بازسازی
redevelopment
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• act of developing again
when redevelopment takes place, old buildings in a part of a town are replaced by new ones.
when redevelopment takes place, old buildings in a part of a town are replaced by new ones.
جملات نمونه
1. People living in slums due for redevelopment would normally expect to be rehoused on rambling estates around the periphery of the city.
[ترجمه ترگمان]مردمی که در محله های فقیرنشین زندگی می کنند به طور طبیعی انتظار دارند که در املاک و مستغلات اطراف حومه شهر اقامت کنند
[ترجمه گوگل]معمولا افرادی که در محله های فقیرنشین به علت توسعه مجدد زندگی می کنند، انتظار می رود که در املاک و مستغلات در اطراف حومه شهر مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]معمولا افرادی که در محله های فقیرنشین به علت توسعه مجدد زندگی می کنند، انتظار می رود که در املاک و مستغلات در اطراف حومه شهر مورد استفاده قرار گیرند
2. There is hope along the street that the redevelopment plan will work out -- hope mixed with the fear it might not.
[ترجمه ترگمان]امید وجود دارد که طرح توسعه مجدد با ترس آمیخته شود - - امید که با ترس آمیخته شود که ممکن است نباشد
[ترجمه گوگل]امیدوارانه در کنار خیابان وجود دارد که طرح توسعه مجدد آن کار خواهد کرد - امید همراه با ترس ممکن نیست
[ترجمه گوگل]امیدوارانه در کنار خیابان وجود دارد که طرح توسعه مجدد آن کار خواهد کرد - امید همراه با ترس ممکن نیست
3. The benefits that have been generated by downtown redevelopment have been unevenly distributed.
[ترجمه ترگمان]مزایایی که توسط توسعه مجدد مرکز شهر ایجاد شده اند بطور یکنواخت توزیع شده اند
[ترجمه گوگل]مزایای ایجاد شده توسط توسعه مجدد مرکز شهر به صورت غیرمستقیم توزیع شده است
[ترجمه گوگل]مزایای ایجاد شده توسط توسعه مجدد مرکز شهر به صورت غیرمستقیم توزیع شده است
4. For example, in planning redevelopment, local authorities will take into account listed buildings in the area.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، در برنامه ریزی توسعه مجدد، مقامات محلی در نظر دارند ساختمان های فهرست شده در این منطقه را در نظر بگیرند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در برنامه ریزی مجدد توسعه، مقامات محلی ساختمان های ذکر شده در منطقه را در نظر می گیرند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در برنامه ریزی مجدد توسعه، مقامات محلی ساختمان های ذکر شده در منطقه را در نظر می گیرند
5. The ambitious redevelopment project is currently being co-ordinated by the London Road Development Agency.
[ترجمه ترگمان]پروژه توسعه مجدد جاه طلب در حال حاضر با هم کاری آژانس توسعه جاده لندن هماهنگ می شود
[ترجمه گوگل]پروژه توسعه بلندپروازانه در حال حاضر توسط آژانس توسعه جاده لندن هماهنگ شده است
[ترجمه گوگل]پروژه توسعه بلندپروازانه در حال حاضر توسط آژانس توسعه جاده لندن هماهنگ شده است
6. The redevelopment of Docklands ignored the local culture and destroyed the local pubs.
[ترجمه ترگمان]توسعه مجدد Docklands فرهنگ محلی را نادیده گرفت و میخانه محلی را ویران کرد
[ترجمه گوگل]بازسازی Docklands فرهنگ محلی را نادیده گرفت و بارها محلی را نابود کرد
[ترجمه گوگل]بازسازی Docklands فرهنگ محلی را نادیده گرفت و بارها محلی را نابود کرد
7. The committee soon offered a comprehensive plan for redevelopment and conservation in all areas of the city.
[ترجمه ترگمان]این کمیته به زودی طرحی جامع برای توسعه مجدد و حفاظت در تمام مناطق شهر ارائه کرد
[ترجمه گوگل]این کمیته به زودی برنامه ای جامع برای بازسازی و حفاظت در تمام مناطق شهر ارائه داد
[ترجمه گوگل]این کمیته به زودی برنامه ای جامع برای بازسازی و حفاظت در تمام مناطق شهر ارائه داد
8. Grandiose redevelopment programmes of redundant docks around the country have resulted in the demolition of numerous old warehouses.
[ترجمه ترگمان]برنامه های توسعه مجدد اسکله اضافی در سراسر کشور منجر به تخریب انبارهای قدیمی متعدد شده است
[ترجمه گوگل]برنامه های توسعه مجدد Grandiose از اسکله های بارگیری شده در سراسر کشور منجر به تخریب انبارهای متعدد قدیمی شده است
[ترجمه گوگل]برنامه های توسعه مجدد Grandiose از اسکله های بارگیری شده در سراسر کشور منجر به تخریب انبارهای متعدد قدیمی شده است
9. They announced plans for its complete redevelopment and applied for a certificate of immunity of listing.
[ترجمه ترگمان]آن ها طرح هایی را برای توسعه مجدد کامل و درخواست برای یک گواهی نامه مصونیت از فهرست اعلام کردند
[ترجمه گوگل]آنها برنامه هایی برای بازسازی کامل خود را اعلام کردند و برای صدور گواهینامه ایمنی فهرست درخواست کردند
[ترجمه گوگل]آنها برنامه هایی برای بازسازی کامل خود را اعلام کردند و برای صدور گواهینامه ایمنی فهرست درخواست کردند
10. So the redevelopment plan to move the businesses from the north to the south side of the street remains on hold.
[ترجمه ترگمان]بنابراین برنامه توسعه مجدد برای حرکت تجار از سمت شمال به سمت جنوب در انبار باقی می ماند
[ترجمه گوگل]بنابراین برنامه بازسازی برای حرکت کسب و کار از شمال به سمت جنوب خیابان در تعطیل است
[ترجمه گوگل]بنابراین برنامه بازسازی برای حرکت کسب و کار از شمال به سمت جنوب خیابان در تعطیل است
11. Plans for the redevelopment have not yet been finalised, a spokesman for the council said this week.
[ترجمه ترگمان]یک سخنگوی شورا در این هفته گفت که برنامه هایی برای توسعه مجدد هنوز نهایی نشده است
[ترجمه گوگل]سخنگوی شورای این هفته گفت که برنامه های توسعه مجدد هنوز نهایی نشده است
[ترجمه گوگل]سخنگوی شورای این هفته گفت که برنامه های توسعه مجدد هنوز نهایی نشده است
12. Inner city redevelopment facilities will be available for tarmac tracks, specifically for the purpose of hotting.
[ترجمه ترگمان]امکانات توسعه شهر مرکزی برای مسیرهای آسفالت، به ویژه برای اهداف of در دسترس خواهد بود
[ترجمه گوگل]امکانات بازسازی مجتمع شهر در دسترس خواهد بود برای مسیرهای تراموا، به ویژه برای گرم کردن
[ترجمه گوگل]امکانات بازسازی مجتمع شهر در دسترس خواهد بود برای مسیرهای تراموا، به ویژه برای گرم کردن
13. The Redevelopment Agency Commission is expected to approve a program that calls for investigating two alternative financing schemes.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود کمیسیون آژانس Redevelopment برنامه ای را تصویب کند که خواستار بررسی دو طرح تامین مالی جایگزین باشد
[ترجمه گوگل]انتظار میرود کمیسیون آژانس توسعه بازاریابی یک برنامه را تصویب کند که خواستار بررسی دو طرح تامین مالی جایگزین است
[ترجمه گوگل]انتظار میرود کمیسیون آژانس توسعه بازاریابی یک برنامه را تصویب کند که خواستار بررسی دو طرح تامین مالی جایگزین است
14. The second move will be requesting the Redevelopment Agency to extend the South Beach redevelopment project area to include the ballpark site.
[ترجمه ترگمان]حرکت دوم از آژانس Redevelopment درخواست خواهد کرد تا منطقه پروژه توسعه مجدد ساحل جنوبی را گسترش دهد تا محل تقریبی آن را شامل شود
[ترجمه گوگل]حرکت دوم درخواست آژانس توسعۀ توسعه را برای گسترش پروژه منطقه توسعه مجدد جنوب بغداد برای تسخیر سایت جالب
[ترجمه گوگل]حرکت دوم درخواست آژانس توسعۀ توسعه را برای گسترش پروژه منطقه توسعه مجدد جنوب بغداد برای تسخیر سایت جالب
پیشنهاد کاربران
بازتوسعه، توسعه مجدد، نوسازی، بازسازی، تعمیر، مرمت
کلمات دیگر: