(فلسفه و اخلاقیات) کمال گرایی، فربود گرایی، وسواس (به ویژه وسواس برای خوب انجام دادن هرکار)، کمال خواهی، عقیده باینکه انسان میتوانددراخلاق یادین داری بحدکمال برسد، مذهب کمالی
perfectionism
(فلسفه و اخلاقیات) کمال گرایی، فربود گرایی، وسواس (به ویژه وسواس برای خوب انجام دادن هرکار)، کمال خواهی، عقیده باینکه انسان میتوانددراخلاق یادین داری بحدکمال برسد، مذهب کمالی
انگلیسی به فارسی
عقیده به اینکه انسان میتواند در اخلاق یا دینداری بحد کمال برسد، مذهب کمالی
کمال گرایی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: the tendency not to be satisfied with less than perfection.
• (2) تعریف: the doctrine that spiritual or moral perfection is achievable.
• personal practice of striving for perfection, belief that anything less than perfect is unacceptable
perfectionism is the state or quality of being a perfectionist.
perfectionism is the state or quality of being a perfectionist.
جملات نمونه
1. Obsessive perfectionism can be very irritating.
[ترجمه ترگمان]Obsessive perfectionism می تواند بسیار آزاردهنده باشد
[ترجمه گوگل]کمال گرا وسوسه انگیز می تواند بسیار تحریک کننده باشد
[ترجمه گوگل]کمال گرا وسوسه انگیز می تواند بسیار تحریک کننده باشد
2. Her perfectionism is evident at work and at home.
[ترجمه ترگمان]perfectionism او در محل کار و در خانه مشهود است
[ترجمه گوگل]کمال گرا بودن او در کار و در خانه مشهود است
[ترجمه گوگل]کمال گرا بودن او در کار و در خانه مشهود است
3. Jeff Kent, undone by toxic perfectionism in the past, flourished with the Giants.
[ترجمه ترگمان]جف کنت که در گذشته با perfectionism سمی در گذشته موفق شده بود با غول ها در حرکت بود
[ترجمه گوگل]جف کنت، که در گذشته با کمال گریزی سمی از بین رفته بود، با غولها شکوفا شد
[ترجمه گوگل]جف کنت، که در گذشته با کمال گریزی سمی از بین رفته بود، با غولها شکوفا شد
4. Perfectionism is a Virgoan trait.
[ترجمه ترگمان]Perfectionism یک ویژگی Virgoan است
[ترجمه گوگل]کمالگرایی یک ویژگی Virgoan است
[ترجمه گوگل]کمالگرایی یک ویژگی Virgoan است
5. His perfectionism seemed excessive to his students.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که perfectionism بیش از حد به دانش آموزان او تعلق دارد
[ترجمه گوگل]کمال گرا بودن او به نظر دانشجویان بیش از حد شدید بود
[ترجمه گوگل]کمال گرا بودن او به نظر دانشجویان بیش از حد شدید بود
6. On the other hand, self - oriented perfectionism was associated with better physical health.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، ارتباط self با سلامت فیزیکی بهتر مرتبط بود
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، کمال گرا بودن خودآگاهی با سلامت جسمانی بهتر مرتبط بود
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، کمال گرا بودن خودآگاهی با سلامت جسمانی بهتر مرتبط بود
7. Such perfectionism is then supposedly deferred and only reachable in " other dimensions. "
[ترجمه ترگمان]چنین perfectionism پس از آن ظاهرا به تعویق می افتد و تنها در \"ابعاد دیگر\" قابل دسترسی است
[ترجمه گوگل]چنین کمال گرایی سپس ظاهرا تعطیل و تنها در ابعاد دیگر قابل دستیابی است '
[ترجمه گوگل]چنین کمال گرایی سپس ظاهرا تعطیل و تنها در ابعاد دیگر قابل دستیابی است '
8. One is justifying behavior caused by perfectionism, inadequacy, and fear of discomfort.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها رفتار توجیه رفتار ناشی از عدم تناسب، عدم تناسب و ترس از ناراحتی است
[ترجمه گوگل]یکی از رفتارهای ناشی از کمال گرائی، عدم کفایت و ترس از ناراحتی است
[ترجمه گوگل]یکی از رفتارهای ناشی از کمال گرائی، عدم کفایت و ترس از ناراحتی است
9. Bodyimage disturbance and perfectionism exorbitance are the key factors of eating disorder symptoms in university students.
[ترجمه ترگمان]اختلال Bodyimage و perfectionism exorbitance عوامل کلیدی در خوردن علائم اختلال در دانش آموزان دانشگاه هستند
[ترجمه گوگل]اختلال بدن و اختلال کمال گرا عامل اصلی نشانه های اختلال خوردن در دانشجویان است
[ترجمه گوگل]اختلال بدن و اختلال کمال گرا عامل اصلی نشانه های اختلال خوردن در دانشجویان است
10. Women, I have found, can let perfectionism stop them speaking up or taking risks.
[ترجمه ترگمان]من متوجه شده ام که زنان می توانند اجازه دهند که آن ها حرف بزنند یا ریسک کنند
[ترجمه گوگل]زنان، من را پیدا کرده ام، می توانم کمال گرایی را متوقف کنم صحبت کردن یا گرفتن خطر
[ترجمه گوگل]زنان، من را پیدا کرده ام، می توانم کمال گرایی را متوقف کنم صحبت کردن یا گرفتن خطر
11. ConclusionBodyimage disturbance and perfectionism exorbitance are the key factors of eating disorder symptoms in university students.
[ترجمه ترگمان]اختلال ConclusionBodyimage و perfectionism exorbitance عوامل کلیدی در خوردن علائم اختلال در دانش آموزان دانشگاه هستند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اختلال بدوی و کمال گریزی از عوامل کلیدی نشانه های اختلال خوردن در دانشجویان است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اختلال بدوی و کمال گریزی از عوامل کلیدی نشانه های اختلال خوردن در دانشجویان است
12. Women, I have found, can let perfectionism stop speaking up or taking risks.
[ترجمه ترگمان]من متوجه شده ام که زنان می توانند از صحبت کردن خودداری کنند یا ریسک کنند
[ترجمه گوگل]زنان، من پیدا کرده اند، می توانید اجازه دهید کمال متوقف صحبت کردن و یا در نظر گرفتن خطرات
[ترجمه گوگل]زنان، من پیدا کرده اند، می توانید اجازه دهید کمال متوقف صحبت کردن و یا در نظر گرفتن خطرات
13. Perfectionism is one of the biggest reasons for procrastination.
[ترجمه ترگمان]Perfectionism یکی از بزرگ ترین دلایل به تعویق اندازی است
[ترجمه گوگل]کمال گرایی یکی از بزرگترین دلایل تعویق است
[ترجمه گوگل]کمال گرایی یکی از بزرگترین دلایل تعویق است
14. That teaches girls perfectionism.
[ترجمه ترگمان] که به دخترای \"perfectionism\" درس میده
[ترجمه گوگل]این کمال گرایی دختران را می آموزد
[ترجمه گوگل]این کمال گرایی دختران را می آموزد
15. But there's a price to be paid for adhering to such unrelenting standards: perfectionism is associated with anxiety, depression, self-harm, workaholism and eating disorders.
[ترجمه ترگمان]اما برای وفادار ماندن به چنین استانداردهای بی امان، بهایی است که باید پرداخت شود: perfectionism با اضطراب، افسردگی، خود آسیب، workaholism و اختلالات تغذیه ای در ارتباط است
[ترجمه گوگل]اما برای پایبندی به چنین استانداردهای بی قید و شرط، کمال گرایی با اضطراب، افسردگی، آسیب های خود، نگرانی و اختلالات خوردن همراه است
[ترجمه گوگل]اما برای پایبندی به چنین استانداردهای بی قید و شرط، کمال گرایی با اضطراب، افسردگی، آسیب های خود، نگرانی و اختلالات خوردن همراه است
پیشنهاد کاربران
وسواس ( به ویژه وسواس برای خوب
انجام دادن کاری )
انجام دادن کاری )
کلمات دیگر: