عفونت مجدد
reinfection
عفونت مجدد
انگلیسی به فارسی
عفونت مجدد
انگلیسی به انگلیسی
• renewed infection, renewed contamination; act of infecting again, act of recontaminating
جملات نمونه
1. A strong immunity to reinfection develops after one year.
[ترجمه ترگمان]یک مصونیت قوی نسبت به reinfection پس از یک سال رشد می کند
[ترجمه گوگل]یک مصونیت قوی در زمینه عفونت مجدد بعد از یک سال رشد می کند
[ترجمه گوگل]یک مصونیت قوی در زمینه عفونت مجدد بعد از یک سال رشد می کند
2. It is unlikely therefore that reinfection will occur after successful eradication.
[ترجمه ترگمان]بنابراین بعید است که reinfection بعد از ریشه کنی موفق رخ دهد
[ترجمه گوگل]بعید است که پس از ریشه کنی موفق، دوباره عفونت رخ دهد
[ترجمه گوگل]بعید است که پس از ریشه کنی موفق، دوباره عفونت رخ دهد
3. Please have a routine for not getting reinfection.
[ترجمه ترگمان]لطفا یک برنامه روتین برای عدم دریافت reinfection داشته باشید
[ترجمه گوگل]لطفا یک روش معمول برای از بین بردن دوباره عفونت داشته باشید
[ترجمه گوگل]لطفا یک روش معمول برای از بین بردن دوباره عفونت داشته باشید
4. To avoid reinfection, any sexual partners should be tested and treated too.
[ترجمه ترگمان]برای اجتناب از reinfection، هر شریک جنسی باید مورد آزمایش و درمان قرار گیرد
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از عود مجدد، هر شرکای جنسی باید آزمایش و درمان شود
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از عود مجدد، هر شرکای جنسی باید آزمایش و درمان شود
5. The dynamics both reinfection and infection rates of Ascaris lumbricoides was observed among 581 school children.
[ترجمه ترگمان]پویایی هر دو نرخ reinfection و عفونت of lumbricoides در میان ۵۸۱ کودک مدرسه مشاهده شد
[ترجمه گوگل]پویایی هر دو عفونت دوباره و عفونت از Ascaris lumbricoides در میان 581 کودک مدرسه مشاهده شد
[ترجمه گوگل]پویایی هر دو عفونت دوباره و عفونت از Ascaris lumbricoides در میان 581 کودک مدرسه مشاهده شد
6. Objective To understand the reinfection status of Ascaris lumbricoides after different mass chemotherapy measures were implemented in heavily endemic areas with A.
[ترجمه ترگمان]هدف برای درک وضعیت reinfection of پس از روش های مختلف شیمی درمانی، در مناطق بسیار بومی با A پیاده سازی شد
[ترجمه گوگل]هدف: برای درک وضعیت مجدد عفونت Ascaris lumbricoides پس از اقدامات مختلف جرم شیمیایی در مناطق بسیار اندمیک با A
[ترجمه گوگل]هدف: برای درک وضعیت مجدد عفونت Ascaris lumbricoides پس از اقدامات مختلف جرم شیمیایی در مناطق بسیار اندمیک با A
7. To avoid reinfection, any sexual partners should be treated too.
[ترجمه ترگمان]برای اجتناب از reinfection، هر شریک جنسی نیز باید تحت درمان قرار گیرد
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از عود مجدد، هر شرکای جنسی نیز باید درمان شود
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از عود مجدد، هر شرکای جنسی نیز باید درمان شود
8. The reinfection represents the infection of leaf lesion on detached stem of oilseed rape.
[ترجمه ترگمان]The نشان دهنده عفونت of برگ ناشی از تجاوز oilseed است
[ترجمه گوگل]عفونت مجدد نشان دهنده عفونت ضایعه برگ در ساقه جدا شده از تجاوز به علف های هرز است
[ترجمه گوگل]عفونت مجدد نشان دهنده عفونت ضایعه برگ در ساقه جدا شده از تجاوز به علف های هرز است
9. To avoid reinfection, any sexual partners should also be treated.
[ترجمه ترگمان]برای اجتناب از reinfection، هر شریک جنسی نیز باید تحت درمان قرار گیرد
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از عود مجدد، هر شرکای جنسی نیز باید درمان شود
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از عود مجدد، هر شرکای جنسی نیز باید درمان شود
10. Aim To study the regulation of reinfection with Schistosomia japonicum in population after chemotherapy.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه مقررات of با Schistosomia japonicum در جمعیت بعد از شیمی درمانی
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه مقررات جراحی مجدد با Schistosomia japonicum در جمعیت پس از شیمی درمانی
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه مقررات جراحی مجدد با Schistosomia japonicum در جمعیت پس از شیمی درمانی
11. Diarrhoea occurs coincident with emergence about a week after primary infection and up to one year after reinfection.
[ترجمه ترگمان]در حدود یک هفته پس از عفونت اولیه و تا یک سال پس از reinfection، Diarrhoea به صورت همزمان رخ می دهد
[ترجمه گوگل]اسهال اتفاق می افتد با ظهور یک هفته پس از عفونت اولیه و تا یک سال پس از دوباره عفونت
[ترجمه گوگل]اسهال اتفاق می افتد با ظهور یک هفته پس از عفونت اولیه و تا یک سال پس از دوباره عفونت
12. More than 95% of cases are self-limited with clearance of virus and immunity to reinfection.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۹۵ درصد موارد، خود - محدود به پاک سازی ویروس و ایمنی به reinfection هستند
[ترجمه گوگل]بیش از 95٪ موارد با تایید ویروس و ایمنی به عفونت مجدد خود محدودیت دارند
[ترجمه گوگل]بیش از 95٪ موارد با تایید ویروس و ایمنی به عفونت مجدد خود محدودیت دارند
13. I find efficacy diminishes when my egg counts decline, like this man in the study, and reinfection provides relief.
[ترجمه ترگمان]وقتی تخم من کاهش پیدا می کند، کارآیی کم می شود، مثل این مرد در اتاق مطالعه، و reinfection آسودگی را تامین می کند
[ترجمه گوگل]من متوجه می شوم که وقتی میزان تخمک من کاهش می یابد، کارایی آن کاهش می یابد، مانند این مرد در مطالعه، و عفونت مجدد امراض را تسکین می دهد
[ترجمه گوگل]من متوجه می شوم که وقتی میزان تخمک من کاهش می یابد، کارایی آن کاهش می یابد، مانند این مرد در مطالعه، و عفونت مجدد امراض را تسکین می دهد
14. If they're infected, they should be treated to avoid reinfection.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها آلوده شوند، باید درمان شوند تا از reinfection اجتناب کنند
[ترجمه گوگل]اگر آنها آلوده باشند، باید آنها را درمان کرد تا از عفونت مجدد جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]اگر آنها آلوده باشند، باید آنها را درمان کرد تا از عفونت مجدد جلوگیری شود
کلمات دیگر: