کلمه جو
صفحه اصلی

remembering


روانشناسى : یاداورى

انگلیسی به فارسی

به یاد آوردن، بخاطر آوردن، بخاطر داشتن، یاد اوردن


جملات نمونه

1. she was remembering them what they already knew
آنچه را که قبلا می دانستند به آنها یادآوری می کرد.

2. she blushed at remembering her own past mistakes
با یادآوری اشتباهات گذشته،صورتش از خجالت سرخ شد.

پیشنهاد کاربران

یادآوری

یادبود

به یاد سپاری


کلمات دیگر: