کاملا نو، استعمال نشده، نو نو، تازه خریداری شده، تازه به دست آمده، نابسود، تر و تازه نونو، بکلی نویاتازه
brand new
کاملا نو، استعمال نشده، نو نو، تازه خریداری شده، تازه به دست آمده، نابسود، تر و تازه نونو، بکلی نویاتازه
انگلیسی به فارسی
کاملاً نو، نو، تر و تازه
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: brand-newness (n.)
مشتقات: brand-newness (n.)
• (1) تعریف: in an unused, fresh condition; completely new.
• متضاد: ancient, old
• مشابه: fresh, new
• متضاد: ancient, old
• مشابه: fresh, new
- He put a dent in his brand-new car!
[ترجمه ترگمان] او یک فرو رفتگی در اتومبیل جدید خود قرار داد!
[ترجمه گوگل] او در ماشین با نام تجاری جدید خود را چسبیده است!
[ترجمه گوگل] او در ماشین با نام تجاری جدید خود را چسبیده است!
• (2) تعریف: recently obtained.
• مشابه: fresh, new
• مشابه: fresh, new
- She's out with her brand-new boyfriend.
[ترجمه ترگمان] اون با دوست پسر جدیدش رفته بیرون
[ترجمه گوگل] او با دوست پسر جدیدش ازدواج کرده است
[ترجمه گوگل] او با دوست پسر جدیدش ازدواج کرده است
• completely new
something that is brand-new is completely new.
something that is brand-new is completely new.
جملات نمونه
1. minoo and her brand-new husband
مینو و شوهر جدیدش
2. this icebox is brand-new
این یخچال نو نو است.
3. How can he afford to buy himself a brand new car?
[ترجمه ترگمان]چطور استطاعت خرید یک ماشین نو را دارد؟
[ترجمه گوگل]چگونه او می تواند خود را با یک ماشین با نام تجاری جدید خریداری کند؟
[ترجمه گوگل]چگونه او می تواند خود را با یک ماشین با نام تجاری جدید خریداری کند؟
4. It would be uneconomical to send a brand new tape.
[ترجمه ترگمان]یک نوار جدید برای ارسال یک مارک جدید به دست خواهد آورد
[ترجمه گوگل]یک نوار نام تجاری جدید را غیرممکن خواهد بود
[ترجمه گوگل]یک نوار نام تجاری جدید را غیرممکن خواهد بود
5. His waterproof trousers were brand new and stiff.
[ترجمه ترگمان]شلوارهای His کاملا نو و سفت بود
[ترجمه گوگل]شلوار ضد آبش با نام تجاری جدید و سفت بود
[ترجمه گوگل]شلوار ضد آبش با نام تجاری جدید و سفت بود
6. Someone had driven into the back of his brand new car.
[ترجمه ترگمان]یک نفر به پشت ماشین جدیدش وارد شده بود
[ترجمه گوگل]کسی به پشت ماشین با نام تجاری خود رانده شده بود
[ترجمه گوگل]کسی به پشت ماشین با نام تجاری خود رانده شده بود
7. For most of us, a brand new designer kitchen is something we can only dream about.
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از ما، یک آشپزخانه طراح جدید چیزی است که ما فقط می توانیم در مورد آن آرزویش را داشته باشیم
[ترجمه گوگل]برای اکثر ما آشپزخانه طراح با نام تجاری جدید چیزی است که ما فقط می توانیم رویای آن را داشته باشیم
[ترجمه گوگل]برای اکثر ما آشپزخانه طراح با نام تجاری جدید چیزی است که ما فقط می توانیم رویای آن را داشته باشیم
8. His coat looked as if it was brand new.
[ترجمه ترگمان]کت او طوری به نظر می رسید که انگار نو بود
[ترجمه گوگل]کت او به نظر می رسد که کاملا جدید است
[ترجمه گوگل]کت او به نظر می رسد که کاملا جدید است
9. One brand new product that seems to have scored a huge hit at the recent MacWorld show is Adobe's Illustrator.
[ترجمه ترگمان]یک محصول جدید که به نظر می رسد ضربه بزرگی را در برنامه MacWorld اخیر به ثمر رسانده است Illustrator Adobe است
[ترجمه گوگل]یک محصول با نام تجاری جدید که به نظر می رسد یک ضربه بزرگ در نمایش MacWorld اخیر به دست آورده است، Illustrator Adobe است
[ترجمه گوگل]یک محصول با نام تجاری جدید که به نظر می رسد یک ضربه بزرگ در نمایش MacWorld اخیر به دست آورده است، Illustrator Adobe است
10. Well, there's a brand new salon in London that may have the answer to all your dreams.
[ترجمه ترگمان]خب، یک سالن جدید در لندن هست که ممکن است پاسخ تمام dreams را داشته باشد
[ترجمه گوگل]خوب، یک سالن جدید با نام تجاری در لندن وجود دارد که ممکن است به تمام رویاهایتان جواب دهد
[ترجمه گوگل]خوب، یک سالن جدید با نام تجاری در لندن وجود دارد که ممکن است به تمام رویاهایتان جواب دهد
11. Even in 1987 the brand new ship was suffering smells similar to those which led to the deaths of Katherine and James Tomlins.
[ترجمه ترگمان]حتی در سال ۱۹۸۷ نیز این کشتی جدید بویی شبیه به افرادی داشت که منجر به مرگ کاترین و جیمز Tomlins شدند
[ترجمه گوگل]حتی در سال 1987، کشتی جدید با نام تجاری جدید، رنج می برد که شبیه به کسانی است که به مرگ کاترین و جیمز تاملینز منجر شد
[ترجمه گوگل]حتی در سال 1987، کشتی جدید با نام تجاری جدید، رنج می برد که شبیه به کسانی است که به مرگ کاترین و جیمز تاملینز منجر شد
12. Your invention certainly does not have to be brand new or expensive.
[ترجمه ترگمان]قطعا اختراع شما نباید جدید و یا گران قیمت باشد
[ترجمه گوگل]اختراع شما قطعا نیازی به نام تجاری یا گران نیست
[ترجمه گوگل]اختراع شما قطعا نیازی به نام تجاری یا گران نیست
13. Last thing, last thing I bought was brand new drawers and a kitchen table set.
[ترجمه ترگمان]آخرین چیزی که خریدم، کشوها و میز آشپزخونه بود
[ترجمه گوگل]آخرین چیزی که من خریدم، کمد های با نام تجاری جدید و میز آشپزخانه بود
[ترجمه گوگل]آخرین چیزی که من خریدم، کمد های با نام تجاری جدید و میز آشپزخانه بود
14. A handsome green book, brand new, was held up before her and then put into her hands.
[ترجمه ترگمان]کتاب زیبای سبزی که نوی نو بود جلو او گرفته شد و بعد دستش را در دست او گذاشت
[ترجمه گوگل]یک کتاب سبز خوش تیپ، با نام تجاری جدید، قبل از او برگزار شد و سپس به دست او
[ترجمه گوگل]یک کتاب سبز خوش تیپ، با نام تجاری جدید، قبل از او برگزار شد و سپس به دست او
15. Everything is brand new, in a sense.
[ترجمه ترگمان]همه چیز به معنای برند جدید است
[ترجمه گوگل]همه چیز کاملا جدید است
[ترجمه گوگل]همه چیز کاملا جدید است
This icebox is brand-new.
این یخچال نو نو است.
Minoo and her brand-new husband
مینو و شوهر جدیدش
پیشنهاد کاربران
تازه وارد
تازه تأسیس
نوپا
نوپا
آکبند
صفر کیلومتر، بکلی جدید، بکر ، تازه رونمایی شده
Even brand new babies already have the necessary reflexes for walking.
Brand new babies در این جا به معنای کودکان تازه متولد شده می باشد.
Brand new babies در این جا به معنای کودکان تازه متولد شده می باشد.
نوپا
دست اول، دست نخورده
داغ داغ ( منظور کاملا جدید و تازه )
در برنامه نویسی به کسی که تازه داره برنامه نویسی رو یاد میگیره گفته میشه که میشه همون تازه کار یا مبتدی خودمون
کاملا جدید
دست اول
دست اول
کلمات دیگر: