کلمه جو
صفحه اصلی

offences


قانون ـ فقه : جرائم

انگلیسی به فارسی

جرایم، حمله، توهین، گناه، اهانت، تجاوز، قانون شکنی، بزه، رنجش، لغزش، یورش، هجوم، تقصیر، دلخوری


دیکشنری تخصصی

[فوتبال] رسمی

جملات نمونه

1. he forgave my offences magnanimously
او با بزرگواری گناهان مرا بخشید.

پیشنهاد کاربران

جرایم ، جرم

بزه ها، خطایا ( حقوق جزا تخصصی )


کلمات دیگر: