بوسیله درک مستقیم، ازراه انتقال، ازراه کشف، ازراه برهانی، بطورحسی
intuitively
بوسیله درک مستقیم، ازراه انتقال، ازراه کشف، ازراه برهانی، بطورحسی
انگلیسی به فارسی
از روی درون یابی، از روی شم
به طور مستقیم
انگلیسی به انگلیسی
• in intuitive way; instinctively
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] به طور حسی، شهودی
[ریاضیات] به طور شهودی
[ریاضیات] به طور شهودی
جملات نمونه
1. to know somthing intuitively
چیزی را از روی شم دانستن
2. Avoid making intuitively obvious but unfounded assertions.
[ترجمه ترگمان]از ایجاد یک اظهارات بدیهی اما بی اساس اجتناب کنید
[ترجمه گوگل]اجتناب از اظهارات روشن و واضح، بی اساس
[ترجمه گوگل]اجتناب از اظهارات روشن و واضح، بی اساس
3. He seemed to know intuitively how to do it.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که او به طور غریزی می داند چگونه این کار را بکند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید به طور مستقیم چگونه می توان آن را انجام داد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید به طور مستقیم چگونه می توان آن را انجام داد
4. She intuitively understood his need to be alone.
[ترجمه ترگمان]به طور غریزی احساس می کرد که باید تنها باشد
[ترجمه گوگل]او به روشنی درک نیاز او را به تنهایی می دانست
[ترجمه گوگل]او به روشنی درک نیاز او را به تنهایی می دانست
5. Intuitively, she knew that he was lying.
[ترجمه هومن] بوضوح می دانست که او دروغ می گوید
[ترجمه ترگمان]intuitively می دانست که دروغ می گوید[ترجمه گوگل]به طور مستقیم، او می دانست که دروغ می گوید
6. I knew intuitively that something dreadful had happened to him.
[ترجمه هومن] برایم کاملاً روشن است که اتفاق خیلی بدی برایش افتاده است
[ترجمه ترگمان]به طور غریزی می دانستم که اتفاق وحشتناکی برای او افتاده است[ترجمه گوگل]من به طور مستقیم می دانستم که چیزی برای او سخت بود
7. The same way you intuitively bring your arms to shield your face.
[ترجمه ترگمان]همان طور که به طور غریزی arms را برای محافظت از صورت خود می آورید
[ترجمه گوگل]همانطور که شما به طور مستقیم بازوهای خود را برای محافظت از چهره خود به ارمغان می آورید
[ترجمه گوگل]همانطور که شما به طور مستقیم بازوهای خود را برای محافظت از چهره خود به ارمغان می آورید
8. This can be put in its least intuitively reasonable light if we assume just two firms.
[ترجمه ترگمان]اگر فرض کنیم که ما فقط دو شرکت را فرض کنیم، این کار را می توان دست کم به طور شهودی به کار برد
[ترجمه گوگل]اگر فقط دو شرکت را فرض کنیم، می توان آن را در حداقل روشن تر از حد معقول قرار داد
[ترجمه گوگل]اگر فقط دو شرکت را فرض کنیم، می توان آن را در حداقل روشن تر از حد معقول قرار داد
9. This is intuitively what we would expect and we would say that it was due to a lack of sleep.
[ترجمه ترگمان]این به طور غریزی چیزی است که ما انتظار داریم و می گوییم به خاطر فقدان خواب است
[ترجمه گوگل]این به طور مستقیم چیزی است که ما انتظار داریم و می توان گفت که این به دلیل کمبود خواب بود
[ترجمه گوگل]این به طور مستقیم چیزی است که ما انتظار داریم و می توان گفت که این به دلیل کمبود خواب بود
10. Some physiotherapists have intuitively incorporated this response into their work.
[ترجمه ترگمان]برخی physiotherapists به طور غریزی این واکنش را در کار خود جای داده اند
[ترجمه گوگل]برخی از فیزیوتراپ ها به طور مستقیم این پاسخ را به کار خود متصل می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از فیزیوتراپ ها به طور مستقیم این پاسخ را به کار خود متصل می کنند
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
12. This effect can be understood intuitively as a consequence of the perspective viewing of a surface from two slightly different positions.
[ترجمه ترگمان]این اثر را می توان به طور شهودی به عنوان یک نتیجه از دید پرسپکتیو از یک سطح از دو موقعیت متفاوت درک کرد
[ترجمه گوگل]این اثر می تواند به طور مستقیم به عنوان یک نتیجه از نگاه چشم انداز یک سطح از دو موقعیت کمی متفاوت درک شود
[ترجمه گوگل]این اثر می تواند به طور مستقیم به عنوان یک نتیجه از نگاه چشم انداز یک سطح از دو موقعیت کمی متفاوت درک شود
13. Intuitively, there is thus a close relationship between the behaviour of a process and those of its finite syntactic approximations.
[ترجمه ترگمان]بنابراین رابطه نزدیکی بین رفتار یک فرآیند و تقریب تقریب معنایی آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]به طور مستقیم، رابطه ای بین رفتار فرایند و تقریب های محدود آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]به طور مستقیم، رابطه ای بین رفتار فرایند و تقریب های محدود آن وجود دارد
14. Crucially, though, you can see intuitively that totipotency and differentiation seem to be at odds with each other.
[ترجمه ترگمان]با این حال، قطعا می توانید به طور غریزی ببینید که تمایز و تمایز به نظر می رسد با یکدیگر تفاوت دارند
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیار مهم است، شما به طور مستقیم می توانید ببینید که تناقض و تمایز به نظر می رسد با یکدیگر متفاوت است
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیار مهم است، شما به طور مستقیم می توانید ببینید که تناقض و تمایز به نظر می رسد با یکدیگر متفاوت است
15. Intuitively, any wage increase reduced employment and all workers therefore face a greater probability of being unemployed.
[ترجمه ترگمان]به طور شهودی، هر گونه افزایش دست مزد کاهش یافته و تمام کارگران با احتمال بزرگ تر بی کار شدن مواجه هستند
[ترجمه گوگل]به طور مستقیم، هر افزایش دستمزد، اشتغال را کاهش می دهد و بنابراین تمام کارگران احتمال بیشتری دارند که بیکار باشند
[ترجمه گوگل]به طور مستقیم، هر افزایش دستمزد، اشتغال را کاهش می دهد و بنابراین تمام کارگران احتمال بیشتری دارند که بیکار باشند
پیشنهاد کاربران
به طور غریزی و ناخودآگاه
مکاشفه
طبیعتاً
بطور ذاتی - شهودی
حسی
از روی حس ششم
از روی حس ششم
MarketWatch. com@
a return to Iranian production would intuitively be a negative for prices, particularly if demand growth remains weak due to continued restrictions on international travel
a return to Iranian production would intuitively be a negative for prices, particularly if demand growth remains weak due to continued restrictions on international travel
کلمات دیگر: