کلمه جو
صفحه اصلی

lief


متمایل، خواهان، (قدیمی)، عزیز، محبوب، ارجمند، گرانبها، مطبوع، دلپذیر، مطلوب، مایل، اماده، از روی میل، محبوبه

انگلیسی به فارسی

محبوب، عزیز، گرانبها، مطبوع، دلپذیر، مطلوب، مایل،اماده، از روی میل، محبوبه


لفظ


انگلیسی به انگلیسی

• willingly, gladly

جملات نمونه

1. would (or had) as lief
با کمال میل

2. I would as lief go there as anything .
[ترجمه ترگمان]من می خوام به عنوان چیزی به اونجا برم
[ترجمه گوگل]من به عنوان هرج و مرج به آنجا می روم

3. Today is the best day of your lief, because yesterday was and tomorrow may only be.
[ترجمه ترگمان]امروز بهترین روز of است، چون دیروز بود و فردا ممکن است
[ترجمه گوگل]امروز بهترین روز لفظ شماست، چرا که دیروز فردا و فردا ممکن است

4. I had as lief go there as anywhere.
[ترجمه ترگمان]من هم همان طور که هر جا می رفتم، به آنجا می رفتم
[ترجمه گوگل]من تا به حال به عنوان ماموریت به آنجا بروید به هر کجا

5. As for us, we would as lief Simonize our grandmother as personalize our writing.
[ترجمه ترگمان]اما در مورد ما، ما به عنوان شخصی از مادربزرگم به عنوان شخصی برای شخصی کردن our استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]همانطور که برای ما، ما به عنوان لایس Simonize مادربزرگ ما به عنوان شخصی نوشتن ما

6. As lief have a child to a rabbit!
[ترجمه ترگمان]همان طور که من یک بچه برای خرگوش دارم!
[ترجمه گوگل]به عنوان یک لفظ یک کودک به یک خرگوش!

7. Let lief beautiful like summer flowers and death like autumn leaves.
[ترجمه ترگمان]بگذارید مثل برگ های تابستانی و مرگ مثل برگ های پاییزی زیبا باشد
[ترجمه گوگل]گلهای تابستانه و مرگ مانند برگ های پاییزی را لایف کنید

8. It was his be- lief that men lived senseless lives.
[ترجمه ترگمان]این کار او بود که مردان در زندگی بی معنی زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]این امر او بود که مردان زندگی بی معنی داشتند

9. It reminds me of my college lief .
[ترجمه ترگمان]منو یاد دانشگاه my میندازه
[ترجمه گوگل]این به من یادآور کالج من است

10. Life is not importance for one lief. . .
[ترجمه ترگمان]زندگی برای یک lief اهمیت ندارد
[ترجمه گوگل]زندگی برای یک لفظ مهم نیست

11. She spent her lief campaigning for women's rights.
[ترجمه ترگمان]او فعالیت های انتخاباتی خود را برای حقوق زنان سپری کرد
[ترجمه گوگل]او رهبری خود را برای مبارزه برای حقوق زنان صرف کرد

12. Do not listen to the whispers of Satan, or give way to unbe ?lief and sloth.
[ترجمه ترگمان]به نجوای شیطان گوش ندهید، یا راه رفتن به unbe را بدهید؟ lief و تنبل
[ترجمه گوگل]به نجواهای شیطان گوش نکنید، یا به نابودی لفظ و ناسزا بپردازید

13. Rule No. 9: Lief is not divided into semesters and you don't get summers off. Not even Easter break.
[ترجمه ترگمان]قانون نه ۹: lief در این ترم تقسیم نشده و تو هم تابستان را مرخصی نمی گیری حتی تعطیلات عید پاک هم نیست
[ترجمه گوگل]قانون شماره 9: لایف به نیمه تقسیم نشده و شما تابستان را ترک نمی کنید نه حتی عید پاک شکستن

14. I would as lief kill myself as betray my master.
[ترجمه ترگمان]من خودم را به عنوان خیانت به اربابم خواهم کشت
[ترجمه گوگل]من می خواهم که خودم را به عنوان ستمکار خیانت کنم

would (or had) as lief

با کمال میل



کلمات دیگر: