دارو، لوازم پزشکی، ابزار پزشکی، اصلا، اساسا، بطور کلی، بطور عمده، بطور مادی، واقعا
materially
دارو، لوازم پزشکی، ابزار پزشکی، اصلا، اساسا، بطور کلی، بطور عمده، بطور مادی، واقعا
انگلیسی به فارسی
دارو
لوازم پزشکی، ابزار پزشکی
شاخهای از پزشکی که با دارو و ابزار سروکار دارد
مادی
انگلیسی به انگلیسی
قید ( adverb )
• (1) تعریف: to a significant extent; considerably.
- The new draft of the article is materially different from the old.
[ترجمه ترگمان] پیش نویس جدید این مقاله، نسبت به گذشته متفاوت است
[ترجمه گوگل] پیش نویس جدید مقاله بسیار متفاوت از قدیمی است
[ترجمه گوگل] پیش نویس جدید مقاله بسیار متفاوت از قدیمی است
• (2) تعریف: with regard to physical matter.
• in a material or physical way; substantially, considerably
جملات نمونه
1. This would materially affect US security.
[ترجمه ترگمان]این موضوع می تواند بر امنیت آمریکا تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]این امر به طور قابل توجهی بر امنیت ایالات متحده تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]این امر به طور قابل توجهی بر امنیت ایالات متحده تاثیر می گذارد
2. It is materially ahead of other countries.
[ترجمه ترگمان]این شرکت از لحاظ مادی از دیگر کشورها جلوتر است
[ترجمه گوگل]این کشور از کشورهای دیگر پیشی گرفته است
[ترجمه گوگل]این کشور از کشورهای دیگر پیشی گرفته است
3. Their comments have not materially affected our plans .
[ترجمه ترگمان]نظرات آن ها اساسا بر برنامه ما تاثیر نگذاشته است
[ترجمه گوگل]نظرات آنها به طور مؤثر بر برنامه های ما تاثیر نگذاشته است
[ترجمه گوگل]نظرات آنها به طور مؤثر بر برنامه های ما تاثیر نگذاشته است
4. Materially, we are better off than ever before.
[ترجمه ترگمان]materially، ما بهتر از همیشه هستیم
[ترجمه گوگل]از لحاظ مادی، ما بهتر از هر زمان دیگری هستیم
[ترجمه گوگل]از لحاظ مادی، ما بهتر از هر زمان دیگری هستیم
5. He has tried to help this child materially and spiritually.
[ترجمه ترگمان]او تلاش کرده است که از لحاظ مادی و معنوی به این کودک کمک کند
[ترجمه گوگل]او تلاش کرده است تا به این کودک به طور مادی و معنوی کمک کند
[ترجمه گوگل]او تلاش کرده است تا به این کودک به طور مادی و معنوی کمک کند
6. Materially they are no better off.
[ترجمه ترگمان]materially بهتر از این نیست
[ترجمه گوگل]بطور مادی آنها بهتر از این نیستند
[ترجمه گوگل]بطور مادی آنها بهتر از این نیستند
7. The facts of that case were not materially different from this one.
[ترجمه ترگمان]واقعیت این بود که با این وضع فرق چندانی نداشت
[ترجمه گوگل]حقایق این پرونده از لحاظ مادی متفاوت از این نیست
[ترجمه گوگل]حقایق این پرونده از لحاظ مادی متفاوت از این نیست
8. The age distribution of a particular workforce can materially affect the problems of work design and training.
[ترجمه ترگمان]توزیع سنی یک نیروی کار خاص می تواند بر مشکلات طراحی و آموزش کار تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]توزیع سن یک نیروی کار خاص می تواند به طور مؤثر بر مشکلات طراحی و آموزش کار تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]توزیع سن یک نیروی کار خاص می تواند به طور مؤثر بر مشکلات طراحی و آموزش کار تاثیر بگذارد
9. Any work which materially affects the character of a listed building, inside or out, requires listed building consent.
[ترجمه ترگمان]هر کاری که به صورت مادی بر شخصیت یک ساختمان فهرست شده در داخل یا خارج تاثیر می گذارد نیاز به رضایت ساختمان فهرست شده دارد
[ترجمه گوگل]هر کاری که بطور مؤثر بر شخصیت یک ساختمان ذکر شده در داخل یا خارج، مستلزم رضایت ذاتی ساختمان است
[ترجمه گوگل]هر کاری که بطور مؤثر بر شخصیت یک ساختمان ذکر شده در داخل یا خارج، مستلزم رضایت ذاتی ساختمان است
10. It finds no solid support anywhere, either materially or intellectually.
[ترجمه ترگمان]هیچ گونه پشتیبانی محکم در هیچ کجا، چه از لحاظ مادی و چه از نظر فکری، پیدا نمی کند
[ترجمه گوگل]هیچ حمایتی جامد از لحاظ مادی یا فکری در هیچ کجا پیدا نمی کند
[ترجمه گوگل]هیچ حمایتی جامد از لحاظ مادی یا فکری در هیچ کجا پیدا نمی کند
11. In each case the actuarial assumptions agreed can materially affect the size of the transfer value.
[ترجمه ترگمان]در هر مورد مفروضات آماری توافق پذیری می تواند بر اندازه مقدار انتقال تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]در هر مورد، فرضیه های قانونی موافق می توانند بر میزان ارزش انتقال تأثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]در هر مورد، فرضیه های قانونی موافق می توانند بر میزان ارزش انتقال تأثیر بگذارد
12. Many people hunger for a materially better life.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم برای زندگی بهتر گرسنگی می کشند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم برای زندگی مادی بهترند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم برای زندگی مادی بهترند
13. Our situation has gotten materially worse.
[ترجمه ترگمان]وضعیت ما بدتر شده
[ترجمه گوگل]وضعیت ما بدتر شده است
[ترجمه گوگل]وضعیت ما بدتر شده است
14. The actual results of the Group may differ materially from those illustrated.
[ترجمه ترگمان]نتایج واقعی گروه ممکن است نسبت به نتایج نشان داده شده متفاوت باشد
[ترجمه گوگل]نتایج واقعی گروه ممکن است از آنچه که نشان داده شده متفاوت باشد
[ترجمه گوگل]نتایج واقعی گروه ممکن است از آنچه که نشان داده شده متفاوت باشد
15. Is the high-performance approach materially different, or is it just a new label for a set of old ideas?
[ترجمه ترگمان]آیا رویکرد بالای عملکرد متفاوت است، یا فقط یک برچسب جدید برای مجموعه ای از ایده های قدیمی است؟
[ترجمه گوگل]آیا رویکرد عملکرد بالا مادی متفاوت است یا فقط یک برچسب جدید برای مجموعه ای از ایده های قدیمی است؟
[ترجمه گوگل]آیا رویکرد عملکرد بالا مادی متفاوت است یا فقط یک برچسب جدید برای مجموعه ای از ایده های قدیمی است؟
پیشنهاد کاربران
در حقوق به معنای ازنظر محتوایی مثلا در مورد محتویات یک قرارداد
از لحاظ مالی و دارایی
کلمات دیگر: