کلمه جو
صفحه اصلی

reimpose

انگلیسی به انگلیسی

• impose again, enforce again, inflict again

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: combined form of impose.

جملات نمونه

1. The income tax is to be reimposed next year after ten years' exemption.
[ترجمه ترگمان]مالیات بر درآمد سال آینده پس از ۱۰ سال معافیت ثبت خواهد شد
[ترجمه گوگل]بعد از 10 سال معافیت مالیات بر درآمد باید دوباره در سال آینده بازگردد

2. Such a move would reimpose the dead hand of state control and political interference.
[ترجمه ترگمان]چنین حرکتی دست مرده کنترل دولت و دخالت های سیاسی را به خطر می اندازد
[ترجمه گوگل]چنین حرکتی، دست مرده کنترل دولت و دخالت سیاسی را دوباره تکرار می کند

3. Any attempt to reimpose the Mosaic civil laws or their penalties fails to understand the typological, temporary, national character of the Old (Mosaic) covenant.
[ترجمه ترگمان]هر گونه تلاش برای اصلاح قوانین مدنی موسی و یا مجازات ها برای درک قوانین typological، موقتی، ملی و ملی (موزائیک)قدیم ناموفق است
[ترجمه گوگل]هر گونه تلاشی برای مجددا مجددا قوانین مدنی موزائیک یا مجازات های آنها را درک می کند که ماهیت نوعی، موقت و ملی پیمان قدیمی (موزائیک) را درک نمی کند

4. As Chinese security forces reimpose order after a bloody spasm of ethnic unrest in Xinjiang, Turkey is finding itself in the line of fire.
[ترجمه ترگمان]همانطور که نیروهای امنیتی چین پس از یک تشنج خونین از ناآرامی های قومی در ژین جیانگ، نظم را امضا کردند، ترکیه خود را در صف آتش قرار می دهد
[ترجمه گوگل]در حالی که نیروهای امنیتی چینی پس از یک اسپاسم خونین ناآرامی های قومی در سین کیانگ تظاهرات می کنند، ترکیه خود را در خط آتش قرار می دهد

5. But the pressure to reimpose barriers in 'sl three loc'ses is now growing in advanced economies.
[ترجمه ترگمان]اما فشار بر موانع reimpose در sl، در حال حاضر در اقتصادهای توسعهیافته در حال رشد است
[ترجمه گوگل]اما فشار برای بازنشستگی موانع در سه منطقه در حال حاضر در اقتصادهای پیشرفته رشد می کند

6. But the pressure to reimpose obstructions in ingl three settings is now growing in hi-tech economies.
[ترجمه ترگمان]اما فشار برای ایجاد موانعی که در سه زمینه ایجاد می شوند در حال حاضر در اقتصادهای با تکنولوژی بالا رو به افزایش است
[ترجمه گوگل]اما فشار برای بازسازی مانع در سه تنظیمات در حال حاضر در اقتصادهای با تکنولوژی پیشرفته رشد می کند

7. It is now time to reimpose some rules and regulations.
[ترجمه ترگمان]اکنون زمان آن رسیده است که برخی قوانین و مقررات را از بین ببریم
[ترجمه گوگل]اکنون زمان آن است که برخی قوانین و مقررات مجددا مجددا راه اندازی شود

8. For example this happened in 1972 when the Westminster Parliament reimposed direct rule in Northern Ireland.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، این اتفاق در سال ۱۹۷۲ رخ داد زمانی که پارلمان وستمینستر قانون مستقیمی را در ایرلند شمالی تصویب کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال این اتفاق در سال 1972 اتفاق افتاد زمانی که مجلس وستمینستر مجددا حکم مستقیم در ایرلند شمالی را به تصویب رساند

9. And in the past 20 years some Islamic states, notably Iran and Pakistan, have tried to reimpose the Koranic ban—in practice, that is, to make bankers find ways round it.
[ترجمه ترگمان]و در ۲۰ سال گذشته، برخی از کشورهای اسلامی، به ویژه ایران و پاکستان، سعی کرده اند تا مانع از ممنوعیت قرآنی شوند - در عمل، یعنی وادار کردن بانکداران به یافتن راه هایی برای دور کردن آن
[ترجمه گوگل]و در 20 سال گذشته، برخی از دولت های اسلامی، به ویژه ایران و پاکستان، تلاش کرده اند مجددا اقدام به ممنوعیت قرآن را مجددا اعمال کنند، به این ترتیب، بانکداران راه هایی را برای حل آن پیدا می کنند

10. A few dozen protesters remained in Tahrir Square after Friday's large, peaceful protest against the military's wish to reimpose itself on Egypt's future constitution.
[ترجمه ترگمان]پس از تظاهرات گسترده و مسالمت آمیز روز جمعه بر علیه خواسته ارتش برای سرکوب خود در قانون اساسی آینده مصر، تعداد اندکی از معترضان در میدان تحریر ماندند
[ترجمه گوگل]پس از اعتراضات عظیم و صلح آمیز روز جمعه علیه آرزوی ارتش در قانون اساسی آینده مصر، چندین هزار معترض در میدان تحریر باقی ماندند

11. John Kerry, chairman of the US Senate foreign relations committee, called for oil companies to halt operations in Libya and suggested the US reimpose sanctions on Tripoli.
[ترجمه ترگمان]جان کری، رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا، از شرکت های نفتی خواست تا عملیات در لیبی را متوقف کنند و تحریم های ایالات متحده را بر طرابلس پیشنهاد دادند
[ترجمه گوگل]جان کری، رئیس کمیته روابط خارجی سنا ایالات متحده، از شرکت های نفتی خواست تا عملیات خود را در لیبی متوقف کنند و پیشنهاد دادند که ایالات متحده تحریم ها را علیه طرابلس تکرار کند

12. The Obama administration is now working with allies to reimpose economic and financial sanctions that a few years ago were very successful in squeezing the North Korean regime.
[ترجمه ترگمان]دولت اوباما در حال حاضر با متحدان برای مقابله با تحریم های اقتصادی و اقتصادی هم کاری می کند که چند سال پیش در فشار دادن به رژیم کره شمالی بسیار موفق بودند
[ترجمه گوگل]دولت اوباما در حال همکاری با متحدان برای مجددا تحریم های اقتصادی و مالی است که چند سال پیش در فشار دادن رژیم کره شمالی بسیار موفق بود

پیشنهاد کاربران

تمدید و تکرار کردن


کلمات دیگر: