کلمه جو
صفحه اصلی

redevelop


دوباره پیشرفته کردن، دوباره پیش بردن (رجوع شود به: develope بعلاوه ی re-)

انگلیسی به فارسی

دوباره پیشرفته کردن، دوباره پیش بردن (رجوع شود به: develope بعلاوهی re-)


(عکاسی - برای پررنگتر کردن و غیره) دوباره ظاهر کردن


بازسازی


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: redevelops, redeveloping, redeveloped
مشتقات: redevelopment (n.)
(1) تعریف: to restore or rebuild (an urban area, neighborhood, or the like).

(2) تعریف: to change the tones of (a photographic negative) by a second developing process.

• expand again, enlarge again; regrow; put film through a second chemical process to bring out the visible images
to redevelop an area means to change it by removing existing buildings and roads, and by building new ones.

جملات نمونه

1. Hundreds of millions of pounds are needed to redevelop large areas of derelict dockland.
[ترجمه ترگمان]صدها میلیون پوند برای توسعه مجدد مناطق بزرگ of مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]صدها میلیون پوندی برای بازسازی مناطق بزرگی از زمین لرزه مورد نیاز است

2. At Exmouth there are plans to redevelop the old docks for new housing.
[ترجمه ترگمان]تو \"Exmouth\" نقشه های زیادی برای تعمیر انبار قدیمی برای خونه جدید دارن
[ترجمه گوگل]در Exmouth برنامه هایی برای بازسازی اسکله های قدیمی برای مسکن جدید وجود دارد

3. Cotton would have permission to redevelop.
[ترجمه ترگمان]پنبه باید برای توسعه مجدد مجوز داشته باشد
[ترجمه گوگل]پنبه مجاز به بازسازی است

4. Darlington Council is trying to redevelop all the yards between Skinnergate and High Row.
[ترجمه ترگمان]دارلینگتون در تلاش است تا تمامی کشتارگاه بین Skinnergate و Row را توسعه دهد
[ترجمه گوگل]شورای Darlington در حال تلاش برای بازسازی همه ی منازل بین Skinnergate و High Row است

5. In Fort Wayne, efforts to redevelop the Southtown Mall property have focused on increasing or changing the mix of tenants.
[ترجمه ترگمان]در فورت وین، تلاش برای توسعه مجدد ملک Southtown، بر افزایش یا تغییر آمیزه of تمرکز کرده است
[ترجمه گوگل]در فورت وین، تلاش برای بازسازی ملک Southtown Mall متمرکز بر افزایش یا تغییر ترکیب مستاجران است

6. He wanted to redevelop it for railroad use.
[ترجمه ترگمان]می خواست از آن استفاده کند تا راه آهن از آن استفاده کند
[ترجمه گوگل]او می خواست آن را برای استفاده از راه آهن بازسازی کند

7. Implement and redevelop Cost center and cost accounting control and provide cost analysis report.
[ترجمه ترگمان]اجرا و توسعه مجدد مرکز هزینه و کنترل هزینه و گزارش تحلیل هزینه
[ترجمه گوگل]اجرای و بازسازی مرکز هزینه و کنترل حسابداری هزینه و ارائه گزارش تجزیه و تحلیل هزینه

8. plans to further redevelop Bristol's docklands.
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای توسعه مجدد docklands داریم
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی برای بازسازی دوباره اماکن بریستول

9. It would be a shame to have to redevelop an application's core business logic every time the preferred user interface technology changes.
[ترجمه ترگمان]تبدیل مجدد یک منطق کسب وکار هسته به هر بار تغییر تکنولوژی واسط کاربر، شرم آور خواهد بود
[ترجمه گوگل]هر زمان که تکنولوژی رابط کاربری مورد نظر تغییر یابد، شرم آور خواهد بود که مجدد منطق کسب و کار اصلی برنامه را دوباره توسعه دهیم

10. The city has plans to redevelop the site.
[ترجمه ترگمان]این شهر برنامه هایی برای توسعه مجدد این سایت دارد
[ترجمه گوگل]این شهر قصد دارد تا این سایت را دوباره توسعه دهد

11. Plans to redevelop a sprawling old police and prison complex in the heart of Hong Kong has touched off the latest historical preservation debate.
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای توسعه مجدد یک پلیس بزرگ قدیمی و مجموعه زندان در قلب هنگ کنگ آخرین بحث حفاظت از تاریخ را به دست آورده است
[ترجمه گوگل]طرح هایی برای بازسازی مجدد پلیس و مجتمع زندان قدیم در قلب هنگ کنگ از آخرین بحث های تاریخی حفظ شده است

12. unveiled a plan to redevelop a site in London's West End. The firm expects overseas business to grow to 20 percent of its operating profit by 2016 from 7 percent now.
[ترجمه ترگمان]از طرحی برای توسعه مجدد یک سایت در غرب لندن پرده برداری کرد این شرکت انتظار دارد که تجارت خارجی تا ۲۰ درصد سود عملیاتی خود را تا سال ۲۰۱۶ از ۷ درصد افزایش دهد
[ترجمه گوگل]یک طرح برای بازسازی یک سایت در West End لندن ارائه کرد این شرکت انتظار دارد تا کسب و کار در خارج از کشور تا سال 2016 20 درصد از سود عملیاتی خود را از 7 درصد افزایش دهد

13. Only recently has the former begun to develop and the latter to redevelop.
[ترجمه ترگمان]اخیرا توسعه و توسعه مجدد آن به تازگی آغاز شده است
[ترجمه گوگل]تنها اخیرا سابق شروع به توسعه و توسعه مجدد آن کرده است

14. Paul, Minnesota, created half a dozen private, nonprofit corporations to redevelop the city.
[ترجمه ترگمان]پل، مینه سوتا، شش شرکت خصوصی و غیر انتفاعی را برای توسعه مجدد شهر ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]پل، مینه سوتا، نیمی از شرکت های خصوصی و غیرانتفاعی را برای بازسازی شهر ایجاد کرده است

پیشنهاد کاربران

پیشرفت و سود دوبرابر

توسعه مجدد، بازتوسعه، نوسازی، بازسازی، تعمیر، مرمت


کلمات دیگر: