as quality control and testing are very important in the manufacturing process.
[ترجمه ترگمان]معیارهای عملی مانند کنترل کیفیت و آزمایش در فرآیند تولید بسیار مهم هستند
[ترجمه گوگل]اقدامات عملی مانند کنترل کیفیت و تست در فرآیند تولید بسیار مهم است

11. They learnt a lot from the initial market testing exercise.
[ترجمه ترگمان]آن ها از ورزش آزمایش اولیه بازار خیلی چیزها یاد گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها از تمرینات آزمون اولیه بازار آموخته اند

12. Nuclear testing was resumed in defiance of an international ban.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها هسته ای در مخالفت با ممنوعیت بین المللی ازسر گرفته شد
[ترجمه گوگل]آزمایش هسته ای در برابر یک ممنوعیت بین المللی ادامه یافت

13. The government is clearly testing the water, to gauge the country's reactions to their proposals.
[ترجمه ترگمان]دولت به روشنی در حال آزمایش آب است تا واکنش های کشور را نسبت به پیشنهادها آن ها ارزیابی کند
[ترجمه گوگل]دولت به روشنی آب را آزمایش می کند تا واکنش کشور را به پیشنهاداتش ارزیابی کند

14. Nuclear testing has exposed millions of people to radiation.
[ترجمه ترگمان]آزمایش هسته ای میلیون ها نفر را در معرض تشعشع قرار داده است
[ترجمه گوگل]تست هسته ای میلیون ها نفر را به اشعه کشانده است

15. The gold-medal winning weightlifter was disqualified after testing positive for anabolic steroids.
[ترجمه ترگمان]مدال طلای برنده مدال طلا پس از آزمایش مثبت for anabolic، رد صلاحیت شد
[ترجمه گوگل]وزنه بردار طلای مدال پس از آزمایش مثبت برای استروئیدهای آنابولیک رد صلاحیت شد

پیشنهاد کاربران

سخت و مشکل
Difficult

حال کسی رو سر جا آوردن - حواس کسی رو جمع کردن

طاقت فرسا


کلمات دیگر: