1. The Lords quite freely use their modest powers to scrutinise and amend non-financial bills sent to them by Tories in the Commons.
[ترجمه ترگمان]مجلس اعیان به طور آزادانه از قدرت های میانه رو خود برای بررسی و اصلاح لوایح غیر مالی ارسال شده به آن ها از سوی محافظه کاران در مجلس عوام استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]ارباب ها کاملا آزادانه از قدرت های اندک خود برای بررسی و اصلاح صورت حساب های غیر مالی که توسط Tories در Commons ارسال شده اند، استفاده می کنند
2. Nevertheless, we will, of course, require your assistance in drafting the non-financial section of the memorandum.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، ما به کمک شما در تهیه پیش نویس بخش غیر مالی این تفاهم نامه نیاز داریم
[ترجمه گوگل]با این وجود، البته ما به شما در تهیه پیش نویس بخش غیر مالی این یادداشت کمک خواهیم کرد
3. It connected callers with Sexy Susie, offering a range of non-financial adult services.
[ترجمه ترگمان]این شرکت کنندگان را به Susie های سکسی متصل می کرد و طیف وسیعی از خدمات غیر مالی بالغ را عرضه می کرد
[ترجمه گوگل]این تماس گیرندگان را به همراه Sexy Susie متصل می کند، و خدمات بالینی غیر بالغ را ارائه می دهد
4. Non-financial criteria will be used to ensure that the potential new products are such as to contribute to the corporate plan.
[ترجمه ترگمان]معیارهای غیرمالی برای اطمینان از اینکه محصولات جدید می توانند به برنامه شرکت کمک کنند، مورد استفاده قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]معیارهای غیر مالی برای اطمینان از این که محصولات جدید بالقوه مانند کمک به طرح شرکتی هستند، مورد استفاده قرار می گیرد
5. Accountants may not realize how much confusion there is amongst non-financial colleagues about basic accounting concepts.
[ترجمه ترگمان]حسابداران ممکن است درک نکنند که در میان همکاران غیرمالی درباره مفاهیم حسابداری اولیه چقدر سردرگمی وجود دارد
[ترجمه گوگل]حسابداران ممکن است متوجه این موضوع نباشند که در میان همکاران غیر مالی در مورد مفاهیم حسابداری اصلی وجود دارد
6. Of these, only cost structure directly relates to financial control; the remaining factors cover non-financial and external issues.
[ترجمه ترگمان]از اینها، تنها ساختار هزینه مستقیما با کنترل مالی مرتبط است؛ عوامل باقی مانده موضوعات غیر مالی و خارجی را پوشش می دهند
[ترجمه گوگل]از اینها، تنها ساختار هزینه به طور مستقیم به کنترل مالی مربوط می شود؛ عوامل باقی مانده مسائل غیر مالی و خارجی را پوشش می دهد
7. The use of statistical process control by world class manufacturing companies shows how non-financial information can be used to improve performance.
[ترجمه ترگمان]استفاده از کنترل فرآیند آماری توسط شرکت های تولیدی طبقه جهانی نشان می دهد که چگونه می توان از اطلاعات غیرمالی برای بهبود عملکرد استفاده کرد
[ترجمه گوگل]استفاده از کنترل فرآیند آماری توسط شرکت های تولید کننده در سطح جهانی نشان می دهد که چگونه اطلاعات غیر مالی برای بهبود عملکرد استفاده می شود
8. Non-financial ratios indicate the relationship between quantifiable pieces of information, and may or may not be expressed in percentages.
[ترجمه ترگمان]نسبت های مالی غیر مالی نشان دهنده رابطه بین اجزای قابل اندازه گیری از اطلاعات هستند و ممکن است در درصد بیان شوند
[ترجمه گوگل]نسبت غیر مالی نشان می دهد ارتباط بین قطعات سنجش از اطلاعات، و ممکن است یا ممکن است در درصد بیان نمی شود
9. For example, nonfinancial corporations typically have large demands for organization-specific assets that have lower value to other organizations.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، شرکت های غیرمالی معمولا مطالبات زیادی برای دارایی های خاص سازمان دارند که ارزش کمتری برای سازمان های دیگر دارند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، شرکت های غیرانتفاعی به طور معمول دارای خواسته های بزرگی برای دارایی های خاص سازمان هستند که برای سازمان های دیگر ارزش کمتری دارند
10. Restoring profitability to the nonfinancial sector is the key to long-term growth.
[ترجمه ترگمان]برگرداندن سود به بخش غیرمالی کلید رشد بلند مدت است
[ترجمه گوگل]بازده سودآوری بخش غیر انتفاعی کلید رشد بلندمدت است
11. Among the nonfinancial companies that have reported quarterly results so far, there hasn't been much conviction about a sustained recovery being around the corner.
[ترجمه ترگمان]در میان شرکت های غیرمالی که تاکنون نتایج فصلی گزارش نکرده اند، هنوز اعتقاد زیادی در مورد بهبود مستمر در این گوشه وجود ندارد
[ترجمه گوگل]از جمله شرکت های غیر مالی که گزارش های سه ماهه را تا کنون گزارش کرده اند، اطمینان زیادی در مورد بهبود پایدار در اطراف گوشه ای وجود ندارد
12. Credit Rating Analysis of Enterprise Risk Management at Nonfinancial Companies: Are You Ready?
[ترجمه ترگمان]تحلیل رتبه بندی اعتباری مدیریت ریسک شرکت در شرکت های nonfinancial: آیا حاضرید؟
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل اعتبار رتبه بندی مدیریت ریسک سازمانی در شرکت های غیر مالی: آیا آماده هستید؟
13. Among U. S. nonfinancial corporations, for example, unit labor costs rose 4% in 2007 while prices rose only 7%.
[ترجمه ترگمان]در میان U اس به عنوان مثال، شرکت های غیرمالی در سال ۲۰۰۷ به میزان ۴ درصد افزایش یافتند در حالی که قیمت ها تنها ۷ درصد افزایش داشته اند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در میان شرکت های غیر انتفاعی U S, هزینه کار واحد در سال 2007 4٪ افزایش یافت در حالیکه قیمت ها تنها 7٪ افزایش یافت
14. Restoring profitability to the nonfinancial sector is the key to term growth.
[ترجمه ترگمان]برگرداندن سود به بخش غیرمالی کلید رشد عبارت است
[ترجمه گوگل]بازگرداندن سودآوری به بخش غیرانتفاعی کلید رشد اقتصادی است
15. Recent studies report an increasing use of nonfinancial strategic index in measuring corporation's - run performance . "
[ترجمه ترگمان]مطالعات اخیر، استفاده رو به افزایشی از شاخص استراتژیک غیرمالی در ارزیابی عملکرد شرکت را گزارش می دهند \"
[ترجمه گوگل]مطالعات اخیر نشان می دهد استفاده روزافزون از شاخص استراتژیک غیرمالی در اندازه گیری عملکرد شرکت ها '