کلمه جو
صفحه اصلی

lodging


معنی : منزل، مسکن، محل سکونت، اطاق کرایهای
معانی دیگر : (به ویژه موقت) مسکن، خانه، زیستگاه، کرایه نشینی، کرایه داری، اطاق کرایه ای
lodging(s)
قانون ـ فقه : اتاق کرایه اى

انگلیسی به فارسی

مسکن، منزل، محل سکونت، اطاق کرایه ای


مسکن، محل سکونت، منزل، اطاق کرایهای


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a place to live in, esp. temporarily; dwelling.
مترادف: accommodation, housing, quarters
مشابه: camp, dwelling, place, quarter, room, room and board, shelter

(2) تعریف: (often pl.) a room or rooms rented as living quarters.
مترادف: apartment, flat, rooms
مشابه: accommodation, address, billet, camp, domicile, habitation, home, house, housing, pad, place, residence, shelter

• place to live; place where people stay for a short period of time, sleeping accommodation
if you are provided with lodging, you are provided with a place to stay for a period of time.
if you live in lodgings, you live in part of someone's house and pay them for this.
see also lodge.

مترادف و متضاد

منزل (اسم)
house, abode, accommodation, apartment, hearth, dwelling, habitation, lodging, lodge, destination, hospice, inn, caravan-serai, halting place

مسکن (اسم)
house, abode, dwelling, housing, habitation, lodging, domicile, stead, roof, settlement, wigwam, long house

محل سکونت (اسم)
lodging, habitat

اطاق کرایهای (اسم)
lodging

accommodation for rent


Synonyms: abode, address, apartment, bed and breakfast, boarding house, camp, castle, chambers, cover, domicile, dorm, dwelling, habitation, harbor, home, hostel, hotel, inn, lodge, lodgment, motel, palace, pied-à-terre, place, port, protection, quarters, residence, resort, roof, room, room and board, rooming house, shelter


جملات نمونه

1. We are lodging with Mr. Brown.
[ترجمه ترگمان]ما با آقای براون منزل داریم
[ترجمه گوگل]ما با آقای براون ملاقات می کنیم

2. It's £90 a week for board and lodging .
[ترجمه هادی] هفته ای 90 پوند برای غذا و محل اقامت
[ترجمه ترگمان]هفته ای ۹۰ پوند برای غذا و غذا
[ترجمه گوگل]این 90 پوند در هفته برای هیئت مدیره و مسکن است

3. Who will look to his board and lodging?
[ترجمه ترگمان]چه کسی به خانه و پانسیون او نگاه خواهد کرد؟
[ترجمه گوگل]چه کسی به هیئت مدیره و مسکن خود نگاه خواهد کرد؟

4. He pays £90 a week board and lodging.
[ترجمه ترگمان]او ۹۰ پوند در هفته و منزل پرداخت می کند
[ترجمه گوگل]او 90 پوند در هفته می پردازد و مسکن می دهد

5. Several of them board at the same lodging house.
[ترجمه ترگمان]چند تن از آن ها در یک خانه مسکن داشتند
[ترجمه گوگل]چندین نفر از آنها در یک خانه مسکونی قرار دارند

6. The landlord provides board and lodging .
[ترجمه ترگمان]کاروانسرا دار غذا و پانسیون را تامین می کند
[ترجمه گوگل]صاحبخانه هیئت مدیره و مسکن را فراهم می کند

7. I'm lodging at Mrs Brown's /with Mrs Brown.
[ترجمه ترگمان]من در منزل خانم براون \/ با خانم براون منزل دارم
[ترجمه گوگل]من در خانم براون / با خانم براون اقامت دارم

8. He pays 40 a week board and lodging.
[ترجمه ترگمان]او ۴۰ دلار در هفته و منزل پرداخت می کند
[ترجمه گوگل]او هفتهای هفتۀ هیئت مدیره و مسکن می پردازد

9. He was given free lodging in a three-room flat.
[ترجمه ترگمان]او در اتاقی سه اتاق اجاره کرده بود
[ترجمه گوگل]او در آپارتمان سه اتاق به او داده شد

10. Do you have lodging for tonight?
[ترجمه ترگمان]شما برای امشب منزل دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا برای امشب تخت خوابیدید؟

11. The bill is inclusive of the food and lodging.
[ترجمه ترگمان]این لایحه شامل غذا و منزل است
[ترجمه گوگل]این لایحه شامل غذا و مسکن است

12. Enter, then, one expects, the lodging agreement in lieu of the previously favoured licence agreement.
[ترجمه ترگمان]در اینصورت، یک انتظار، توافقنامه اقامت به جای توافق نامه مجوز مورد نظر قبلی، مورد انتظار است
[ترجمه گوگل]وارد کنید، سپس، انتظار می رود، موافقت نامه مسکن به جای توافق نامه مجوز قبلا مورد علاقه

13. MacLauchlan never married, lodging in the Lambeth and Clapham areas of London when not engaged on archaeological work.
[ترجمه ترگمان]MacLauchlan هرگز ازدواج نکرد، در the و مناطق Clapham لندن اقامت گزید و در آن زمان مشغول کاره ای باستان شناسی نبود
[ترجمه گوگل]MacLauchlan هرگز ازدواج نکرده است، محل اقامت در مناطق Lambeth و Clapham لندن زمانی که در کار باستان شناسی مشغول به کار نیست

14. There was a small hotel, or lodging house.
[ترجمه ترگمان]یک هتل کوچک و یا یک خانه کوچک وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک هتل کوچک یا خانه مسکن وجود داشت

15. Prescott offers plenty of lodging choices.
[ترجمه ترگمان]پرسکات مقدار زیادی از گزینه های اقامت ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]Prescott ارائه می دهد بسیاری از انتخاب محل اقامت

پیشنهاد کاربران

۱ - محل اقامت موقتی a temporary place to stay or live
۲ - اقامت accommodation
A fee for board and lodging : هزینه خورد و خوراک و اقامت

Airfare and lodging alone can be costly, without even factoring in the cost of food

مسکن موقتی
مسکن کرایه ای

lodging ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: خوابیدگی
تعریف: خم شدن و خوابیدن اندام های گیاهی براثر شرایط خاک یا آسیب دیدگی ریشه یا ویژگی های ژن شناختی


کلمات دیگر: