کلمه جو
صفحه اصلی

at a loose end


بیکار

جملات نمونه

1. I was at a loose end so I decided to go see an old movie.
[ترجمه ترگمان]من آخرش آزاد بودم و تصمیم گرفتم برم یه فیلم قدیمی ببینم
[ترجمه گوگل]من در پایان خوش بودم، بنابراین تصمیم گرفتم فیلم قدیمی ببینم

2. Come and see us if you're at a loose end.
[ترجمه ترگمان]اگر در پایان آزاد باشی، بیا و ما را ببین
[ترجمه گوگل]بیا و ما را ببین، اگر شما در پایان آزاد هستید

3. If you find yourself at a loose end, you could always clean the bathroom.
[ترجمه ترگمان]اگر سر آخر خودت را پیدا کنی، همیشه می توانی حمام را تمیز کنی
[ترجمه گوگل]اگر شما خود را در انتهای آزاد قرار دهید، می توانید همیشه حمام را تمیز کنید

4. I felt rather at a loose end at the end of the term so I decided to take a trip to London.
[ترجمه ترگمان]در پایان این مدت احساس راحتی کردم، بنابراین تصمیم گرفتم سفری به لندن داشته باشم
[ترجمه گوگل]من در پایان دوره احساس راحتی کردم و تصمیم گرفتم به لندن سفر کنم

5. They are all currently at a loose end, and loose ends are so easily snipped off.
[ترجمه ...] خاک بر سر بی سوادتون کنن
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال حاضر در یک انتهای آزاد قرار دارند و انتهای آزاد آن به راحتی با قیچی قطع می شود
[ترجمه گوگل]همه آنها در حال حاضر در انتهای شل هستند و انتهای شل به راحتی برداشته می شوند

6. He's at a loose end and I'd be enormously proud to introduce you.
[ترجمه ترگمان]او در یک پایان آزاد است و من خیلی افتخار می کنم که شما را به شما معرفی کنم
[ترجمه گوگل]او به پایان رسیده است و می توانم به شما بسیار افتخار کنم

7. But the underlying idea of being at a loose end, or out of the practical swim, is a different matter altogether.
[ترجمه ترگمان]اما ایده اساسی بودن در یک پایان آزاد، یا خارج از شنا عملی، کاملا متفاوت است
[ترجمه گوگل]اما ایده اصلی بودن در پایان آزاد یا خارج شدن از شنا کردن عملی، موضوع دیگری است که در مجموع وجود دارد

8. He was at a loose end.
[ترجمه ترگمان]اون در یک پایان آزاد بود
[ترجمه گوگل]او در پایان آزاد بود

9. One's best friend's cousin's daughter might well be at a loose end after leaving art college.
[ترجمه ترگمان]دختر عموی دوست دختر یکی از بهترین دوست s پس از رفتن به دانشکده هنر به پایان خواهد رسید
[ترجمه گوگل]پس از خروج از دانشکده هنر، دختر خوبی پسر بزرگ خود را دوست داشته باشید

10. They left the matter at a loose end.
[ترجمه ترگمان]موضوع را به پایان رساندند
[ترجمه گوگل]آنها موضوع را به پایان رساندند

11. Demand has the market, and I at a loose end, then the plan does hour work.
[ترجمه ترگمان]تقاضا بازار را دارد، و من در یک پایان آزاد هستم، پس این برنامه یک ساعت کار می کند
[ترجمه گوگل]تقاضا بازار است، و من در پایان آزاد، پس از آن برنامه کار ساعت است

12. Hackers do not have at a loose end more.
[ترجمه ترگمان]hackers دیگر به آخر نرسیده است
[ترجمه گوگل]هکرها در پایان آزادانهتری ندارند

13. When I see other people is at a loose end, I feel comfortless.
[ترجمه ترگمان]وقتی می بینم بقیه افراد در یک سمت آزاد قرار دارند، احساس اضطراب می کنم
[ترجمه گوگل]زمانی که دیگران را می بینم در انتهای آزاد هستند، احساس راحتی می کنم

14. Feeling at a loose end that evening, he went to a movie.
[ترجمه ترگمان]ان شب احساس راحتی کرد و به سینما رفت
[ترجمه گوگل]شب عروسیش را به پایان رساند، او به یک فیلم رفت

پیشنهاد کاربران

بلاتکلیفی، سردرگمی

( Also: at loose ends ( NA eng
الاف، بیکار و بی حوصله
Idle and bored

بیکار بودن _
why don't you stay to eat, if you're at a loose end
اگه بیکاری بمون با هم غذا بخوریم


کلمات دیگر: