کلمه جو
صفحه اصلی

orthotic

انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) orthosis, brace or orthopedic apparatus used to support or correct weak muscles or joints or improving function of movable body parts
relating to the science of the fitting of orthopedic appliances, of or pertaining to orthotics

جملات نمونه

1. I need a management software for orthopedic and orthotic practitioners.
[ترجمه ترگمان]من به یک نرم افزار مدیریت برای درمان ارتوپدی و orthotic نیاز دارم
[ترجمه گوگل]من نیاز به یک نرم افزار مدیریت برای پزشکان ارتوپدی و ارتوپدی دارم

2. The Team Approach to the Orthotic Treatment of Idiopathic Scoliosis and Scheuermann's Kyphosis.
[ترجمه ترگمان]رویکرد تیمی به روش درمانی Orthotic of و Scheuermann s اشاره دارد
[ترجمه گوگل]رویکرد تیمی به درمان ارتوپدی اسکولیوز ایدیوپاتیک و کیفوز Scheumermann

3. A prosthetic or orthotic system including a magnetorheological (MR) damper are provided.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم مصنوعی یا مصنوعی از جمله a magnetorheological (MR)فراهم شده است
[ترجمه گوگل]یک سیستم پروتز یا ارتوپدی شامل یک دمپر مغناطیسی (MR) ارائه شده است

4. Stretching exercises and orthotic devices may relieve discomfort over the long term.
[ترجمه ترگمان]تمرینات کششی و دستگاه های orthotic ممکن است باعث کاهش ناراحتی در طول مدت طولانی شود
[ترجمه گوگل]تمرینات کششی و دستگاه های ارتوپدی ممکن است در طولانی مدت ناراحت کننده باشد

5. A foot specialist may recommend an orthotic device, which is a sophisticated arch support, custom made to the foot structure of the patient's foot.
[ترجمه ترگمان]یک متخصص فوت می تواند یک دستگاه orthotic را توصیه کند، که یک پشتیبان قوس پیچیده است، سفارشی که برای ساختار پا پای بیمار انجام می شود
[ترجمه گوگل]یک متخصص پا می تواند یک دستگاه ارتوپسی را پیشنهاد کند که یک پشتیبانی قوس پیچیده است که به صورت ساختار پای پا بیمار ساخته شده است

6. Orthotic effects of shape and function of upper eyelids as well as occurrence of complications after the surgery were observed.
[ترجمه ترگمان]اثرات جانبی شکل و عملکرد پلک های بالایی و نیز وقوع عوارض بعد از جراحی مشاهده شد
[ترجمه گوگل]اثرات Orthotic از شکل و عملکرد پلک های فوقانی و نیز بروز عوارض بعد از جراحی مشاهده شد

7. Currently, knee braces and wedged orthotic shoe inserts are used to relieve the load on the knee joints of patients with osteoarthritis, but everyday footwear is also a factor to consider.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، braces زانو و بند داخلی wedged بند داخلی برای کاهش بار روی مفاصل زانو بیماران مبتلا به آرتروز استفاده می شوند، اما استفاده از کفش روزمره نیز عاملی است که باید در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، پرانتز های زانو و مچ پا در داخل کفش های ارتوپدی برای تسکین بار در مفاصل زانو بیماران مبتلا به استئوآرتریت استفاده می شود، اما کفش های روزانه نیز باید مورد توجه قرار گیرند

8. Orthotic devices such as insoles and braces may help.
[ترجمه ترگمان]دستگاه های Orthotic مانند insoles و braces ممکن است به آن ها کمک کنند
[ترجمه گوگل]دستگاه های ارتوپدی مانند کفی و برس ممکن است کمک کنند

9. A method of configuring a prosthetic or orthotic system is also disclosed.
[ترجمه ترگمان]روشی برای پیکربندی یک سیستم مصنوعی یا مصنوعی نیز فاش می شود
[ترجمه گوگل]یک روش پیکربندی سیستم پروتز یا ارتوپدی نیز افشا شده است

10. Removable EVA insole may accommodate a personal orthotic.
[ترجمه ترگمان]\"EVA EVA\" (EVA insole)ممکن است یک orthotic شخصی را در خود جای دهد
[ترجمه گوگل]کفی قابل جدا شدن EVA ممکن است یک ارتوپدی شخصی باشد

11. Patients in whom no orthotic was used were encouraged to ambulate immediately following randomization, maintaining "neutral spinal alignment" for 8 weeks.
[ترجمه ترگمان]بیمارانی که در آن ها هیچ orthotic مورد استفاده قرار نگرفت، بلافاصله بعد از تصادفی کردن، حفظ \"تنظیم خنثی ستون فقرات\" به مدت ۸ هفته تشویق شدند
[ترجمه گوگل]بیمارانی که در آنها هیچگونه ارتزی استفاده نشدند، بلافاصله پس از تصادف، تشویق شدند و 8 هفته با هماهنگی ستون فقرات ایمن نگهداری شدند

12. But in shoe orthotic inserts it can work only in foot-flat stages.
[ترجمه ترگمان]اما در کفش orthotic داخلی، آن می تواند فقط در مراحل پا و تخت کار کند
[ترجمه گوگل]اما در داخل کفش های ارتوپدی می تواند تنها در مراحل پایه کار کند

13. SETTING: Prosthetics and orthotic department in a provincial artificial limb center.
[ترجمه ترگمان]راه اندازی: Prosthetics و orthotic در مرکز عضو مصنوعی استانی
[ترجمه گوگل]تنظیم پروتزهای و بخش ارتوپسی در یک مرکز عصبی مصنوعی استانی

14. Orthotic devices may also be considered in the management of spasticity, to reduce tone, improve range of motion, prevent contractures, and reduce pain.
[ترجمه ترگمان]دستگاه های Orthotic نیز ممکن است در مدیریت of در نظر گرفته شوند تا لحن، افزایش دامنه حرکت، جلوگیری از contractures و کاهش درد را کاهش دهند
[ترجمه گوگل]دستگاه های ارتوپدی نیز ممکن است در مدیریت اسپاستیسیت، کاهش تن، بهبود دامنه حرکت، جلوگیری از پوسیدگی و کاهش درد در نظر گرفته شود

15. Pre-fabricated devices, store-bought insoles, and even orthotic laboratory 'customized' insoles vary depending on the prescription and lab.
[ترجمه ترگمان]دستگاه های پیش ساخته، insoles خریداری شده، و حتی orthotic laboratory laboratory بسته به نسخه و آزمایشگاه متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]دستگاه های پیش ساخته، کیسه های خریداری شده توسط فروشگاه و حتی کفی های سفارشی آزمایشگاهی ارتوپدی بسته به نسخه و آزمایشگاه متفاوت است

پیشنهاد کاربران

درست کردن بدشکلی ها

اصلاح ناهنجاری های ارتوپدی

مربوط به ناهنجاری های ارتوپدی و استخوانی



کلمات دیگر: