1. his cynicism about the future demoralized others
بدبینی او درباره ی آینده دیگران را دلسرد می کرد.
2. this argument savors of cynicism
این استدلال گویای بدبینی است.
3. He spoke in a tone of weary cynicism.
[ترجمه ترگمان]با لحنی حاکی از بی قیدی و بی قیدی گفت:
[ترجمه گوگل]او با صدای کورکورانه خستگی صحبت کرد
4. There was not a trace of cynicism in his voice.
[ترجمه ترگمان]هیچ ردی از بدبینی در صدایش نبود
[ترجمه گوگل]در صدایش صدای زگیل گرایی نداشت
5. I found Ben's cynicism wearing at times.
[ترجمه ترگمان]من cynicism \"بن\" رو چندین بار پوشیدم
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که ناخودآگاه بن در زمان های گوناگون پوشیده است
6. There is now widespread cynicism about the political system.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر بدبینی گسترده در مورد نظام سیاسی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در مورد نظام سیاسی فراخوانده شده است
7. This cynicism makes today's young people hard to predict.
[ترجمه ترگمان]این بدبینی، جوانان امروز را دشوار می سازد
[ترجمه گوگل]این ناخوشایند، جوانان امروز را سخت پیش بینی می کند
8. His words were tinged with cynicism.
[ترجمه ترگمان]صدایش با بدبینی آمیخته بود
[ترجمه گوگل]کلمات او با سرسپردگی رنگ شده بود
9. The touch of cynicism struck a slightly sour note.
[ترجمه ترگمان]لحن of یک اسکناس تلخ را به هم زد
[ترجمه گوگل]لمس ناخوشایند به یک نکته کمی ترش زده شد
10. In a world full of cynicism she was the one person I felt I could trust.
[ترجمه ترگمان]در دنیایی پر از بدبینی اون تنها کسی بود که حس می کردم میتونم بهش اعتماد کنم
[ترجمه گوگل]در جهان پر از بدبینی، او یکی از افرادی بود که احساس کردم میتوانستم اعتماد کنم
11. Bill spoke with a cynicism born of bitter experience.
[ترجمه ترگمان]بیل با لحنی cynicism از تجربیات تلخ حرف می زد
[ترجمه گوگل]بیل با یک بدبختی متولد شده از تجربه تلخ صحبت کرد
12. This talk betrays a certain cynicism about free trade.
[ترجمه ترگمان]این حرف نشان دهنده یک بدبینی خاص در مورد تجارت آزاد است
[ترجمه گوگل]این گفت و گو در مورد تجارت آزاد، بدبینی خاصی به خود جلب می کند
13. He was dismayed at the cynicism of the youngsters.
[ترجمه ترگمان]او از the جوانان ناامید شده بود
[ترجمه گوگل]او در بدبینی جوانان ناامید شد
14. A wry and comical early cynicism rapidly transforms into an overwhelming sense of sourness.
[ترجمه ترگمان]یک بدبینی زودرس و مضحک به سرعت به یک حس ترش ترش تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]سرگیجه های زودرنج و ترسناک به سرعت در حال تبدیل شدن به یک حس غریب از ترشح است