1. He had committed a minor sexual indiscretion.
[ترجمه ترگمان]او مرتکب یک بی احتیاطی کوچک جنسی شده بود
[ترجمه گوگل]او مرتکب جنایات جزئی جنس شده بود
2. Jones was censured for indiscretion in leaking a secret report to the press.
[ترجمه ترگمان]از این رو جونز از افشای افشای یک گزارش محرمانه به مطبوعات به ستوه آمده بود
[ترجمه گوگل]جونز برای نادیده گرفتن در یک گزارش محرمانه به مطبوعات محکوم شد
3. Occasionally they paid for their indiscretion with their lives.
[ترجمه ترگمان]گهگاه به خاطر indiscretion خود با زندگی شان می پرداختند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آنها برای ناسازگاری خود با زندگی خود پرداختند
4. I instantly regretted my indiscretion and asked her to keep the news to herself.
[ترجمه ترگمان]فورا از بی احتیاطی خود پشیمان شدم و از او خواستم خبر را برای خودش نگه دارد
[ترجمه گوگل]من فورا از بی توجهی خود پشیمان شدم و از او خواسته بود که اخبار خود را حفظ کند
5. He had never forgiven her for reporting his indiscretion in front of his friends.
[ترجمه ترگمان]هرگز او را برای گزارش indiscretion در مقابل دوستانش نبخشیده بود
[ترجمه گوگل]او هرگز به خاطر گزارش ناسازگاری خود در برابر دوستانش، او را ندیده بود
6. He's well-known for his natural propensity for indiscretion.
[ترجمه ترگمان]او از تمایل طبیعی خود به کنجکاوی شناخته شده است
[ترجمه گوگل]او به خاطر تمایل طبیعی خود برای بی احتیاط شناخته شده است
7. I instantly regret my indiscretion and beg him to keep the news to himself.
[ترجمه ترگمان]من فورا از indiscretion خود پشیمان می شوم و از او خواهش می کنم که این خبر را برای خودش نگه دارد
[ترجمه گوگل]من بلافاصله از بی حرمتی خود پشیمان شدم و از او خواسته بود که اخبار خود را حفظ کند
8. Mr Bush's indiscretion had become a vehicle for attacking the Democratic presidential nominee.
[ترجمه ترگمان]indiscretion آقای بوش وسیله ای برای حمله به نامزد ریاست جمهوری حزب دموکرات بود
[ترجمه گوگل]ناامیدی آقای بوش به وسیلهی حمله به نامزد ریاست جمهوری دموکراتیک تبدیل شده است
9. After all, indiscretion is only the flowering of desperation.
[ترجمه ترگمان]بعد از همه این ها، بی احتیاطی فقط پر از ناامیدی است
[ترجمه گوگل]پس از همه، ناامیدی تنها گلزنی ناامیدی است
10. We are not talking youthful indiscretion here.
[ترجمه ترگمان]ما در این مورد با هم حرف نمی زنیم
[ترجمه گوگل]ما در اینجا ناسپاسی جوان را نمی گوییم
11. But in 1749 he committed a greater indiscretion when he left Cambridge for London, to live on his wits.
[ترجمه ترگمان]ولی در سال ۱۷۴۹ پس از ترک دانشگاه کیمبریج در لندن، به خاطر سپرد که با عقل و درایت خود زندگی کند
[ترجمه گوگل]اما در سال 1749 هنگامی که او کمبریج را برای لندن ترک کرد، به سختی در معرض عصبانیت قرار گرفت
12. A story of indiscretion and retribution set in windswept Cornwall.
[ترجمه ترگمان]یک داستان of و مجازات در کورنوال را به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]داستان نادری و مجازاتی که در کورنوال بادزن قرار دارد
13. Casually at first, fishing for indiscretion.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، به خاطر کنجکاوی، به صید ماهی گیری پرداختم
[ترجمه گوگل]در ابتدا، ابتدا با ماهیگیری برای بی احتیاطی مواجه شدید
14. He had never forgiven her for reporting his indiscretion in front of her husband.
[ترجمه ترگمان]هرگز او را برای گزارش indiscretion در مقابل شوهرش نبخشیده بود
[ترجمه گوگل]او هرگز او را بخاطر گزارش ناسازگاری خود در برابر شوهرش ندیده بود
15. I warned him against indiscretion in his conversation [ in choosing his friends ].
[ترجمه ترگمان]من به او هشدار داده بودم که در گفتگوی خود با او شوخی کنم
[ترجمه گوگل]من در سخنرانی او [در انتخاب دوستانش] به او هشدار دادم