(وابسته به خویشی و تبار شناسی از طریق مادر) مادر تباری (در برابر: پدر تباری patrilineal)
matrilineal
(وابسته به خویشی و تبار شناسی از طریق مادر) مادر تباری (در برابر: پدر تباری patrilineal)
انگلیسی به فارسی
(وابسته به خویشی و تبار شناسی از طریق مادر) مادر تباری (در برابر: پدر تباری patrilineal)
ماتریالیال
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: matrilineally (adv.)
مشتقات: matrilineally (adv.)
• : تعریف: pertaining to, derived from, or tracing descent through the mother's family.
• مشابه: maternal
• مشابه: maternal
• originating with the mother, of descent through the mother's side of the family
جملات نمونه
1. Some primates live in patrilineal rather than matrilineal descent groups.
[ترجمه ترگمان]برخی از پستانداران به جای matrilineal descent در patrilineal زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از پریماه ها در گروه های تبدیلی به جز گروه های ماتریالیال زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از پریماه ها در گروه های تبدیلی به جز گروه های ماتریالیال زندگی می کنند
2. Co-existence of matrilineal and patrilineal family in the community of Mosuo people adjacent to Lugu Lake. It's social formation is in such a historical period changing from matriarchy to patriarchy.
[ترجمه ترگمان]اعضای خانواده - و patrilineal در جامعه of نفر در مجاورت دریاچه Lugu قرار دارند تشکیل اجتماعی در چنین دوره تاریخی در حال تغییر از matriarchy به پدرسالاری است
[ترجمه گوگل]همبستگی خانوادگی ماتریلیال و پاتریلیال در جامعه مسلمانان در مجاورت Lake Lugu این شکل گیری اجتماعی در چنین دوره ای تاریخی از ماتریالتی تا پدرسالاری تغییر می کند
[ترجمه گوگل]همبستگی خانوادگی ماتریلیال و پاتریلیال در جامعه مسلمانان در مجاورت Lake Lugu این شکل گیری اجتماعی در چنین دوره ای تاریخی از ماتریالتی تا پدرسالاری تغییر می کند
3. The door-god culture originated from matrilineal society. The ancient door-god was the symbol of female genitals .
[ترجمه ترگمان] فرهنگ خدا از جامعه matrilineal سرچشمه گرفته در باستانی، نماد آلت تناسلی زنانه بود
[ترجمه گوگل]فرهنگ خدای دروغین از جامعۀ ماتریالیسم آغاز شد خدای قدیم، نماد جنبندگان زن بود
[ترجمه گوگل]فرهنگ خدای دروغین از جامعۀ ماتریالیسم آغاز شد خدای قدیم، نماد جنبندگان زن بود
4. Moreover, the matrilineal system was not a matriarchal system.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، سیستم matrilineal یک سیستم matriarchal نبود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سیستم ماتریالیال یک سیستم مادری نبود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سیستم ماتریالیال یک سیستم مادری نبود
5. The Anasazi family was matrilineal ; that is, descent was traced through the female.
[ترجمه ترگمان]خانواده Anasazi از میان زنان رد و بدل شد
[ترجمه گوگل]خانواده Anasazi matrilineal بود به عبارت دیگر، تبار از طریق زن تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]خانواده Anasazi matrilineal بود به عبارت دیگر، تبار از طریق زن تشخیص داده شد
6. The females advantageous position in the matrilineal society depended on their contribution to bearing children.
[ترجمه ترگمان]موقعیت advantageous زنان در جامعه matrilineal به سهم آن ها در تحمل کودکان بستگی داشت
[ترجمه گوگل]موقعیت زنان مطلوب در جامعه ماتریالین وابسته به سهم آنها در تحمل فرزندان است
[ترجمه گوگل]موقعیت زنان مطلوب در جامعه ماتریالین وابسته به سهم آنها در تحمل فرزندان است
7. The Chickasaw too had matrilineal clans.
[ترجمه ترگمان]Chickasaw هم قبیله matrilineal داشتند
[ترجمه گوگل]Chickasaw همچنین دارای قبیله های ماتریالیال بود
[ترجمه گوگل]Chickasaw همچنین دارای قبیله های ماتریالیال بود
8. It covers data on both matrilineal and patrilineal Mosuo society, and ethnographic information on patrilineal Mosuo families.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق اطلاعاتی را در مورد هر دو خانواده matrilineal و patrilineal Mosuo و اطلاعات قوم شناختی در مورد خانواده Mosuo Mosuo پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]این داده ها را در هر دو جامعه ماتریلیال و Patrilineal Mosuo پوشش می دهد و اطلاعات قوم نگاری در خانواده های مصنوعی Patrilineal
[ترجمه گوگل]این داده ها را در هر دو جامعه ماتریلیال و Patrilineal Mosuo پوشش می دهد و اطلاعات قوم نگاری در خانواده های مصنوعی Patrilineal
9. Objective To search responsible nuclear genes for matrilineal non - syndromic deafness.
[ترجمه ترگمان]هدف جستجوی ژن های هسته ای مسئول برای ناشنوایی غیر -
[ترجمه گوگل]هدف جستجوی ژن های مسئول هسته ای برای ناشنوائی غیر سندرمی ماتریلیال
[ترجمه گوگل]هدف جستجوی ژن های مسئول هسته ای برای ناشنوائی غیر سندرمی ماتریلیال
10. The Hani people went through matrilineal clanship, patrilineal clanship, feudal laird system, and socialist society.
[ترجمه ترگمان]مردم هانی از through clanship، patrilineal clanship، نظام laird فئودالی و جامعه سوسیالیستی گذشت
[ترجمه گوگل]مردم هنی از طریق طوفان ماتریالین، طاغوت طوطیانه، سیستم پرنده فئودالی و جامعه سوسیالیستی رفتند
[ترجمه گوگل]مردم هنی از طریق طوفان ماتریالین، طاغوت طوطیانه، سیستم پرنده فئودالی و جامعه سوسیالیستی رفتند
11. This fieldwork brings a new example for the studies of matrilineal system.
[ترجمه ترگمان]این کار عملی یک نمونه جدید را برای مطالعات سیستم matrilineal به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]این کار ناخالص نمونه ی جدیدی برای مطالعات سیستم ماتریلیال است
[ترجمه گوگل]این کار ناخالص نمونه ی جدیدی برای مطالعات سیستم ماتریلیال است
12. Early in human society, our society is divided into matrilineal and patrilineal clan clan.
[ترجمه ترگمان]در ابتدای جامعه انسانی جامعه ما به قبیله قبیله matrilineal و patrilineal تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]در جامعه بشری، جامعه ما به قبیله قبیله ای ماتریالین و پاتریلیال تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]در جامعه بشری، جامعه ما به قبیله قبیله ای ماتریالین و پاتریلیال تقسیم شده است
13. Helgason's graduate student, Sigridur Sunna Ebenesersdottir, found that she could trace the matrilineal sequence to a date far earlier than when the first Asians began arriving in Iceland.
[ترجمه ترگمان]Sigridur Sunna Ebenesersdottir، دانشجوی فارغ التحصیل دانشگاه،، دریافت که او می تواند دنباله matrilineal را تا یک تاریخ خیلی زودتر از زمانی که اولین آسیایی وارد ایسلند شد، پیدا کند
[ترجمه گوگل]دانشجوی تحصیلات تکمیلی Helgason، Sigridur Sunna Ebenesersdottir، دریافت که او می تواند دنباله matrilineal را به تاریخ بسیار زودتر از زمانی که اولین آیسسیان شروع به ورود به ایسلند شد
[ترجمه گوگل]دانشجوی تحصیلات تکمیلی Helgason، Sigridur Sunna Ebenesersdottir، دریافت که او می تواند دنباله matrilineal را به تاریخ بسیار زودتر از زمانی که اولین آیسسیان شروع به ورود به ایسلند شد
14. The theory of matriarchal authority can not be derived from the matrilineal system.
[ترجمه ترگمان]نظریه اقتدار matriarchal نمی تواند از سیستم matrilineal مشتق شود
[ترجمه گوگل]تئوری اقتدار متقارن نمیتواند از سیستم ماتریالیسم حاصل شود
[ترجمه گوگل]تئوری اقتدار متقارن نمیتواند از سیستم ماتریالیسم حاصل شود
کلمات دیگر: