1. the movement of enemy tanks was no more than a feint
جنبش تانک های دشمن چیزی جز وانمود نبود.
2. The contest becomes mainly one of feint and counterfeint.
[ترجمه ترگمان]این رقابت اساسا یکی از feint و counterfeint است
[ترجمه گوگل]این مسابقه به طور عمده یکی از فانتزی و تقلبی است
3. Make a feint in the east but hit in the west.
[ترجمه ترگمان]یه حمله به سمت شرق پیدا کن اما به غرب ضربه بزن
[ترجمه گوگل]در شرق خردسال را بپوش، اما در غرب غرق می شوید
4. He produced a brilliant feint, passed two defenders, and smashed the ball into the net.
[ترجمه ترگمان]او با زیرکی فوق العاده ای از دو مدافع عبور کرد و توپ را به تور انداخت
[ترجمه گوگل]او یک گل عالی داشت، دو مدافع را گذراند و توپ را به شبکه خرد کرد
5. One might well conclude the dismissal was a feint, a hollow gesture to allay perceived public outrage.
[ترجمه ترگمان]هرکس می توانست این عمل را عملی کند، یک حرکت نیرنگ آمیز و یک دست خالی برای تسکین دادن خشم مردم بود
[ترجمه گوگل]ممکن است به خوبی نتیجه بگیرد که اخراج یک قصاص بود، حرکاتی توخالی که موجب خشم عمومی می شد
6. One false feint to the groin, then up and round in a semi-arc to slice the enemy between helmet and hauberk.
[ترجمه ترگمان]یک حمله دروغین به کشاله ران، سپس بالا و پایین رفت تا دشمن را بین کلاه خود و زره ببندد
[ترجمه گوگل]یک دروغ دروغین به کشاله ران، سپس در نیمه قوس به دور گردن می آید تا دشمن بین کلاه ایمنی و هابل را به هم بزنید
7. And while they feint at shadows, I will be busy with the substance.
[ترجمه ترگمان]و در حالی که آن ها در سایه کمین کرده بودند، من با این ماده مشغول خواهم بود
[ترجمه گوگل]و در حالی که در سایه ها قرار می گیرند، با این ماده مشغول خواهند شد
8. However, Gallade unleashes a Feint and in one hit faints the fire horse.
[ترجمه ترگمان]با این حال، Gallade حمله را رها می کند و در یکی از آن ها بر اسب آتش ضربه می زند
[ترجمه گوگل]با این حال، Gallade یک Feint را آزاد می کند و در یک ضربه اسباب آتش را فریب می دهد
9. No. 10 is striking a feint Ball.
[ترجمه ترگمان] نه، ده دقیقه دیگه داره به یه توپ دیگه حمله می کنه
[ترجمه گوگل]شماره 10 به یک توپ ضعیف توجه دارد
10. The enemy was at first deceived by feint on Berlin, but not for long enough.
[ترجمه ترگمان]دشمن ابتدا فریب او را در برلن فریب داده بود، اما نه به اندازه کافی
[ترجمه گوگل]دشمن در ابتدا توسط فین در برلین فریب خورده بود، اما نه به اندازه کافی بلند
11. The boy made a feint of studying hard, though actually he was listening to the radio.
[ترجمه ترگمان]پسر با اینکه داشت به رادیو گوش می داد، شروع به مطالعه کرد
[ترجمه گوگل]پسر بچه سخت درس خواند، اما در حقیقت او به رادیو گوش می داد
12. The sunset provision was just a feint to make them look affordable.
[ترجمه ترگمان]مقررات غروب تنها یک نیرنگ بود تا آن ها را مقرون به صرفه جلوه دهد
[ترجمه گوگل]ارائه غروب آفتاب فقط برای مقابله با آن مقرون به صرفه بود
13. Feint feint, preventing your target from attacking for 2 seconds.
[ترجمه ترگمان]حمله انحرافی، مانع از حمله به مدت ۲ ثانیه می شود
[ترجمه گوگل]ضرب و شتم، جلوگیری از هدف خود را از حمله به مدت 2 ثانیه
14. With lightning feint, one after another pair finally seized hold and began to grapple.
[ترجمه ترگمان]یکی پس از آن که دو نفر دیگر حمله را آغاز کردند، یکی پس از دیگری دست او را گرفت و شروع به گلاویز شدن کرد
[ترجمه گوگل]با رعد و برق، یکی پس از جفت دیگر در نهایت گرفتار شد و شروع به گرفتن
15. We adopted the strategy of making a feint to the east but attacking in the west.
[ترجمه ترگمان]ما این استراتژی را برای حمله به شرق به راه انداختیم، اما حمله به غرب را آغاز کردیم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم که به شرق حمله کنیم اما در غرب حمله کنیم