(به ویژه گیسو و چیزهای الیاف مانند) به هم فشرده و کرک شده، نمد وار شده، در هم گوریده، مات، کدر، دارای رویه ی مات، کرک شده، درهم برهم، حصیری
matted
(به ویژه گیسو و چیزهای الیاف مانند) به هم فشرده و کرک شده، نمد وار شده، در هم گوریده، مات، کدر، دارای رویه ی مات، کرک شده، درهم برهم، حصیری
انگلیسی به فارسی
کرک شده،درهم برهم،حصیری
ماته، بوریا پوش کردن، با حصیر پوشاندن، در هم گیر کردن
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: tangled together in a dense mass or clump.
• (2) تعریف: made of, enclosed in, or covered with matting or a mat.
صفت ( adjective )
• : تعریف: having a dull, matte finish.
• tangled; covered in mat; dirty and stuck together (often about hair)
something that is matted is twisted together untidily.
something that is matted is twisted together untidily.
مترادف و متضاد
tangled
Synonyms: disordered, kinky, knotted, rumpled, snarled, tousled, twisted, uncombed
Antonyms: unknotted, untangled
جملات نمونه
1. ivy matted the walls of the temple
دیوارهای معبد از پیچک (پاپیتال) پوشیده شده بود.
2. dirt and filth matted their hair
چرک و کثافت موهای آنها را نمد مانند کرده بود.
3. The cat's fur was matted with blood.
[ترجمه ترگمان]موهای گربه آغشته به خون بود
[ترجمه گوگل]خز گربه با خون خرد شده بود
[ترجمه گوگل]خز گربه با خون خرد شده بود
4. Dried blood matted his hair on each side of his head.
[ترجمه ترگمان]خون خشک شده موهایش را روی هر طرف سرش خیس کرده بود
[ترجمه گوگل]خون خشک شده، موهایش را روی هر طرف سرش گذاشت
[ترجمه گوگل]خون خشک شده، موهایش را روی هر طرف سرش گذاشت
5. She had matted hair and torn dusty clothes.
[ترجمه ترگمان]او موهای درهم کشیده و لباس های گرد و خاکی پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او موی خود را پوشانده بود و لباس های گرد و خاکی را پاره کرده بود
[ترجمه گوگل]او موی خود را پوشانده بود و لباس های گرد و خاکی را پاره کرده بود
6. Her hair was matted with mud and rain.
[ترجمه ترگمان]موهای او خیس از گل و باران بود
[ترجمه گوگل]موهایش گلی و باران بود
[ترجمه گوگل]موهایش گلی و باران بود
7. Some competitions provide a warm-up area matted with the same material as the actual competition area.
[ترجمه ترگمان]برخی از رقابت ها منطقه گرم - گرمی با مواد مشابه منطقه رقابتی واقعی را فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از مسابقات منطقه گرم شدن را با مواد مشابه با منطقه مسابقه واقعی فراهم می کند
[ترجمه گوگل]بعضی از مسابقات منطقه گرم شدن را با مواد مشابه با منطقه مسابقه واقعی فراهم می کند
8. The left haunch was matted red with blood where my pellet had hit it.
[ترجمه ترگمان]ران چپ با خون قرمز شده بود جایی که گلوله من آن را زده بود
[ترجمه گوگل]هات چپ قرمز با خون جایی بود که گلوله های آن به آن ضربه زده بودند
[ترجمه گوگل]هات چپ قرمز با خون جایی بود که گلوله های آن به آن ضربه زده بودند
9. Her fur was matted and she was so emaciated she could hardly stand.
[ترجمه ترگمان]موی او درهم گره خورده بود و آنقدر لاغر بود که به سختی می توانست بایستد
[ترجمه گوگل]خز او خیس شده بود و او خیلی خسته شده بود و به سختی می توانست ایستاد
[ترجمه گوگل]خز او خیس شده بود و او خیلی خسته شده بود و به سختی می توانست ایستاد
10. His hair was a damp, matted tangle.
[ترجمه ترگمان]موهایش ژولیده و درهم گره خورده بود
[ترجمه گوگل]موهایش مرطوب و خیس بود
[ترجمه گوگل]موهایش مرطوب و خیس بود
11. Some grow into matted filaments and curds, others into thick leathery sheets.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها به filaments و پنیر تازه رشد می کنند و بعضی دیگر به ورقه های ضخیم چرمی وارد می شوند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها به رشته های ماته و کوفته، دیگران به ورقه های چرمی ضخیم تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها به رشته های ماته و کوفته، دیگران به ورقه های چرمی ضخیم تبدیل می شوند
12. We trudge through thick grass, bright green matted fur in its soaked richness.
[ترجمه ترگمان]به راه خود ادامه می دهیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق چمن ضخیم، خز سیاه و سفید به رنگ سبز خیره کننده در غنای ملایم فرو می ریزیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق چمن ضخیم، خز سیاه و سفید به رنگ سبز خیره کننده در غنای ملایم فرو می ریزیم
13. Blood matted the blond hair, and Lindsey took a deep breath as she leaned closer to peer at the wound.
[ترجمه ترگمان]خون به موهای بلوند خورد و لیندسی نفس عمیقی کشید و به زخم نزدیک تر شد
[ترجمه گوگل]خون موی بور را می پوشاند و لیندزی نفس عمیق کشید و او را به زخم نزدیک کرد
[ترجمه گوگل]خون موی بور را می پوشاند و لیندزی نفس عمیق کشید و او را به زخم نزدیک کرد
14. The face is covered with hair, matted filthy hair like my gypsy hair in the dream.
[ترجمه ترگمان]صورتش پوشیده از مو، موهای کثیف و کثیف مثل موهای کولی من در خواب است
[ترجمه گوگل]چهره با مو، موهای کثیف مانند موهای کولی من در رویای پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]چهره با مو، موهای کثیف مانند موهای کولی من در رویای پوشیده شده است
پیشنهاد کاربران
Matted hair :موی آشفته
ژولیده
کلمات دیگر: