کلمه جو
صفحه اصلی

eschew


معنی : اجتناب کردن، خود داری کردن
معانی دیگر : دوری کردن (از چیز ناخوشایند یا بد)، احتراز کردن، پرهیزیدن، پرهیزکردن

انگلیسی به فارسی

( avoid, shun ) پرهیز کردن، دوری کردن


فرار کن، اجتناب کردن، خود داری کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: eschews, eschewing, eschewed
مشتقات: eschewal (n.), eschewer (n.)
• : تعریف: to avoid or forgo; shun.
متضاد: choose
مشابه: boycott, evade, forgo, help, renounce, shun

- A dieter usually eschews fattening foods.
[ترجمه ترگمان] A معمولا غذاهای پر کننده را پر می کرد
[ترجمه گوگل] یک رژیم غذایی معمولا از غذاهای چاقی اجتناب می کند

• avoid, keep away from
if you eschew something, you deliberately avoid doing it or becoming involved in it; a formal word.

مترادف و متضاد

اجتناب کردن (فعل)
pass, avoid, eschew

خودداری کردن (فعل)
eschew, forbear, withhold, desist, refrain

have nothing to do with


Synonyms: abandon, abjure, abstain, avoid, double, duck, elude, evade, forgo, forswear, give up, have no truck with, let well enough alone, not touch, refrain, renounce, sacrifice, shun, shy, shy away from, steer clear of, swear off


Antonyms: embrace, like, love


جملات نمونه

1. vegetarians eschew meat
گیاهخواران از گوشت پرهیز می کنند.

2. A civilised leader must eschew violence.
[ترجمه ترگمان]یک رهبر متمدن باید از خشونت جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]یک رهبر متمدن باید از خشونت اجتناب کند

3. A civilized leader must eschew violence.
[ترجمه ترگمان]یک رهبر متمدن باید از خشونت اجتناب کند
[ترجمه گوگل]یک رهبر متمدن باید از خشونت اجتناب کند

4. Bancroft's enigmatic compositions largely eschew tradition and draw their structures and spectacular effectiveness from juxtaposition of thematic material and instrumental sonorities.
[ترجمه ترگمان]آثار مرموز Bancroft تا حد زیادی از سنت پیروی می کنند و ساختار خود و اثر هنری تماشایی را از کنار مطالب موضوعی و sonorities ابزاری رسم می کنند
[ترجمه گوگل]ترکیبات مبهم Bankroft به طور عمده از سنت فرار کرده و ساختارها و اثربخشی های چشمگیر خود را از همبستگی با مواد مضر و غم و اندوه های سازنده استخراج می کنند

5. To eschew detail is to float in the clouds above the wood.
[ترجمه ترگمان]اجتناب از جزئیات، شناور کردن در ابرها بالای چوب است
[ترجمه گوگل]برای اجتناب از جزئیات این است که در ابرهای بالای چوب پرواز کنید

6. Such people tend to eschew suddenly popular names drawn from the world of entertainment.
[ترجمه ترگمان]چنین افرادی تمایل دارند که از نام های محبوب مردم که از دنیای سرگرمی بیرون کشیده می شوند، دوری کنند
[ترجمه گوگل]چنین افرادی تمایل دارند از نامهای ناگهانی محبوب که از دنیای سرگرمی گرفته شده است، اجتناب کنند

7. Some thing be much better eschew than chewed; tobacco be one of them.
[ترجمه ترگمان]بعضی چیزها بهتر از آن است که جویده شود، تنباکو هم یکی از آن ها باشد
[ترجمه گوگل]بعضی چیزها بهتر از چاشنی فرار می کنند تنباکو یکی از آنهاست

8. Domestically, US leaders eschew religious intolerance.
[ترجمه ترگمان]از نظر داخلی، رهبران ایالات متحده از عدم تحمل مذهبی اجتناب می کنند
[ترجمه گوگل]در داخل کشور، رهبران ایالات متحده از عدم تحمل مذهبی اجتناب می کنند

9. They eschew number - crunching and regression models in favour of personal issues.
[ترجمه ترگمان]آن ها از مدل ها و مدل های رگرسیون چند دقیقه ای به نفع مسائل شخصی دوری می کنند
[ترجمه گوگل]آنها تعدادی از مدل های ریزش و برانگیختن را به نفع مسائل شخصی فراموش می کنند

10. To do this, they had to eschew blatant falsehoods.
[ترجمه ترگمان]برای انجام این کار، او نا دروغ blatant
[ترجمه گوگل]برای انجام این کار، آنها مجبور بودند از دستکاری های دروغین اجتناب کنند

11. Although in public China's leaders eschew triumphalism, there is a sense in Beijing that the reassertion of the Middle Kingdom's global ascendancy is at hand (see ).
[ترجمه ترگمان]اگرچه در پکن، رهبران چین از triumphalism اجتناب می کنند، اما در پکن یک حس وجود دارد که the سلطه جهانی این کشور در دست است (نگاه کنید)
[ترجمه گوگل]اگر چه در رهبران عمومی چینی از پیروزی پیروی می کند، در پکن وجود دارد که تأیید صعود جهانی پادشاهی میانه در دست است (نگاه کنید به)

12. Treasure the companionship of the righteous and eschew all fellowship with the ungodly.
[ترجمه ترگمان]دور شدن با درستکار بودن و بین بردن همه fellowship با یک سگ
[ترجمه گوگل]گناه همبستگی عادلان و اجتناب از همکاری با بی تقصیر

13. Once again, many users are happy eschew higher performance in order to save money.
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر، بسیاری از کاربران از عملکرد بالاتر برای صرفه جویی در پول خوشحال هستند
[ترجمه گوگل]بار دیگر، بسیاری از کاربران از بهبود عملکرد بالاتر برای صرفه جویی در هزینه ها اجتناب می کنند

14. Slow eschew plane travel and especially short breaks in distant places.
[ترجمه ترگمان]کم کردن سفر از هواپیما و به ویژه وقفه های کوتاه در مکان های دور
[ترجمه گوگل]مسافرت هواپیما به حالت تعلیق و بویژه توقف کوتاه در مکان های دور

Vegetarians eschew meat.

گیاه‌خواران از گوشت پرهیز می‌کنند.


پیشنهاد کاربران

John was a swinger. He eschewed nuptial ties
یه آدم خوشگذرون که از ازدواج و اینجور حرفا فراری بود و دوری می کرد

اجتناب کردن، دوری کردن


کلمات دیگر: