1. desultory reading
خواندن سرسری
2. a desultory attempt
کوشش بی هدفانه
3. his desultory statements
سخنان پرت و پلای او
4. She made a desultory attempt at conversation.
[ترجمه ترگمان]او برای گفتگو تلاش بیهوده ای کرد
[ترجمه گوگل]او تلاش نابجایی در گفتگو انجام داد
5. They talked briefly in a desultory manner.
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور مختصر با هم حرف می زدند
[ترجمه گوگل]آنها به طور خلاصه به طور خلاصه صحبت کردند
6. He wandered around, clearing up in a desultory way.
[ترجمه ترگمان]او به اطراف نگاه کرد و در حالی که به طرزی بی معنی از جایش بلند شده بود، به اطراف نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او سرگردان بود، پاک کردن به طرز شریعتی
7. Do not let the discussion fragment into a desultory conversation with no clear direction.
[ترجمه ترگمان]اجازه ندهید این بحث به یک مکالمه بی هدف و بدون جهت روشن تبدیل شود
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید بحث بحث را به یک گفتگوی مصاحبه ای با هیچ جهت مشخصی نگذارید
8. They'd talked, in a lazy, desultory fashion, about so many things that she'd lost track.
[ترجمه ترگمان]با حالتی تنبل و بی ربط با هم حرف زده بودند، درباره خیلی چیزها که از دست رفته بود
[ترجمه گوگل]آنها در حالت تناسبی، طنزآمیز، در مورد چیزهایی که او آهنگ را از دست داده بودند، صحبت کرده بودند
9. On a field below a dormitory a desultory soccer game was under way.
[ترجمه ترگمان]در یک زمین زیر یک خوابگاه یک بازی فوتبال بی هدف آغاز شد
[ترجمه گوگل]در یک مزرعه زیر یک خوابگاه، یک بازی فوتبال در حال انجام بود
10. Corbett allowed their conversation to be as desultory as possible, wanting his companion to relax and feel safe in his presence.
[ترجمه ترگمان]))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
[ترجمه گوگل]کوربت اجازه داد که مکالمه خود را تا حد امکان از بین ببرد، و مایل بود که همدمش آرامش یابد و در حضور او احساس امنیت کند
11. Conversation was desultory for we were all exhausted though Mandeville declared that tomorrow he would spread his net.
[ترجمه ترگمان]گفتگو برای ما درهم و برهم بود، اگر چه همه خسته و کوفته بودیم، و Mandeville اعلام کرد که فردا هم تور خود را پهن خواهد کرد
[ترجمه گوگل]مکالمه برای همه ما خسته شده بود، هر چند Mandeville اعلام کرد فردا وی شبکه خود را گسترش می دهد
12. She greets us in a desultory way, nothing at all like her usual greeting.
[ترجمه ترگمان]او به طرزی بی معنی و بی هدف به ما سلام می کند، هیچ چیز مثل سلام معمول او
[ترجمه گوگل]او به ما خوش آمد می گوید در راه درهم و برهم، هیچ چیز در همه مانند تبریک معمول خود را
13. Curious, therefore, that the reception was so desultory.
[ترجمه ترگمان]به خاطر همین، عجیب بود که پذیرایی آن قدر بی ربط به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]بنابراین، کنجکاو بود که پذیرش خیلی شبیه بود
14. Judith now entered into a desultory discourse with Deerslayer.
[ترجمه ترگمان]ژودیت اکنون با Deerslayer به گفتگویی بی هدف وارد شد
[ترجمه گوگل]جودیت در حال حاضر به یک گفتگوی تفریحی با Deerslayer وارد شده است