کلمه جو
صفحه اصلی

spec


(عامیانه) مخفف:، رجوع شود به: specification، مخفف: ویژه، مخصوص

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) مخفف: رجوع شود به: specification


(عامیانه) مخفف: رجوع شود به: speculation


مخفف: ویژه، مخصوص


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
حالات: specs.
• : تعریف: abbreviation of "specification."
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "speculation."

• specification, detailed description of the technical qualities of an object (including dimensions, weight, composition, etc.)
someone's specs are their glasses; an informal word.
if you do something on spec, you do it hoping to get something that you want as a result, but without any certainty that you will get it; an informal word.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] standard performance eveluation corporation-گروه غیر انفاعی تشکیل شده از 24 تولید کنند ه کامپیوتر .
[نساجی] گلوله حل نشده رنگ و مواد تعاونی در خمیر چاپ

جملات نمونه

1. on spec
(عامیانه) 1- طبق مشخصات 2- به عنوان یا برای قمار

2. The standard spec includes stainless steel holding tanks.
[ترجمه ترگمان]مشخصات استاندارد شامل تانک های دارای فولاد ضد زنگ است
[ترجمه گوگل]مشخصات استاندارد شامل مخازن نگهدارنده فولاد ضد زنگ است

3. I went to the concert on spec: I hadn't booked a seat.
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیدم که من جا رزرو نکرده بودم
[ترجمه گوگل]من به کنسرت در مورد مشخص شد که من یک صندلی را رزرو نکرده بودم

4. We want the machine manufactured to our own spec.
[ترجمه ترگمان]ما می خوایم دستگاه به spec خودمون تولید کنه
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم ماشین تولید شده به مشخصات خود ما

5. We just turned up at the airport on spec, hoping that we'd get tickets.
[ترجمه ترگمان]ما تازه از فرودگاه سر در اوردیم و امیدوار بودیم که بلیط بخریم
[ترجمه گوگل]ما فقط در فرودگاه در مورد مشخص شده بودیم، امیدوار بودیم بلیط ها را دریافت کنیم

6. I sent in an application on spec.
[ترجمه ترگمان]یک درخواست برای مشخصات فرستادم
[ترجمه گوگل]من در یک برنامه در مشخصات ارسال شد

7. Families moved west, essentially, on spec.
[ترجمه ترگمان]خانواده ها اساسا به سمت غرب حرکت کردند
[ترجمه گوگل]خانواده ها به طور عمده در مشخصات به سر می بردند

8. And here's where the question of spec lists raises its head.
[ترجمه ترگمان]و اینجا جایی است که سوال لیست مشخصات آن را بالا می برد
[ترجمه گوگل]و در اینجا این است که سوال از لیست مشخصات را افزایش می دهد سر خود را

9. You simply landed here on spec?
[ترجمه ترگمان]تو فقط اینجا روی \"spec\" فرود اومدی؟
[ترجمه گوگل]شما به سادگی در اینجا به اینجا آمده اید؟

10. Such a throat demands antibiotics on spec because it is likely but not necessarily a bacterial infection.
[ترجمه ترگمان]چنین گردنی به احتمال زیاد، آنتی بیوتیک را می طلبد، اما لزوما عفونت باکتریایی نیست
[ترجمه گوگل]چنین گلوتی نیاز به آنتی بیوتیک ها را در مشخصات دارد زیرا احتمال دارد که لزوما یک عفونت باکتریایی باشد

11. But Mark McGwire is also working on spec.
[ترجمه ترگمان]اما مارک mcgwire نیز بر روی مشخصات کار می کند
[ترجمه گوگل]اما مارک مک گویور نیز بر روی مشخصات کار می کند

12. They are coming here, essentially, on spec.
[ترجمه ترگمان]آن ها اساسا به این جا می آیند
[ترجمه گوگل]آنها در اینجا، اساسا، در مشخصات می آیند

13. Pre-final spec T9000-based versions will ship in June/July followed by final spec versions in the fourth quarter.
[ترجمه ترگمان]نسخه های بعدی برای نسخه های مبتنی بر T۹۰۰۰ در ماه ژوئن \/ ژوئیه و پس از آن نسخه های بعدی آن در ربع چهارم نهایی خواهند شد
[ترجمه گوگل]نسخه های مبتنی بر T9000 پیشین نهایی در ماه ژوئن / ژوئیه عرضه می شوند و نسخه های نهایی آن در سه ماهه چهارم عرضه خواهند شد

14. Does the rework instruction comply with Synaptics Spec and IPC specification?
[ترجمه ترگمان]آیا دستورالعمل دوباره کاری با Synaptics Spec و IPC IPC مطابقت دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا دستورالعمل تجدیدنظر با مشخصات Synaptics Spec و IPC مطابقت دارد؟

اصطلاحات

on spec

(عامیانه) 1- طبق مشخصات 2- به عنوان یا برای قمار


پیشنهاد کاربران

مشخصات، ویژگی ها

ذره، تکه، بخش کوچک


کلمات دیگر: