کلمه جو
صفحه اصلی

protocol


معنی : تشریفات، پیوند نامه، موافقت مقدماتی، پیش نویس سند، اداب و رسوم، مقاوله نامه نوشتن
معانی دیگر : مقاوله نامه، پیش نویس معاهده یا قرارداد، توافق نامه، تفاهم نامه، متمم معاهده، پشت بند پیمان، پروتکل، آیین گان، رسم داری، (کامپیوتر) داده سامان، در فرانسه اداب ورسوم

انگلیسی به فارسی

پیوندنامه، مقاوله‌نامه، موافقت مقدماتی، پیش‌نویس سند، (در فرانسه) آداب و رسوم، تشریفات، مقاوله‌نامه نوشتن


پروتکل، تشریفات، پیوند نامه، موافقت مقدماتی، پیش نویس سند، اداب و رسوم، مقاوله نامه نوشتن


انگلیسی به انگلیسی

• method of dealing with a certain subject; draft of a treaty; rules of behavior; memorandum, original record of a document; standard for dealing with data transfer (computers)
protocol is a system of rules about the correct way to act in formal situations.
a protocol is a written record of a treaty or agreement that has been made by two or more countries.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] قرار داده، پروتکل، ارتباطی بین واحد ها در ایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیامها تعریف می کند . - پروتکل، قرار داد- روشی استاندارد برای مرتب سازی انتقال داده ها میان کامپیوتر . نگاه کنید به : XMODEM; X-ON; X-OFF ; handshaking ; kermit .
[برق و الکترونیک] قرارداد مجموعه ای از توافقها برای رد و بدل کردن اطلاعات بین دو دستگاه کامپیوتر . ساده ترین قرارداد تنها پیکربندی سخت افزاری را تعریف می کند در حالی که قرار دادهای پیچیده تر زمان بندی، قالبهای داده ها، روشهای آشکارسازی و تصحیح خطا و ساختارهای نرم افزاری را نیز تعریف می کنند. - پروتکل، قرارداد
[فوتبال] پیوندنامه-همکاری
[حقوق] پروتکل، مقاوله نامه، تشریفات

مترادف و متضاد

تشریفات (اسم)
service, ceremony, ceremonial, formality, protocol, ritual, starch

پیوند نامه (اسم)
protocol

موافقت مقدماتی (اسم)
protocol

پیش نویس سند (اسم)
protocol

اداب و رسوم (اسم)
protocol

مقاوله نامه نوشتن (فعل)
protocol

rules of conduct, behavior in certain situation


Synonyms: agreement, code, compact, concordat, contract, conventions, courtesy, covenant, custom, decorum, etiquette, formalities, good form, manners, obligation, order, pact, politesse, propriety, p’s and q’s, treaty


Antonyms: bad manners, crudeness, impropriety


جملات نمونه

1. The organizer was familiar with the protocol of royal visits.
[ترجمه ترگمان]سازمان دهنده با پروتکل دیدارهای سلطنتی آشنا بود
[ترجمه گوگل]برگزار کننده با پروتکل بازدیدکنندهای سلطنتی آشنا بود

2. We must observe the correct protocol.
[ترجمه ترگمان]ما باید قوانین درست رو رعایت کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید پروتکل صحیح را مشاهده کنیم

3. The Ukranians put their signatures to the Lisbon Protocol.
[ترجمه علیرضا] شهروندان اوکراینی پروتکل لیسبون را امضا کردند
[ترجمه ترگمان]The امضاها خود را به پروتکل لیسبون اعلام کردند
[ترجمه گوگل]شهروندان ایرانی امضا کردند به پروتکل لیسبون

4. The delegates have to be seated according to protocol.
[ترجمه ترگمان]این هیات ها باید مطابق با پروتکل بنشینند
[ترجمه گوگل]نمایندگان باید طبق پروتکل تنظیم شوند

5. It is set out in a legally binding protocol which forms part of the treaty.
[ترجمه ترگمان]آن در یک پروتکل الزام آور قانونی قرار داده می شود که بخشی از پیمان را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]این یک پروتکل قانونی است که بخشی از معاهده را تشکیل می دهد

6. The Geneva Protocol of 1925 prohibits the use of poisonous gases in war.
[ترجمه ترگمان]پروتکل ژنو در سال ۱۹۲۵ استفاده از گازهای سمی در جنگ را ممنوع کرده است
[ترجمه گوگل]پروتکل ژنو 1925 استفاده از گازهای سمی در جنگ را ممنوع می کند

7. So they argue about protocol and diplomatic good manners instead.
[ترجمه ترگمان]بنابراین آن ها در مورد پروتکل و رفتار خوب دیپلماتیک بحث می کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین آنها در عوض پروتکل و رفتارهای دیپلماتیک خوب استدلال می کنند

8. The protocol was accepted by proponents of provocation testing, and clinicians who used this method participated in the study.
[ترجمه ترگمان]این پروتکل توسط طرفداران تست تحریک پذیرفته شد، و پزشکانی که از این روش استفاده می کردند در این مطالعه شرکت داشتند
[ترجمه گوگل]این پروتکل توسط طرفداران تست تحریک پذیر پذیرفته شد و پزشکان که از این روش استفاده می کردند در این مطالعه شرکت کردند

9. Dana fights his way through the protocol surrounding the medicine chest, has a recipe drawn up, and delivers his balm.
[ترجمه ترگمان]دنا راهش را از میان قوانین که اطراف صندوق پزشکی را احاطه کرده بود مبارزه می کند، a را بالا می کشد و مرهم می گذارد
[ترجمه گوگل]دانا از طریق پروتکل اطراف قفسه سینه بیماری خود را به چالش می کشد، دستور غذایی را تهیه کرده و مومیایی می کند

10. The protocol aimed to cut emissions of greenhouse gases to a few percentage points beneath levels a decade ago.
[ترجمه ترگمان]هدف از این پروتکل کاهش گازهای گلخانه ای به چند درصد کم تر از یک دهه قبل است
[ترجمه گوگل]این پروتکل با هدف کاهش انتشار گازهای گلخانه ای به چند درصد کاهش یافته در دهه گذشته است

11. The new network management protocol will now become a Request for Comment.
[ترجمه ترگمان]حالا پروتکل مدیریت شبکه جدید درخواست توضیح داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]پروتکل مدیریت شبکه جدید اکنون تبدیل به یک درخواست نظر خواهد شد

12. SunLink Point-to-Point Protocol is designed to let small companies do away with dedicated routers when linking their local area networks.
[ترجمه ترگمان]این پروتکل برای اجازه دادن به شرکت های کوچک با روترهای اختصاصی در هنگام اتصال شبکه های منطقه محلی شان طراحی شده است
[ترجمه گوگل]پروتکل Point-to-Point SunLink طراحی شده است تا شرکت های کوچک هنگام اتصال شبکه های محلی خود، روترهای اختصاصی را از بین ببرند

13. Protocol 2 studied the phenomenon of adaptive cytoprotection in response to mild irritation of the duodenal mucosa in the three experimental groups.
[ترجمه ترگمان]پروتکل ۲ پدیده of تطبیقی را در پاسخ به سوزش ملایم of مخاط در سه گروه آزمایش بررسی کرد
[ترجمه گوگل]در پروتکل 2، پدیده محافظت در برابر انطباق در پاسخ به سوزش خفیف مخاط مخاطی دوازدهه در سه گروه تجربی بررسی شد

14. To make it legally binding the protocol requires ratification by countries with at least 55 % of the developed world's emissions.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه این پروتکل به طور قانونی الزام آور باشد، این پروتکل به تصویب کشورها با حداقل ۵۵ درصد از انتشار گازهای گلخانه ای توسعه یافته نیاز دارد
[ترجمه گوگل]پروتکل لازم برای تصویب قانونی پروتکل الزاما تصویب کشورهائی است که حداقل 55 درصد از انتشار گازهای توسعه یافته در جهان را دارند

15. The Toronto Protocol is entitled: Public Transport -- a major contributor to liveable communities and sustainable development.
[ترجمه ترگمان]قرارداد تورنتو مجاز است: حمل و نقل عمومی - یک عامل مهم قابل سکونت برای قابل سکونت و توسعه پایدار
[ترجمه گوگل]پروتکل تورنتو تحت عنوان 'حمل و نقل عمومی' - یکی از مشارکتکنندگان مهم در جوامع قابل استفاده و توسعه پایدار است

پیشنهاد کاربران

آداب رفتار رسمی
تشریفات

در روش تحقیق به معنی روند انجام کار یا روند انجام تحقیق می باشد.

در علم شیمی و آزمایشگاه به معنی روش و برنامه ی اجرای یک آزمایش و در پلیمر مجموعه قوانینی که با توجه به آنها یک ترکیب ساخته می شود.
شیمی:روش اجرا پلیمر:مجموعه قوانین

سازوکارنما، پیش نمایه، یاروش ، روند

آیینی

آیین نامه ، شیوه نامه ، پیمان ، پیمان نامه ، سازش نامه ، پذیرش نامه

روش کار ، کار رَوِش ، روش انجام ، روال ، کارکردنما

مجموعه قوانین، رویه، قانون

protocol car
ماشین تشریفات

دستورالعمل

روش

ضوابط

شیوه نامه

رایانه و شبکه: پروتکل سیستمی از قوانین است که نحوه تبادل داده در داخل یا بین رایانه ها را مشخص می کند. ارتباطات بین دستگاه ها مستلزم آن است که دستگاه ها در مورد قالب داده هایی که در حال مبادله هستند به توافق برسند. مجموعه قوانینی که قالب را تعریف می کند پروتکل نامیده می شود.

برنامه اجرایی، برنامه عملیاتی

protocol ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: تشریفات
تعریف: مجموعۀ آیین و رفتار دیپلماتی در روابط بین دولت ها


کلمات دیگر: