کلمه جو
صفحه اصلی

expletive


معنی : جایگیر، پر کننده، اشباعی، تکمیل کننده
معانی دیگر : دشنام، ناسزا، فحش، بد و بیراه، حرف زشت، (دستور زبان) جای گیره، کلمه ی زائد (مانند there در: there is nothing left)، expletory اشباعی

انگلیسی به فارسی

( expletory ) اشباعی، جای‌گیر، تکمیل‌کننده، پرکننده


عصبانی، جایگیر، پر کننده، اشباعی، تکمیل کننده


انگلیسی به انگلیسی

• meaningless phrase; curse, swearword
an expletive is a rude word or expression such as `damn!' which you say loudly and suddenly when you are annoyed, excited, or in pain; a formal word.

اسم ( noun )
(1) تعریف: an interjection, exclamation, or oath, esp. an obscene one.

(2) تعریف: in grammar, a word or phrase used to fill a syntactic position without having a meaning or referent, such as "it" in "It was raining".

(3) تعریف: any word or phrase used in a sentence or line only for rhythm, metrical balance, or the like.
صفت ( adjective )
مشتقات: expletory (adj.), expletively (adv.)
• : تعریف: added to a sentence or line to fill a position, give metrical balance, or the like.

مترادف و متضاد

swear word; exclamation


Synonyms: curse, cuss, cuss word, interjection, oath


جایگیر (اسم)
expletive

پر کننده (اسم)
expletive, filler

اشباعی (صفت)
expletive, expletory

تکمیل کننده (صفت)
expletive, expletory

جملات نمونه

1. They insisted that all expletives be deleted from the article.
[ترجمه ترگمان]آن ها اصرار داشتند که همه expletives از این مقاله حذف شوند
[ترجمه گوگل]آنها اصرار داشتند که تمام مطالب را از مقاله حذف کنند

2. He uttered several vigorous expletives when he dropped the iron on his foot.
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه آهن را روی پای خود انداخت، چند کلمه بر زبان آورد
[ترجمه گوگل]او هنگامی که آهن را بر روی پای خود گذاشت، چندین اظهارنظر شدید را بیان کرد

3. 'Damn' is an expletive.
[ترجمه ترگمان]و بر سر آن است
[ترجمه گوگل]'لعنت' عاقلانه است

4. With an expletive or two, Bianchi and Leahy ran to the corner to see where the leak was.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که یک نفر یک یا دو تای آن ها را به گوشه ای انداخت تا ببیند سوراخ سوراخ از چه قرار است، به گوشه ای دوید
[ترجمه گوگل]با بی عیب و نقص و یا دو، Bianchi و Leahy فرار به گوشه برای دیدن جایی که نشت بود

5. But giant tubeworms are 6-foot-long expletives, shouts of brilliance, startling in their vivid simplicity and exposure.
[ترجمه ترگمان]اما tubeworms بزرگ، expletives ۶ فوتی هستند که در سادگی و در معرض قرار گرفتن، تکان دهنده و تکان دهنده هستند
[ترجمه گوگل]اما Tubeworms غول پیکر 6 پایه طولانی expletives، فریاد درخشش، شگفت زده در سادگی و قرار گرفتن در معرض آن زنده است

6. The youth obliged, adding a further string of expletives, just for good measure.
[ترجمه ترگمان]جوان با اضافه کردن جمله های further، فقط به خاطر اندازه های خوب
[ترجمه گوگل]جوانان موظف شدند، با اضافه کردن یک رشته دیگر از expletives، فقط برای اندازه گیری خوب

7. Expletives are immediately deleted every time a piece of full-blooded dialogue is typed into its new system.
[ترجمه ترگمان]expletives هر بار که قطعه ای از یک گفتمان تمام عیار به سیستم جدید خود وارد می شود، فورا حذف می شوند
[ترجمه گوگل]هر زمان که قطعه ای از گفتگوی کامل به سیستم جدید آن وارد می شود، Expletives بلافاصله حذف می شود

8. Please take your seats and shut the ( expletive ) up.
[ترجمه ترگمان]لطفا صندلی خود را بردارید و (به شدت)آن را ببندید
[ترجمه گوگل]لطفا کرسی های خود را ببندید و (تکیه گاه) را ببندید

9. I mean, I just about ( expletive ) in my pants.
[ترجمه ترگمان]منظورم اینه که، من فقط در مورد
[ترجمه گوگل]منظورم این است که من فقط در مورد (expletive) در شلوار من است

10. Expletive - laced language filled her head.
[ترجمه ترگمان]زبان expletive سرش را پر کرده بود
[ترجمه گوگل]Expletive - زبان laced سرش را پر کرد

11. If you're a basketball purist, that's the [expletive] you want to see.
[ترجمه ترگمان]اگر تو یک بسکتبالیست حرفه ای هستی، این همان چیزی است که می خواهی ببینی
[ترجمه گوگل]اگر شما یک خلبان بسکتبال هستید، این [افزودنی] است که می خواهید ببینید

12. We're not going to take this ( expletive ) any more.
[ترجمه ترگمان]ما قصد نداریم که این را بیشتر به خاطر آوریم
[ترجمه گوگل]ما نمی خواهیم این (بیشتر) را بپذیریم

13. She dropped the book on her foot and let out a row/string of expletives.
[ترجمه ترگمان]کتاب را روی پایش انداخت و یک ردیف \/ را بیرون داد
[ترجمه گوگل]او کتاب را بر روی پای خود گذاشت و یک ردیف / رشته ای از عناصر را بیرون آورد

The students had written expletives on the walls.

شاگردان بر دیوار حرفهای زشت نوشته بودند.


پیشنهاد کاربران

جای گیر ، تکمیل کننده ، پر کننده

فحش، ناسزا، دشنام


کلمات دیگر: