کلمه جو
صفحه اصلی

destroyer


معنی : نابود کننده، ویرانگر، مخرب، خرابکار، ناو شکن
معانی دیگر : خراب کننده، انهدام آور

انگلیسی به فارسی

مخرب، ویرانگر، نابود‌کننده، (نظامی) ناوشکن


نابودگر، ویرانگر، مخرب، نابود کننده، خرابکار، ناو شکن


انگلیسی به انگلیسی

• small warship; someone or something that destroys
a destroyer is a small warship with a lot of guns.

مترادف و متضاد

نابود کننده (اسم)
annihilator, destroyer, catabolism, exterminator

ویرانگر (اسم)
destroyer, desolater, desolator, ravager, ruiner

مخرب (اسم)
destroyer, wrecker

خرابکار (اسم)
destroyer, subversive, ruiner, saboteur, devastator, diversionist

ناو شکن (اسم)
destroyer

a destructive agent


Synonyms: annihilator, wrecker, vandal, exterminator, iconoclast, assassin, executioner, slaughterer, firebrand, bomber, demolisher, eradicator, despoiler, ransacker, pillager, savage, cancer, poison


Antonyms: author, restorer, creator


a swift armed surface vessel


Synonyms: battleship, light unit fighting vessel, ship, warship


جملات نمونه

1. a destroyer mooched around all over the channel for two weeks
یک ناوشکن دوهفته در سرتاسر آبراهه پرسه میزد.

2. a destroyer tender
توشه رسان ناوشکن

3. the destroyer was winking urgently
ناوشکن به نشان اضطرار علامت می داد.

4. guided missile destroyer
ناوشکن حامل موشک هدایت شونده

5. the canting deck of a destroyer
عرشه ی شیب دار یک ناوشکن

6. Sugar is the destroyer of healthy teeth.
[ترجمه ترگمان]قند، ناوشکن دندان سالم است
[ترجمه گوگل]شکر نابود کننده دندان های سالم است

7. A destroyer escorted our ship to London.
[ترجمه ترگمان]یک ویرانگر کشتی ما را تا لندن همراهی کرد
[ترجمه گوگل]یک ناوشکن کشتی ما را به لندن هدایت کرد

8. We deceived the enemy by disguising the destroyer as a freighter.
[ترجمه ترگمان]ما دشمن را با پنهان کردن the کشتی به عنوان یک کشتی فریب دادیم
[ترجمه گوگل]ما دشمن را فریب دادیم، با پنهان کردن ناوشکن به عنوان یک کشتی

9. The submarine dove quickly as the destroyer searched for it.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ناوشکن به دنبال آن گشت، فاخته دریایی به سرعت فرود آمد
[ترجمه گوگل]زیردریایی به سرعت به عنوان ناوشکن جستجو کرد

10. The destroyer was torpedoed off the coast of Africa.
[ترجمه ترگمان]ناوشکن \"torpedoed\"، ساحل آفریقا را محاصره کرده بود
[ترجمه گوگل]این ناوشکن در سواحل آفریقا مورد آزار و اذیت قرار گرفت

11. Some were wounded before they left the destroyer, including Stuart Chant and Sergeant Chamberlain.
[ترجمه ترگمان]برخی قبل از اینکه ناوشکن destroyer، از جمله Chant استوارت و گروهبان Chamberlain را ترک کنند، زخمی شدند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها قبل از اینکه نابودگر را ترک کنند، از جمله استوارت چانت و گروهبان چمبرلین، زخمی شدند

12. A severely damaged Royal Navy destroyer burns through the day with exploding ordnance and great sudden flares of burning bunker oil.
[ترجمه ترگمان]یک ناوشکن \"نیروی دریایی\" که به شدت آسیب دیده است، در طی روز با انفجار مهمات و گلوله های عظیم و ناگهانی سوخت پناه گاه های زیرزمینی، در حال سوختن است
[ترجمه گوگل]یک ناوشکن نیروی دریایی سلطنتی به شدت آسیب دیده در طول روز با انفجار مهمات و عوارض ناگهانی ناگهانی سوخت نفت خام سوختگی می سوزد

13. Off on the horizon was the Soviet guided-missile destroyer Sovremennyy.
[ترجمه ترگمان]Off موشک هدایت شونده شوروی بود
[ترجمه گوگل]خاموش در افق شورماننوی ناوشکن موشکی شوروی هدایت شد

14. She was the scapegoat - Harriet, the destroyer of her family.
[ترجمه ترگمان]او قربانی بود - هریت، و نابود کننده خانواده اش
[ترجمه گوگل]او اخراجی بود - هریت، ناوشکن خانواده اش

15. Commandos would land from the destroyer and from coastal forces motorboats in small assault parties, demolition squads, and protection parties.
[ترجمه ترگمان]کماندوها از ناوشکن و نیروهای ساحلی مستقر در گروه های حمله کوچک، گروه های تخریب، و حفاظت از احزاب حفاظت می کنند
[ترجمه گوگل]کامیون ها از ناوشکن و نیروهای ساحلی نیروی دریایی در سپاه کوچک، گروه های تخریب و احزاب محافظت می کنند

16. The destroyer was turning to a collision course.
[ترجمه ترگمان]ویرانگر به یک تصادف تبدیل شده بود
[ترجمه گوگل]این ناوشکن به یک تصادف تبدیل شد

پیشنهاد کاربران

نابودگر - از بین برنده - نابودکننده

SYNONYMS :
demolisher / Wrecker / desecrater ( or desecrato )
, despoiler, ravager, ruiner, saboteur, waster, wrecker
defacer, vandal


کلمات دیگر: