(امریکا)، مامور نجات غریق، جان بخش، جان نجات، (عامیانه) کسی که به وقت نیاز کمک می دهد، ناجی، نجات بخش، منجی، نجات دهنده زندگانی، عضو دسته نجات غریق وامثال ان
lifesaver
(امریکا)، مامور نجات غریق، جان بخش، جان نجات، (عامیانه) کسی که به وقت نیاز کمک می دهد، ناجی، نجات بخش، منجی، نجات دهنده زندگانی، عضو دسته نجات غریق وامثال ان
انگلیسی به فارسی
نجات دهنده زندگانی، عضو دسته نجات غریق وامثال ان
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: lifesaving (adj.), lifesaving (n.)
مشتقات: lifesaving (adj.), lifesaving (n.)
• (1) تعریف: a person or animal that saves another from death, esp. from drowning.
• (2) تعریف: (informal) a person or thing that provides aid or offers help in time of need.
• مشابه: succor
• مشابه: succor
• one who saves a person from death; person or thing which rescues a person from a difficult situation
life preserver, flotation device used to save a person from drowning; exit, outlet, refuge
life preserver, flotation device used to save a person from drowning; exit, outlet, refuge
جملات نمونه
1. A microwave oven can be a real lifesaver when you're pressed for time.
[ترجمه ترگمان]یک فر microwave می تواند یک ناجی واقعی باشد وقتی که تو را برای زمان تحت فشار قرار داده باشی
[ترجمه گوگل]اجاق مایکروویو می تواند زمانی که شما برای مدت زمان فشرده است، یک نجات دهنده واقعی باشید
[ترجمه گوگل]اجاق مایکروویو می تواند زمانی که شما برای مدت زمان فشرده است، یک نجات دهنده واقعی باشید
2. The seatbelt is the biggest single lifesaver in cars.
[ترجمه ترگمان]کمربند ایمنی بزرگ ترین lifesaver در اتومبیل است
[ترجمه گوگل]کمربند ایمنی بزرگترین اتومبیل نجات دهنده در اتومبیل است
[ترجمه گوگل]کمربند ایمنی بزرگترین اتومبیل نجات دهنده در اتومبیل است
3. The cervical smear test is a lifesaver.
[ترجمه ترگمان]تست لکه های رحم lifesaver است
[ترجمه گوگل]آزمون اسمیر سرویکس یک نجات دهنده زندگی است
[ترجمه گوگل]آزمون اسمیر سرویکس یک نجات دهنده زندگی است
4. The new drug is a potential lifesaver.
[ترجمه ترگمان]داروی جدید یک lifesaver بالقوه است
[ترجمه گوگل]داروهای جدید یک نجات دهنده بالقوه است
[ترجمه گوگل]داروهای جدید یک نجات دهنده بالقوه است
5. The camaraderie was a psychic lifesaver.
[ترجمه ترگمان]همدمی یک ناجی psychic بود
[ترجمه گوگل]دوستی یک نجات دهنده روانشناختی بود
[ترجمه گوگل]دوستی یک نجات دهنده روانشناختی بود
6. The company's day care service has been a lifesaver for many parents.
[ترجمه ترگمان]خدمات مراقبت روزانه شرکت مادر بسیاری از والدین بوده است
[ترجمه گوگل]خدمات مراقبت روزانه این شرکت برای بسیاری از والدین، نجات دهنده بوده است
[ترجمه گوگل]خدمات مراقبت روزانه این شرکت برای بسیاری از والدین، نجات دهنده بوده است
7. He kicked off, towing his burden like a lifesaver.
[ترجمه ترگمان]با لگد به زمین لگد زد و بار خود را مثل یک ناجی کشید
[ترجمه گوگل]او لگد زدن، بار خود را مانند یک lifesaver بیل برد
[ترجمه گوگل]او لگد زدن، بار خود را مانند یک lifesaver بیل برد
8. Surely such a conscientious accomplishment should prove a lifesaver for thousands of animals throughout the world.
[ترجمه ترگمان]بی شک چنین موفقیت وجدانی باید برای هزاران حیوان در سراسر دنیا به اثبات برسد
[ترجمه گوگل]مطمئنا چنین دستاوردی وجدانآمیز باید برای هزاران حیوان در سرتاسر جهان ثابت کند
[ترجمه گوگل]مطمئنا چنین دستاوردی وجدانآمیز باید برای هزاران حیوان در سرتاسر جهان ثابت کند
9. DeCicco calls the operation a lifesaver.
[ترجمه ترگمان]DeCicco این عملیات را یک lifesaver می نامد
[ترجمه گوگل]DeCicco این عملیات را 'lifesaver' می نامد
[ترجمه گوگل]DeCicco این عملیات را 'lifesaver' می نامد
10. TLS can be a lifesaver if your application relies heavily on global or static variables.
[ترجمه ترگمان]اگر برنامه شما به شدت به متغیرهای جهانی یا ثابت وابسته باشد، TLS می تواند a باشد
[ترجمه گوگل]اگر TLS شما به شدت به متغیرهای جهانی یا استاتیک وابسته باشد، TLS می تواند یک lifesaver باشد
[ترجمه گوگل]اگر TLS شما به شدت به متغیرهای جهانی یا استاتیک وابسته باشد، TLS می تواند یک lifesaver باشد
11. Used auto parts can be a lifesaver, but you have to be careful when shopping.
[ترجمه ترگمان]استفاده از قطعات اتومبیل دست دوم می تواند lifesaver باشد، اما باید هنگام خرید مراقب باشید
[ترجمه گوگل]قطعات خودکار استفاده می تواند یک lifesaver باشد، اما هنگام خرید باید مراقب باشید
[ترجمه گوگل]قطعات خودکار استفاده می تواند یک lifesaver باشد، اما هنگام خرید باید مراقب باشید
12. David wanted to be a lifesaver but he couldn't swim!
[ترجمه ترگمان]دیوید می خواست یک نجات دهنده زندگی باشد، اما نمی توانست شنا کند
[ترجمه گوگل]دیوید می خواست یک نجات دهنده باشد اما نمی توانست شنا کند
[ترجمه گوگل]دیوید می خواست یک نجات دهنده باشد اما نمی توانست شنا کند
13. He thought of the old man as his lifesaver.
[ترجمه ترگمان]به پیرمرد به عنوان نجات دهنده زندگی خود فکر می کرد
[ترجمه گوگل]او از پیرمرد به عنوان نجات دهندهش فکر کرد
[ترجمه گوگل]او از پیرمرد به عنوان نجات دهندهش فکر کرد
14. Lifesaver Candy – A circle to show that my love for you will never end.
[ترجمه ترگمان]بطری Lifesaver - یه دایره که نشون بده عشق من به تو هرگز تموم نمی شه
[ترجمه گوگل]Lifesaver Candy - یک دایره برای نشان دادن اینکه عشق من برای شما هرگز پایان نخواهد یافت
[ترجمه گوگل]Lifesaver Candy - یک دایره برای نشان دادن اینکه عشق من برای شما هرگز پایان نخواهد یافت
15. An intelligently wired house would be a life saver to the disabled and elderly.
[ترجمه ترگمان]یک خانه با سیم کشی هوشمندانه می تواند شما را نجات دهد و افراد مسن را نجات دهد
[ترجمه گوگل]یک خانه هوشمندانه سیمی برای افراد معلول و سالمندان صرفه جویی می کند
[ترجمه گوگل]یک خانه هوشمندانه سیمی برای افراد معلول و سالمندان صرفه جویی می کند
16. You are a real life saver.
[ترجمه ترگمان]تو واقعا مارو نجات دادی
[ترجمه گوگل]شما صرفه جویی در زندگی واقعی هستید
[ترجمه گوگل]شما صرفه جویی در زندگی واقعی هستید
17. No one can be your life saver, you have to save yourself.
[ترجمه ترگمان]، هیچ کس نمی تونه زندگی تو رو نجات بده تو باید خودتو نجات بدی
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند شما را نجات دهد، شما باید خودتان را نجات دهید
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند شما را نجات دهد، شما باید خودتان را نجات دهید
18. Local documentation is a life saver in these cases, in addition to being faster to access.
[ترجمه ترگمان]اسناد محلی یک نجات دهنده زندگی در این موارد هستند علاوه بر اینکه دسترسی به آن ها سریع تر است
[ترجمه گوگل]مستندات محلی در این موارد صرفه جویی در زندگی است، علاوه بر دسترسی سریعتر به آن
[ترجمه گوگل]مستندات محلی در این موارد صرفه جویی در زندگی است، علاوه بر دسترسی سریعتر به آن
19. My life saver, life saver, oh life saver.
[ترجمه ترگمان]نجات جان من، جان نجات جان مرا نجات می دهد
[ترجمه گوگل]صرفه جویی در زندگی من، صرفه جویی در زندگی، سلامتی جان
[ترجمه گوگل]صرفه جویی در زندگی من، صرفه جویی در زندگی، سلامتی جان
20. Knowing what stuff we have can be a life saver in an emergency.
[ترجمه ترگمان]شناختن چیزهایی که در مواقع اضطراری می توانیم یک نجات دهنده زندگی باشیم
[ترجمه گوگل]دانستن چیزهایی که ما می توانیم در شرایط اضطراری صرفه جویی کنیم
[ترجمه گوگل]دانستن چیزهایی که ما می توانیم در شرایط اضطراری صرفه جویی کنیم
21. It ′s a life saver.
[ترجمه ترگمان]زندگی saver را نجات بده
[ترجمه گوگل]این صرفه جویی در زندگی است
[ترجمه گوگل]این صرفه جویی در زندگی است
22. You're a life saver.
[ترجمه ترگمان]تو زندگی مارو نجات دادی
[ترجمه گوگل]شما صرفه جویی در زندگی می کنید
[ترجمه گوگل]شما صرفه جویی در زندگی می کنید
23. They are a life saver.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک نجات دهنده زندگی هستند
[ترجمه گوگل]آنها صرفه جویی در زندگی هستند
[ترجمه گوگل]آنها صرفه جویی در زندگی هستند
24. WOMAN: "It's kind of pretty much important to me because it's like my life saver. "
[ترجمه ترگمان]زن گفت: \" این برای من بسیار مهم است چون مانند نجات دهنده زندگی ام است \"
[ترجمه گوگل]زن: 'این برای من بسیار مهم است زیرا آن را مانند صرفه جویی در زندگی من است '
[ترجمه گوگل]زن: 'این برای من بسیار مهم است زیرا آن را مانند صرفه جویی در زندگی من است '
25. While they were partying, one of the guests, who was not a life saver, fell into the swimming pool fully clothed and drowned, even though four lifeguards were supposed to be on duty at the time!
[ترجمه ترگمان]در حالی که آن ها مهمانی داشتند، یکی از میهمانان که محافظ زندگی نبود با لباس کامل به درون استخر افتاد و غرق شد، هر چند که چهار نفر از نجات غریق ها در آن زمان موظف به انجام وظیفه بودند
[ترجمه گوگل]در حالی که آنها در حال مهمانی بودند، یکی از مهمانان، که صرفه جویی در زندگی بود، به استخر شنا به طور کامل لباس و غرق سقوط کرد، هر چند که در آن زمان چهار مامور انتظامی باید در حال انجام وظیفه بودند!
[ترجمه گوگل]در حالی که آنها در حال مهمانی بودند، یکی از مهمانان، که صرفه جویی در زندگی بود، به استخر شنا به طور کامل لباس و غرق سقوط کرد، هر چند که در آن زمان چهار مامور انتظامی باید در حال انجام وظیفه بودند!
26. " Downey said three phrases came to mind when he thought of John: "genius, life saver, the other first lady.
[ترجمه ترگمان]\"داونی\" گفت که سه عبارت به ذهن جان خطور کرد که به جان گفت: \" نبوغ، نجات جان، دیگری بانوی اول \"
[ترجمه گوگل]داونی می گوید سه جمله زمانی به ذهن او رسید: 'نابغه، نجات دهنده زندگی، اولین بانوی اول
[ترجمه گوگل]داونی می گوید سه جمله زمانی به ذهن او رسید: 'نابغه، نجات دهنده زندگی، اولین بانوی اول
27. Believe me, if you're living in a country which doesn't have some sort of universal health care, this can be a life saver.
[ترجمه ترگمان]باور کنید، اگر شما در کشوری زندگی می کنید که یک نوع مراقبت بهداشتی جهانی ندارد، این می تواند یک نجات دهنده زندگی باشد
[ترجمه گوگل]باور کنید اگر شما در کشوری زندگی می کنید که نوعی مراقبت بهداشتی جهانی را نداشته باشد، این می تواند موجب صرفه جویی در زندگی شود
[ترجمه گوگل]باور کنید اگر شما در کشوری زندگی می کنید که نوعی مراقبت بهداشتی جهانی را نداشته باشد، این می تواند موجب صرفه جویی در زندگی شود
28. A Stiffneck might not be a bad thing after all! ! ! It's a LIFE SAVER! ! !
[ترجمه ترگمان]پس از همه این ها، ممکن است Stiffneck چیز بدی نباشد! !! !! !! !! ! این زندگی LIFE است! !! !! !! !! !
[ترجمه گوگل]یک Stiffneck ممکن است پس از همه چیز بدی نباشد! ! ! این LIFE SAVER! ! !
[ترجمه گوگل]یک Stiffneck ممکن است پس از همه چیز بدی نباشد! ! ! این LIFE SAVER! ! !
پیشنهاد کاربران
غریق نجات
نجات بخش
جونمو نجات دادین. . .
هر وقت نیاز دارم بهم کمک میکنی
How help a lot in difficul time. . .
هر وقت نیاز دارم بهم کمک میکنی
How help a lot in difficul time. . .
شخصی که زندگی دیگران رو نجات بده
لاستیک آبی
کلمات دیگر: