(با هایفن - بیشتر در امور سیاسی و عقیدتی) بسیار احساساتی و زودرنج، زوداشک، (گیاه شناسی) قلب مریم (dicentra spectabilis از خانواده ی dicentra)، زوداشک a bleeding heart liberal لیبرال احساساتی و رقیقالقلب
bleeding heart
(با هایفن - بیشتر در امور سیاسی و عقیدتی) بسیار احساساتی و زودرنج، زوداشک، (گیاه شناسی) قلب مریم (dicentra spectabilis از خانواده ی dicentra)، زوداشک a bleeding heart liberal لیبرال احساساتی و رقیقالقلب
انگلیسی به فارسی
(گیاهشناسی) قلب مریم (Dicentra spectabilis از خانوادهی dicentra)
(با هایفن - بیشتر در امور سیاسی و عقیدتی) بسیار احساساتی و زودرنج، زوداشک
خونریزی قلب
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: any of several flowering plants, esp. a common garden variety with drooping red or deep pink, heart-shaped flowers.
• (2) تعریف: one whose sympathies are considered to be too easily aroused or too ostentatiously displayed on behalf of people who are disadvantaged and suffering.
• one who feels emotion and pity for everyone and everything
مترادف و متضاد
sympathetic person
Synonyms: bleeding-heart liberal, liberal, sentimental fool, softy, sympathizer
جملات نمونه
1. I'm not a bleeding heart liberal.
[ترجمه لادن احمدی نیا] من لیبرال رقیق القلب و زودرنجی نیستم
[ترجمه ترگمان]من قلب bleeding ندارم[ترجمه گوگل]من لیبرال قلب خونریزی نیستم
2. All the bleeding hearts and socialists oppose the changes to the immigration law.
[ترجمه ترگمان]همه قلب های زخم خورده و سوسیالیست ها با تغییر قانون مهاجرت مخالف هستند
[ترجمه گوگل]تمام قلب خونریزی و سوسیالیست ها با تغییرات قانون مهاجرت مخالفت می کنند
[ترجمه گوگل]تمام قلب خونریزی و سوسیالیست ها با تغییرات قانون مهاجرت مخالفت می کنند
3. The dark night, bleeding heart, a sense of having to confusion.
[ترجمه ترگمان]شب تاریک، قلب خونین، احساس سردرگمی
[ترجمه گوگل]شب تاریک، خونریزی قلب، احساس نیاز به سردرگمی
[ترجمه گوگل]شب تاریک، خونریزی قلب، احساس نیاز به سردرگمی
4. For a young Chaldean you're a real bleeding heart. Shake hands with a Grecian and you better count your fingers! Death. . . too good for them!
[ترجمه ترگمان]برای یک دختر جوان، تو یک قلب خونی واقعی هستی با یک یونانی دست بدهید و you را به دست آورید مرگ برای آن ها خیلی خوب است!
[ترجمه گوگل]برای یک چالدین جوان شما قلب خونریزی واقعی هستید انگشتان دست خود را با یک Grecian تکان دهید و انگشتان دست خود را بهتر کنید! مرگ خیلی خوب برای آنها!
[ترجمه گوگل]برای یک چالدین جوان شما قلب خونریزی واقعی هستید انگشتان دست خود را با یک Grecian تکان دهید و انگشتان دست خود را بهتر کنید! مرگ خیلی خوب برای آنها!
5. The bleeding heart usually has no life or no enjoyable life outside of work.
[ترجمه ترگمان]قلب خونریزی معمولا زندگی یا زندگی لذت بخش در خارج از کار ندارد
[ترجمه گوگل]قلب خونریزی معمولا هیچ زندگی یا زندگی لذت بخش در خارج از کار ندارد
[ترجمه گوگل]قلب خونریزی معمولا هیچ زندگی یا زندگی لذت بخش در خارج از کار ندارد
6. Hard tears spur a bleeding heart, wittingly or unwittingly always running in the direction towards death . . . to a reserved dreams: This is the pursuit!
[ترجمه ترگمان]اشک های Hard، ناخواسته یا ناخواسته در جهت مرگ به سوی مرگ پیش می روند: این یک تعقیب است!
[ترجمه گوگل]اشک های سخت سبب خونریزی قلب می شود، به طور آگاهانه یا ناخواسته همواره در جهت مرگ به حرکت در می آید به رویاهای متعلق به این پیگیری است!
[ترجمه گوگل]اشک های سخت سبب خونریزی قلب می شود، به طور آگاهانه یا ناخواسته همواره در جهت مرگ به حرکت در می آید به رویاهای متعلق به این پیگیری است!
7. My poor great bleeding heart of a city.
[ترجمه ترگمان]قلب great من از یک شهر است
[ترجمه گوگل]قلب خون فقیر من، یک شهر است
[ترجمه گوگل]قلب خون فقیر من، یک شهر است
8. The liberal candidate was accufs 2 you excused by his conservation opponent bleeding heart on welfare issues.
[ترجمه ترگمان]کاندیدای آزادیخواه (liberal ۲)accufs ۲ بود که از طرف مخالف بقای خود در مورد مسائل رفاهی عذر خواهی کرد
[ترجمه گوگل]کاندیدای لیبرال، متشکل از 2 نفر بود که با محافظت از حامیان حفاظتش در مورد مسائل رفاهی خونریزی می کرد
[ترجمه گوگل]کاندیدای لیبرال، متشکل از 2 نفر بود که با محافظت از حامیان حفاظتش در مورد مسائل رفاهی خونریزی می کرد
9. These remarks should not be mistaken for the complaints of a bleeding heart.
[ترجمه ترگمان]این اظهارات نباید برای شکایت قلبی که خونریزی دارد اشتباه گرفته شود
[ترجمه گوگل]این سخنان برای شکایت قلب خونریزی اشتباه نیست
[ترجمه گوگل]این سخنان برای شکایت قلب خونریزی اشتباه نیست
10. Many are sad that they can stay in a Canadian prison for only a few months before some bleeding heart nutcase has introduced then to God. Then they will get released.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از اینکه می توانند تنها چند ماه در زندان کانادا بمانند، ناراحت هستند سپس آن ها آزاد خواهند شد
[ترجمه گوگل]بسیاری از اینها غم انگیز هستند که می توانند در یک زندان کانادا تنها چند ماه قبل از اینکه بعضی از خونریزی های قهوه ای قهوه را به خدا معرفی کرده اند، بمانند سپس آنها آزاد خواهند شد
[ترجمه گوگل]بسیاری از اینها غم انگیز هستند که می توانند در یک زندان کانادا تنها چند ماه قبل از اینکه بعضی از خونریزی های قهوه ای قهوه را به خدا معرفی کرده اند، بمانند سپس آنها آزاد خواهند شد
11. They heard of the suffering from famine in India with bleeding heart.
[ترجمه ترگمان]آن ها از قحطی در هند با قلبی خون آلود خبر دادند
[ترجمه گوگل]آنها از قحطی در هند با قلب خونریزی شنیده می شوند
[ترجمه گوگل]آنها از قحطی در هند با قلب خونریزی شنیده می شوند
12. My heart goes out in sympathy and love the bleeding heart of her dear and father.
[ترجمه ترگمان]احساس همدردی می کنم و قلب bleeding و پدر عزیزش را دوست دارم
[ترجمه گوگل]قلب من همدردی می کند و قلب خونریزی عزیز و پدرش را دوست دارد
[ترجمه گوگل]قلب من همدردی می کند و قلب خونریزی عزیز و پدرش را دوست دارد
a bleeding-heart liberal
لیبرال احساساتی و رقیقالقلب
پیشنهاد کاربران
دل نازک
گل Bleeding Heart مانند قلب خونین است. این گیاه گلدار از خانواده خشخاش می باشد، گلبرگ های بیرونی این گل زیبا به رنگ صورتی می باشد . این گیاه در سیبری، شمال چین، کره و ژاپن برداشت می شود.
دل نازک، زودرنج، احساساتی
نازک نارنجی، تیتیش مامانی، وای مامانم اینا
کلمات دیگر: