هرزگى
licentiousness
هرزگى
انگلیسی به فارسی
شایستگی
انگلیسی به انگلیسی
• lack of sexual restraint, lewdness; lawlessness, immorality
جملات نمونه
1. The reaction against Restoration licentiousness gave a very different tone to the London stage.
[ترجمه ترگمان]واکنش در برابر Restoration هرزگی لحن بسیار متفاوتی به صحنه لندن داد
[ترجمه گوگل]واکنش در برابر مجازات رستاخیز به مرحله لندن بسیار متفاوت بود
[ترجمه گوگل]واکنش در برابر مجازات رستاخیز به مرحله لندن بسیار متفاوت بود
2. Her licentiousness was entirely passive, reflecting not her own desires but those of the man she was with.
[ترجمه ترگمان]دهانش کاملا آرام بود و نه از آرزوهای خود بلکه از آن مردی بود که با او بود
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری او کاملا منفعل بود، منعکس کننده خواسته های او نیست، بلکه کسانی بود که او بود
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری او کاملا منفعل بود، منعکس کننده خواسته های او نیست، بلکه کسانی بود که او بود
3. Though I myself led a licentious life, the licentiousness of the women nevertheless shocked me.
[ترجمه ترگمان]با اینکه من زندگی licentious را هدایت می کردم، هرزگی زنان با این همه مرا شوکه کرد
[ترجمه گوگل]اگرچه من خودم زندگی مجذوب را رهبری می کردم، اما بی قانونی بودن زنان، من را تکان داد
[ترجمه گوگل]اگرچه من خودم زندگی مجذوب را رهبری می کردم، اما بی قانونی بودن زنان، من را تکان داد
4. Profligacy, sloth, licentiousness, gluttony, pride.
[ترجمه ترگمان]profligacy، تنبلی، شکم پرستی و شکم پرستی
[ترجمه گوگل]غفلت، غم و اندوه، غرور، غرور، افتخار
[ترجمه گوگل]غفلت، غم و اندوه، غرور، غرور، افتخار
5. Pet. 2:2 And many will follow their licentiousness, because of whom the way of the truth will be reviled.
[ترجمه ترگمان]حیوان خانگی ۲: ۲ و بسیاری از آن ها هرزگی خود را دنبال خواهند کرد، به این دلیل که از آن ها راه حقیقت نفرین خواهد شد
[ترجمه گوگل]حیوان خانگی 2: 2 و بسیاری از عذاب وجدان خود را دنبال خواهند کرد، زیرا که راه حق از بین برود
[ترجمه گوگل]حیوان خانگی 2: 2 و بسیاری از عذاب وجدان خود را دنبال خواهند کرد، زیرا که راه حق از بین برود
6. Heedlessness for the precepts of proper behavior; licentiousness.
[ترجمه ترگمان]هرزگی برای احکام رفتار درست؛ هرزگی
[ترجمه گوگل]بی احترامی به دستورات رفتار مناسب؛ شایستگی
[ترجمه گوگل]بی احترامی به دستورات رفتار مناسب؛ شایستگی
7. Despite a burst of licentiousness in the early 1990s, when pornography and prostitution surged through the country, the sexual revolution has never really taken hold here.
[ترجمه ترگمان]علی رغم انتشار ناگهانی هرزگی در اوایل دهه ۱۹۹۰، هنگامی که پورنوگرافی و فحشا در سراسر کشور رواج یافت، انقلاب جنسی هرگز در اینجا متوقف نشد
[ترجمه گوگل]علی رغم انفجار غم انگیز در اوایل دهه 1990، زمانی که پورنوگرافی و فحشا از طریق کشور پرورش یافت، انقلاب جنسی هرگز در این جا انجام نشده است
[ترجمه گوگل]علی رغم انفجار غم انگیز در اوایل دهه 1990، زمانی که پورنوگرافی و فحشا از طریق کشور پرورش یافت، انقلاب جنسی هرگز در این جا انجام نشده است
8. And have you thought of the years of licentiousness he inevitably has lived?
[ترجمه ترگمان]و آیا به یاد سال ها هرزگی و بی شک و بی شک زندگی کرده اید؟
[ترجمه گوگل]و آیا شما فکر کرده اید که سال ها بی رحمانه و بی رحمانه زندگی کرده است؟
[ترجمه گوگل]و آیا شما فکر کرده اید که سال ها بی رحمانه و بی رحمانه زندگی کرده است؟
9. If they are regarded negatively, they may be called "sexual licence" or "licentiousness".
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها به طور منفی در نظر گرفته شوند، \"هرزگی جنسی\" یا \"هرزگی\" نامیده می شوند
[ترجمه گوگل]اگر آنها منفی باشند، ممکن است 'مجوز جنسی' یا 'مجازات' نامیده شوند
[ترجمه گوگل]اگر آنها منفی باشند، ممکن است 'مجوز جنسی' یا 'مجازات' نامیده شوند
10. This is called a licentiousness not to be tolerated.
[ترجمه ترگمان]این را هرزگی می نامند که تحمل نمی شود
[ترجمه گوگل]این به معنای غفلت است که قابل تحمل نیست
[ترجمه گوگل]این به معنای غفلت است که قابل تحمل نیست
11. Mk. 7:22 Adulteries, covetousness, wickedness, deceit, licentiousness, envy, blasphemy, arrogance, foolishness.
[ترجمه ترگمان]Mk ۷: ۲۲، adulteries، آزمندی، شرارت، هرزگی، هرزگی، توهین، مقدسات، تکبر، حماقت
[ترجمه گوگل]Mk 7:22 زنا، رحمت، شرارت، فریب، غرور، غبطه، خدشه دار شدن، غرور، احمق بودن
[ترجمه گوگل]Mk 7:22 زنا، رحمت، شرارت، فریب، غرور، غبطه، خدشه دار شدن، غرور، احمق بودن
12. Many of the older, sourer priests grumbled at the spread of licentiousness and gluttony.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کشیشان مسن تر، sourer در گسترش هرزگی و gluttony غرولند می کردند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کشیش های قدیم و قدیمی، با گسترش وحشیگری و ناراحتی سرخورده شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کشیش های قدیم و قدیمی، با گسترش وحشیگری و ناراحتی سرخورده شدند
13. Absent such an understanding, freedom can imply an unbound licentiousness.
[ترجمه ترگمان]در چنین درکی، آزادی می تواند دلالت بر یک هرزگی ساده داشته باشد
[ترجمه گوگل]در چنین فهمی از دست رفته، آزادی می تواند منجر به غفلت و بی عدالتی شود
[ترجمه گوگل]در چنین فهمی از دست رفته، آزادی می تواند منجر به غفلت و بی عدالتی شود
14. Probably you have been spoilt by the West where freedom is licentiousness and where they do not even know, except the few, what real discipline means.
[ترجمه ترگمان]احتمالا شما توسط غرب خراب شده اید، جایی که آزادی در آن هرزگی است و در جایی که آن ها حتی نمی دانند، به جز تعداد کمی که نظم و انضباط واقعی به معنای آن است
[ترجمه گوگل]احتمالا شما توسط غرب غرق شده اید، جایی که آزادی بی رحمانه است و حتی آنها حتی نمی دانند، چه معنی داری واقعی است
[ترجمه گوگل]احتمالا شما توسط غرب غرق شده اید، جایی که آزادی بی رحمانه است و حتی آنها حتی نمی دانند، چه معنی داری واقعی است
15. In The Magician of Lublin, his masterpiece, Singer flattens the three major female characters as signs of ugliness, stupidity and licentiousness.
[ترجمه ترگمان]در The of، شاهکار او، سینگر سه شخصیت اصلی زن را به عنوان نشانه هایی از زشتی، حماقت و هرزگی می بیند
[ترجمه گوگل]در جادوگر لوبلین، شاهکار خود، خواننده سه شخصیت اصلی زن را به عنوان نشانه هایی از زشتی، حماقت و مجذوب بودن مسطح می کند
[ترجمه گوگل]در جادوگر لوبلین، شاهکار خود، خواننده سه شخصیت اصلی زن را به عنوان نشانه هایی از زشتی، حماقت و مجذوب بودن مسطح می کند
پیشنهاد کاربران
هرزگی، بی بند و باری
کلمات دیگر: