کلمه جو
صفحه اصلی

physiotherapist

انگلیسی به فارسی

فیزیوتراپیست


انگلیسی به انگلیسی

• physical therapist, one who heals the body through physical methods (such as exercise, massage, etc.)
a physiotherapist is a person whose job is doing physiotherapy.

دیکشنری تخصصی

[فوتبال] فیزیوتراپیست

جملات نمونه

1. The physiotherapist massaged the shoulder to realign the joint.
[ترجمه ترگمان]ماساژ، شانه را ماساژ می داد تا مفصل را تراز کند
[ترجمه گوگل]فیزیوتراپیست شانه را ماساژ داد تا مجددا به هم برسد

2. The physiotherapist mobilizes the patient's shoulder.
[ترجمه ترگمان]The شانه بیمار را نوازش می کند
[ترجمه گوگل]فیزیوتراپیست شانه بیمار را بسیج می کند

3. He is being treated by the physiotherapist.
[ترجمه ترگمان]او تحت درمان the قرار دارد
[ترجمه گوگل]او توسط فیزیوتراپیست درمان می شود

4. The physiotherapist gave me a massage to ease the pain.
[ترجمه ترگمان]The به من ماساژ داد تا درد را تسکین دهد
[ترجمه گوگل]فیزیوتراپیست به من ماساژ داد تا درد را تسکین دهد

5. They were conducted by a physiotherapist.
[ترجمه ترگمان]آن ها توسط یک physiotherapist هدایت شدند
[ترجمه گوگل]آنها توسط یک فیزیوتراپیست انجام شد

6. The physiotherapist usually starts by mobilizing the shoulder girdle, moving it passively in all directions, to make it perfectly pliable.
[ترجمه ترگمان]The معمولا با بسیج کمربند کتف آغاز می شود و آن را به طور منفعلانه در همه جهات حرکت می دهد تا آن را کاملا انعطاف پذیر کند
[ترجمه گوگل]فیزیوتراپیست معمولا با بسیج کمربند شانه، حرکت آن را به طور منفعل در تمام جهات، به آن را کاملا قابل انعطاف

7. Proper training beforehand, preferably by a qualified physiotherapist, is essential to ensure good, safe practice.
[ترجمه ترگمان]آموزش مناسب از قبل، ترجیحا توسط یک متخصص واجد شرایط، برای تضمین عملکرد خوب و بی خطر، ضروری است
[ترجمه گوگل]آموزش مناسب قبل از آن، ترجیحا توسط یک فیزیوتراپیست واجد شرایط لازم برای اطمینان از عمل خوب و ایمن است

8. The physiotherapist, dietitian or hospital chaplain should explain and discuss their contributions to the total care of the patient.
[ترجمه ترگمان]The، متخصص رژیم غذایی و یا کشیش بیمارستان باید در مورد سهم خود در درمان کلی بیمار توضیح دهند و در مورد آن ها بحث و تبادل نظر کنند
[ترجمه گوگل]فیزیوتراپیست، متخصص تغذیه و یا سرپرست بیمارستان باید در مورد مشارکت آنها در مراقبت از کل بیمار توضیح دهد

9. Joan Watt, our physiotherapist, gave me a massage.
[ترجمه ترگمان]جون وات، physiotherapist ما رو ماساژ داد
[ترجمه گوگل]جوآن وات، فیزیوتراپیست ما، به من ماساژ داد

10. As a physiotherapist, Roebuck knew how painful, demanding and difficult the recovery period and rehabilitating process would be.
[ترجمه ترگمان]Roebuck، به عنوان a، می دانست که دوره ریکاوری و احیای روند بهبود و ترمیم چقدر دردناک، طاقت فرسا و دشوار است
[ترجمه گوگل]Roebuck به عنوان یک فیزیوتراپیست می دانست که دوره ریکاوری و روند بازسازی چه دردناک، سخت و دشوار است

11. A physiotherapist and occupational therapist are attached.
[ترجمه ترگمان]یک درمانگر حرفه ای و حرفه ای به هم متصل می شوند
[ترجمه گوگل]فیزیوتراپیست و درمانگر شغلی متصل هستند

12. A physiotherapist who had a thriving practice desperately wanted to make a dramatic career change by becoming an author.
[ترجمه ترگمان]دانشمندی که به طور نا امیدانه عمل پر رونق داشت، می خواست با تبدیل شدن به یک نویسنده، تغییر شغل نمایشی ایجاد کند
[ترجمه گوگل]یک فیزیوتراپیست که یک عمل پر رونق داشت، به شدت می خواست با تغییر دادن به یک نویسنده، یک تغییر حرفه ای ایجاد کند

13. The physiotherapist controls the patient's balance reactions by maintaining control of the patient's hip and knee.
[ترجمه ترگمان]physiotherapist واکنش های تعادل بیمار را با حفظ کنترل مفصل ران و مفصل زانو کنترل می کند
[ترجمه گوگل]فیزیوتراپیست کنترل واکنش های تعادل بیمار را با حفظ کنترل کمر و زانو بیمار کنترل می کند

14. You should never be afraid to ask the physiotherapist to explain what she is doing.
[ترجمه ترگمان]تو نباید نگران این باشی که از the بپرسی که اون داره چی کار می کنه
[ترجمه گوگل]هرگز نباید ترس از درخواست فیزیوتراپیست برای توضیح آنچه که او انجام می دهید

15. The ideal management of any case of RSI involves a doctor well acquainted with the subject, and a good physiotherapist.
[ترجمه ترگمان]مدیریت ایده آل در هر مورد of شامل یک پزشک خوب آشنا با سوژه، و یک physiotherapist خوب است
[ترجمه گوگل]مدیریت ایده آل از هر مورد RSI شامل یک دکتر به خوبی شناخته شده با موضوع، و یک فیزیوتراپیست خوب است

پیشنهاد کاربران

فیزیوتراپ

کسی که فیزویوتراپی میکند🤷‍♀️

physiotherapist ( پزشکی )
واژه مصوب: فیزیک‏درمانگر
تعریف: متخصص فیزیک‏درمانی

متخصص اندام درمانی


کلمات دیگر: