کلمه جو
صفحه اصلی

lie in wait


کمین کردن، خف کردن، کمین کردن (برای)، در انتظار نشستن

انگلیسی به فارسی

صبر کن


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to await a chance to make a surprise attack.
مشابه: ambush, couch, lurk, skulk

- a band of thieves lying in wait
[ترجمه ترگمان] یک دسته دزد که در کمین نشسته بودند
[ترجمه گوگل] گروهی از دزدان دروغ میگویند

• waylay, ambush, hide out and wait

جملات نمونه

1. The gunmen were lying in wait when Mr Predit came out of the hotel.
[ترجمه ترگمان]مردان مسلح وقتی که آقای Predit از هتل بیرون آمد، در آنجا دراز کشیده بودند
[ترجمه گوگل]مردان مسلح دروغ می گویند، زمانی که آقای پریتید بیرون از هتل بیرون آمد

2. The cat lay in wait for the bird to fly down.
[ترجمه ترگمان]گربه منتظر پرنده ماند تا پرواز کند
[ترجمه گوگل]گربه در انتظار افتادن پرنده است

3. He was surrounded by reporters who had been lying in wait for him.
[ترجمه ترگمان]او توسط خبرنگاران احاطه شده بود که در انتظار او بودند
[ترجمه گوگل]او توسط خبرنگاران احاطه شده بود که منتظر او بودند

4. She lay in wait for pain, expecting no rewards from people, and this made her a hopelessly disconcerting friend.
[ترجمه ترگمان]او منتظر درد و انتظار بود و انتظار پاداش مردم را نداشت، و این باعث شد که او یک دوست hopelessly باشد
[ترجمه گوگل]او در انتظار درد بود، انتظار هیچ پاداش از مردم، و این او را به یک دوست ناامید کننده دیوانه

5. An ant-lion larva lies in wait at the bottom of its specially constructed pit.
[ترجمه ترگمان]یک لارو مورچه - شیر در انتظار در پایین حفره مخصوص خودش قرار دارد
[ترجمه گوگل]یک لارو مورچه شیر در پایین گیت مخصوص خود ساخته شده است

6. One month ago, each new day had lain in wait to ambush Gabriel: he had woken up cringing.
[ترجمه ترگمان]یک ماه پیش، هر روز در کمین نشسته بود تا به گابریل حمله کند؛ از خواب بیدار شده بود
[ترجمه گوگل]یک ماه پیش، هر روز جدید منتظر بود تا گابریل را کمین کند: او از خواب بیدار شده بود

7. Had Trent been Miguelito he would have lain in wait in the jungle by the catamaran.
[ترجمه ترگمان]اگر ترنت زنده بود می توانست در جنگل در جنگل منتظر بماند
[ترجمه گوگل]اگر Trent Miguelito بود او در انتظار در جنگل توسط catamaran صبر کنید

8. Life had always pulsated; death for ever lay in wait.
[ترجمه ترگمان]زندگی همیشه تب آلود بود و مرگ برای همیشه در انتظار بود
[ترجمه گوگل]زندگی همیشه بیدار بود؛ مرگ برای همیشه در انتظار است

9. The planes were on their way to neutralize any enemy submarines which might be lying in wait for us outside Bungo Strait.
[ترجمه ترگمان]هواپیماها در راه خود برای خنثی کردن هر submarines که ممکن بود در خارج از تنگه Bungo منتظر ما باشند از بین رفتند
[ترجمه گوگل]این هواپیما ها برای نابودی هر زیردریایی دشمن بودند که ممکن است در انتظار ما بیرون از بندر بنگو باشد

10. There were pitched battles, so they lay in wait for you.
[ترجمه ترگمان]جنگی برپا شده بود، بنابراین در کمین شما دراز کشیدند
[ترجمه گوگل]درگیری های تهاجمی وجود داشت، بنابراین آنها در انتظار شما بودند

11. They will lie in wait for you.
[ترجمه ترگمان]آن ها در انتظار شما خواهند بود
[ترجمه گوگل]آنها منتظر شما خواهند بود

12. Political action groups lay in wait for companies that stumble in their conduct and treatment of multiple stake-holders.
[ترجمه ترگمان]گروه های عملیات سیاسی در انتظار شرکت هایی هستند که در رفتار خود و رفتار دارندگان سهام متعدد، سکندری می خورند
[ترجمه گوگل]گروه های فعال سیاسی در انتظار شرکت هایی هستند که در رفتار و برخورد با سهامداران چندگانه شکوفا می شوند

13. They also lie in wait and whip out an arm to seize the crab with their suckers.
[ترجمه ترگمان]آن ها نیز در انتظار هستند و یک بازو را بیرون می کشند تا خرچنگ را با ماهی های مکنده خود بگیرند
[ترجمه گوگل]آنها نیز در انتظار صبر و شلاق باز کردن برای گرفتن خرچنگ با مکنده خود را

14. Glassworms are more commonly found in still waters where the larvae can hover horizontally to lay in wait for prey.
[ترجمه ترگمان]Glassworms بیشتر در آب های آرام یافت می شوند که در آن لارو می توانند به طور افقی شناور بمانند تا در کمین شکار قرار بگیرند
[ترجمه گوگل]کرم های شیشه ای بیشتر در آب های زیر یافت می شوند که در آن لارو ها می توانند به صورت افقی به سمت شکار بمانند

پیشنهاد کاربران

در کمین نشستن


کلمات دیگر: