1. doze off
(بلا اراده) خواب رفتن،به چرت افتادن
2. She had a little doze after lunch.
[ترجمه نیلوفر] او بعد از ناهار چرت کوتاهی داشت
[ترجمه ترگمان]بعد از ناهار چرت می زد
[ترجمه گوگل]بعد از ناهار کمی دچار درد شد
3. She settled down for a quiet doze on the sofa.
[ترجمه ترگمان]آرام آرام روی نیمکت نشست
[ترجمه گوگل]او برای خواب آرام روی مبل نشست
4. Hundreds and thousands of books and magazines doze in the library.
[ترجمه ترگمان]صدها و هزارها کتاب و مجله در کتابخانه چرت می زدند
[ترجمه گوگل]صدها و هزاران کتاب و مجله در کتابخانه فرو می روند
5. I had a quick doze on the train.
[ترجمه ترگمان]من در قطار چرت زدم
[ترجمه گوگل]من یک قطره سریع در قطار داشتم
6. In one room, young mothers weave while babies doze in their laps.
[ترجمه ترگمان]در یک اتاق، مادران جوان، در حالی که کودکان در دامن خود چرت می زنند
[ترجمه گوگل]در یک اتاق، مادران جوان بافتن در حالی که نوزادان در دوران کودکی خود را سوزاندند
7. I had a doze on the train.
[ترجمه ترگمان]روی قطار چرت زدم
[ترجمه گوگل]من در قطار دوزخ داشتم
8. We couldn't help but doze off during his lecture.
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم به او کمک کنم، اما در حین سخنرانی چرت و پرت می گفتم
[ترجمه گوگل]ما نمیتوانیم در طول سخنرانی خود کمک کنیم
9. He's just having a little doze on the settee.
[ترجمه ترگمان]فقط داره روی کاناپه چرت میزنه
[ترجمه گوگل]او فقط یک مقدار کمی در ملاقات دارد
10. Others chose to nap, take a walk or doze by the lobby fireplace.
[ترجمه ترگمان]دیگران تصمیم گرفتند چرت بزنند، پیاده روی کنند یا توسط شومینه لابی چرت بزنند
[ترجمه گوگل]دیگران آرزوی پریشانی، پیاده روی یا شومینه لابی را داشتند
11. Don't doze over your work.
[ترجمه ترگمان]روی کارت چرت نزن
[ترجمه گوگل]بیش از کار خود را از دست ندهید
12. I was just beginning to doze off when the telephone rang.
[ترجمه ترگمان]تازه داشتم چرت می زدم که تلفن زنگ زد
[ترجمه گوگل]وقتی تلفن زنگ زد، شروع به زنگ زدن کرد
13. Fagg and Blenkinsop gossip and doze, sometimes joined by Fishbane, and the occasional non-resident looks in for afternoon tea.
[ترجمه ترگمان]Fagg و Blenkinsop خواب آلود و خواب آلود، گاهی با Fishbane به هم متصل می شوند، و گاهی اوقات غیر ساکن برای صرف چای بعد از ظهر به آن ها نگاه می کند
[ترجمه گوگل]Fagg و Blenkinsop شایعات و غم و اندوه، گاهی اوقات توسط Fishbane پیوست، و غیر ساکن گاه به گاه به نظر می رسد برای چای بعد از ظهر
14. Dauntless himself was fighting an urge to doze.
[ترجمه ترگمان]خود نیز با میل به چرت زدن مبارزه می کرد
[ترجمه گوگل]خود را بی رحم با خواسته های خود درگیر کرد