کلمه جو
صفحه اصلی

bicuspid valve


رجوع شود به: mitral valve

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: mitral valve


دریچه بیکوسپید


جملات نمونه

1. The pathology of aortic valve was bicuspid valve (19 cases, 59%).
[ترجمه ترگمان]آسیب شناسی دریچه آئورتی (۱۹ مورد، ۵۹ %)بود
[ترجمه گوگل]آسیب شناسی دریچه آئورت دریچه دو طرفه (19 مورد، 59٪) بود

2. Valvar stenosis is most frequently associated with a bicuspid valve or other cardiovascular malformation.
[ترجمه ترگمان]Valvar stenosis اغلب با یک شیر bicuspid یا ناهنجاری قلبی عروقی مرتبط است
[ترجمه گوگل]تنگی Valvar اغلب با یک دریچه دو طرفه یا سایر ناهنجاری های قلب و عروق مرتبط است

3. Another 10 patients with rheumatic bicuspid valve disease combined by HF, who were hospitalized before(RHF group, were only performed bicuspid valve replacement.
[ترجمه ترگمان]۱۰ بیمار دیگر مبتلا به بیماری valve روماتیسمی که توسط HF و قبل از (RHF)در بیمارستان بستری شدند، تنها جایگزین شیر bicuspid شدند
[ترجمه گوگل]10 بیمار دیگر که بیمار مبتلا به سوسک روماتیسم مفصلی همراه با HF بودند، که قبل از بستری در بیمارستان بستری شدند، فقط جایگزین سوپاپ دو طرفه را انجام دادند

4. The main valve pathological changes were pure aorta petal diseases (5 2%), followed by combined diseases of bicuspid valve and aorta petal (3 1%).
[ترجمه ترگمان]تغییرات pathological اصلی در آئورت صعودی (۵ % %)و پس از آن بیماری های ترکیبی شیر bicuspid و گلبرگ آئورت (۳ % %)بودند
[ترجمه گوگل]تغییرات پاتولوژیک دریچه های خالص آئورت خلط گلابی (5٪ 2) بود که به دنبال آن بیماری های ترکیبی از دریچه دو طرفه و گلبرگ آئورت (1/3٪) بود

5. From the left atrium the blood passes through the bicuspid valve into the right ventricle.
[ترجمه ترگمان]از دهلیز چپ خون از دریچه bicuspid به بطن راست عبور می کند
[ترجمه گوگل]از دهلیز سمت چپ خون از طریق دریچه دو طرفه به سمت بطن راست منتقل می شود

6. From the left atrium the blood passes through the bicuspid valve into the left ventricle.
[ترجمه ترگمان]از دهلیز چپ خون از دریچه bicuspid به بطن چپ منتقل می شود
[ترجمه گوگل]از دهلیز سمت چپ خون از طریق دریچه دو طرفه به بطن چپ منتقل می شود

پیشنهاد کاربران

دریچه دو لختی قلب یا همون میترال


کلمات دیگر: