نهانی، پنهانی، زیرجلی، مخفیانه
in secret
نهانی، پنهانی، زیرجلی، مخفیانه
انگلیسی به انگلیسی
• secretly, clandestinely, in private, without telling others
جملات نمونه
1. To love someone in secret is like a seed in bottle waiting for growing up, though not sure whether the future will be more beautiful, still waiting it earnestly and eagerly.
[ترجمه ترگمان]دوست داشتن یک راز مثل بذر در بطری منتظر بزرگ شدن است، اما مطمئن نیست که آینده زیباتر خواهد بود، با این حال مشتاقانه و مشتاقانه منتظر است
[ترجمه گوگل]برای دوست داشتن کسی که در راز است، مانند بذر در بطری در حال انتظار برای رشد است، اگرچه مطمئن نیستید که آینده زیبا تر خواهد بود، اما هنوز هم در انتظار آن استقبال و مشتاقانه
[ترجمه گوگل]برای دوست داشتن کسی که در راز است، مانند بذر در بطری در حال انتظار برای رشد است، اگرچه مطمئن نیستید که آینده زیبا تر خواهد بود، اما هنوز هم در انتظار آن استقبال و مشتاقانه
2. Shadow, with her veil drawn, follows Light in secret meekness, with her silent steps of love.
[ترجمه ترگمان]سایه، با حجابی که بر پرده کشیده، با گام های پنهانی عاشقانه، با گام های ساکت عشق، به دنبال روشنایی می آید
[ترجمه گوگل]سایه، با حجاب او کشیده شده، نور را در آرامش راز، با مراحل سکوت خود را از عشق است
[ترجمه گوگل]سایه، با حجاب او کشیده شده، نور را در آرامش راز، با مراحل سکوت خود را از عشق است
3. to love someone in secret is like a seed in bottle waiting for growing up, though not sure whether the future will be more beautiful, still waiting it earnestly and eagerly.
[ترجمه ترگمان]دوست داشتن کسی در خفا مثل بذر است که در بطری به انتظار بزرگ شدن است، اما مطمئن نیست که آینده آینده زیباتر خواهد بود، با این حال مشتاقانه و مشتاقانه منتظر است
[ترجمه گوگل]برای دوست داشتن کسی که در راز است، مانند بذر بذری در حال انتظار برای رشد است، هر چند مطمئن نیستید که آینده زیبا تر خواهد شد، اما هنوز به طور جدی و مشتاقانه انتظار آن را دارید
[ترجمه گوگل]برای دوست داشتن کسی که در راز است، مانند بذر بذری در حال انتظار برای رشد است، هر چند مطمئن نیستید که آینده زیبا تر خواهد شد، اما هنوز به طور جدی و مشتاقانه انتظار آن را دارید
4. The negotiators were meeting in secret for several months before the peace agreement was made public.
[ترجمه ترگمان]مذاکره کنندگان چندین ماه پیش از آنکه موافقتنامه صلح عمومی شود، در خفا ملاقات داشتند
[ترجمه گوگل]مذاکرهکنندگان برای چند ماه قبل از توافقنامه صلح عمومی به طور مخفیانه ملاقات کردند
[ترجمه گوگل]مذاکرهکنندگان برای چند ماه قبل از توافقنامه صلح عمومی به طور مخفیانه ملاقات کردند
5. You don't need someone to love in secret. We just stand by the river and feel sad when seeing the shadow in the water and thought that we r falling love with someone.
[ترجمه ترگمان]تو به کسی احتیاج نداری که این راز رو دوست داشته باشه ما فقط کنار رودخانه می ایستیم و وقتی سایه را در آب می بینیم، ناراحت می شویم و فکر می کردیم که عاشق یکی هستیم
[ترجمه گوگل]شما کسی را دوست ندارید که در راز باشد ما فقط در کنار رودخانه ایستیم و هنگام دیدن سایه در آب احساس غم و اندوه می کنیم و فکر می کنیم که ما با کسی عاشقت هستیم
[ترجمه گوگل]شما کسی را دوست ندارید که در راز باشد ما فقط در کنار رودخانه ایستیم و هنگام دیدن سایه در آب احساس غم و اندوه می کنیم و فکر می کنیم که ما با کسی عاشقت هستیم
6. Because of security implications the officers were tried in secret.
[ترجمه ترگمان]به دلیل مسائل امنیتی، افسران در خفا به محاکمه کشیده شدند
[ترجمه گوگل]به دلیل پیامدهای امنیتی افسران در راز محاکمه شدند
[ترجمه گوگل]به دلیل پیامدهای امنیتی افسران در راز محاکمه شدند
7. His office funneled millions of dollars in secret contributions to the re-election campaign.
[ترجمه ترگمان]دفتر او با مشارکت پنهانی به کمپین انتخابات مجدد، میلیون ها دلار به سر برد
[ترجمه گوگل]دفتر او میلیون ها دلار کمک های مخفی به کمپاین مجدد انتخابات کرده است
[ترجمه گوگل]دفتر او میلیون ها دلار کمک های مخفی به کمپاین مجدد انتخابات کرده است
8. Her heart melted away in secret raptures.
[ترجمه ترگمان]دلش به وجد آمده بود
[ترجمه گوگل]قلب او ذوب شده است
[ترجمه گوگل]قلب او ذوب شده است
9. The negotiations were conducted in secret.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات محرمانه انجام شد
[ترجمه گوگل]مذاکرات به صورت مخفی انجام شد
[ترجمه گوگل]مذاکرات به صورت مخفی انجام شد
10. Partisan fighters fought in secret against the enemy.
[ترجمه ترگمان]جنگجویان پارتیزان در خفا علیه دشمن جنگیدند
[ترجمه گوگل]جنگجویان حزب مخفی در برابر دشمن مبارزه کردند
[ترجمه گوگل]جنگجویان حزب مخفی در برابر دشمن مبارزه کردند
11. She eats in secret like most compulsive overeaters.
[ترجمه ترگمان] مثل most compulsive می خوره
[ترجمه گوگل]او در مخفی مانند اکثر overeaters های اجباری می خورد
[ترجمه گوگل]او در مخفی مانند اکثر overeaters های اجباری می خورد
12. The film stars were married in secret to avoid publicity.
[ترجمه ترگمان]ستاره های فیلم در خفا با یکدیگر ازدواج می کردند تا از تبلیغات اجتناب کنند
[ترجمه گوگل]ستاره های فیلم به صورت مخفی برای از بین بردن تبلیغات ازدواج کردند
[ترجمه گوگل]ستاره های فیلم به صورت مخفی برای از بین بردن تبلیغات ازدواج کردند
13. Members can blackball candidates in secret ballots.
[ترجمه ترگمان]اعضا می توانند کاندیداهایی را در برگه های رای مخفی نگه دارند
[ترجمه گوگل]اعضا می توانند نامزدها را در رای گیری های مخفی ببندند
[ترجمه گوگل]اعضا می توانند نامزدها را در رای گیری های مخفی ببندند
14. He says he loathes her, but I think in secret he really likes her.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که از او نفرت دارد، اما به نظر من او واقعا از او خوشش می آید
[ترجمه گوگل]او می گوید او او را نفرین می کند، اما من در راز او فکر می کنم او واقعا او را دوست دارد
[ترجمه گوگل]او می گوید او او را نفرین می کند، اما من در راز او فکر می کنم او واقعا او را دوست دارد
پیشنهاد کاربران
یواشکی
behind closed doors
کلمات دیگر: