کلمه جو
صفحه اصلی

performable


انجام دادنی، قابل اجرا، عملی در اوردنی

انگلیسی به فارسی

قابل‌اجرا، انجام‌پذیر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of perform.

• doable, can be carried out; can be fulfilled


کلمات دیگر: