کلمه جو
صفحه اصلی

incurved


سرکج، تو گذاشته، خمیده سوی درون، بدرون کج شده

انگلیسی به فارسی

وارد شدن، کج کردن


انگلیسی به انگلیسی

• curved inward, incurvate


کلمات دیگر: