1. She answered in a businesslike manner .
[ترجمه ترگمان]با لحنی جدی جواب داد:
[ترجمه گوگل]او به طرز کارآمد پاسخ داد
2. Mr. Penn sounds quite businesslike.
[ترجمه ترگمان]آقای پن با جدیت به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]آقای پن به نظر می رسد کاملا کسب و کار است
3. I'd rather keep the relationship strictly businesslike.
[ترجمه ترگمان]من ترجیح می دهم رابطه را کاملا جدی نگه دارم
[ترجمه گوگل]من ترجیح می دهم روابط بسیار حرفه ای داشته باشم
4. This activity was carried on in a businesslike manner.
[ترجمه ترگمان]این فعالیت او را به نحو احسن انجام داده بود
[ترجمه گوگل]این فعالیت به شیوه ای کارآمد انجام شد
5. Do it in a businesslike manner.
[ترجمه ترگمان]این کار را با لحنی جدی انجام بده
[ترجمه گوگل]انجام آن را به شیوه ای کسب و کار
6. She went about her preparations in a quiet businesslike way.
[ترجمه ترگمان]او با حالتی بسیار جدی مشغول تهیه مقدمات سفر بود
[ترجمه گوگل]او در مورد آمادگی او در راه کسب و کار آرام رفت
7. She adopted a brisk businesslike tone.
[ترجمه ترگمان]لحن تندی به خود گرفت و گفت:
[ترجمه گوگل]او یک سبک کسب و کار شاد را به تصویب رساند
8. Negotiations were conducted in a businesslike manner.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات با یک روش حرفه ای انجام شد
[ترجمه گوگل]مذاکرات به نحوی کارآمد انجام شد
9. Her tone was crisp and businesslike.
[ترجمه ترگمان]لحنش جدی و مرتب بود
[ترجمه گوگل]تن او شفاف و کارآمد بود
10. Wearing a suit made him feel more businesslike.
[ترجمه ترگمان]پوشیدن کت و شلوار باعث شد که او احساس businesslike بیشتری داشته باشد
[ترجمه گوگل]استفاده از کت و شلوار باعث شده او احساس راحتی بیشتری داشته باشد
11. His tone became brisk and businesslike.
[ترجمه ترگمان]لحن صدایش خشن و جدی شد
[ترجمه گوگل]لحن او سریع و کارآمد بود
12. Roemer represented the best hope for a businesslike climate in Louisiana.
[ترجمه ترگمان]Roemer بهترین امید برای آب و هوای تجاری در لوییزیانا بود
[ترجمه گوگل]رومر بهترین امید را برای آب و هوای تجاری در لوئیزیانا نشان داد
13. The meeting was brief and businesslike.
[ترجمه ترگمان]جلسه کوتاه و حرفه ای بود
[ترجمه گوگل]جلسه کوتاه و کارآمد بود
14. It was so much more businesslike to spread out needlework or write letters sitting at a table.
[ترجمه ترگمان]کار خیاطی و خیاطی را خیلی بیشتر انجام می داد که روی میز می نشست و کار خیاطی را انجام می داد
[ترجمه گوگل]این بسیار سودآور بود که سوزن را گسترش دهد یا نامه هایی را که در کنار میز نشسته بودند نوشت
15. Renwick saw the businesslike nose of a revolver just showing from under the coat's folds. Hop in.
[ترجمه ترگمان]او بینی زیادی را دید که از زیر چین های لباسش نمایان شده بود بپر بالا
[ترجمه گوگل]رنویک بینی کاری که از یک رولور انجام داد، فقط از زیر کت و شلوار نشان داد هپ در