کلمه جو
صفحه اصلی

peremptoriness


قطعیت، قاطعیت، بى چون و چرا، تحکم

انگلیسی به انگلیسی

• assertiveness, aggressiveness; decisiveness, emphaticalness

جملات نمونه

1. The membership ejected the chairman for his peremptoriness.
[ترجمه ترگمان]این عضویت رئیس peremptoriness را اخراج کرد
[ترجمه گوگل]عضویت از سر رئیسه برای رضایت او خارج شد

2. And "normative ethics"is characterized by its peremptoriness, that is, rules are laid down through legislation to set one's goal and norms of behavior.
[ترجمه ترگمان]و \"اصول اخلاقی هنجاری\" توسط قانون گذاری خود مشخص می شود، یعنی قوانین از طریق قانون وضع می شوند تا هدف و هنجارهای رفتاری را تعیین کنند
[ترجمه گوگل]و 'اخلاقیات هنجاری' که به وضوح مشخص می شود، یعنی قوانین به وسیله قانون برای تعیین اهداف و هنجارهای رفتاری خود قرار می گیرند

3. And "normative ethics"is characterized by its peremptoriness, that is, rules are laid down through legislation to set one's goal and norms of beha. . .
[ترجمه ترگمان]و \"اصول اخلاقی هنجاری\" از طریق قانون گذاری خود مشخص می شوند، یعنی قوانین از طریق قانون وضع می شوند تا هدف و هنجارهای شرکت را تعیین کنند
[ترجمه گوگل]و 'اخلاقیات هنجاری' که توسط رعایت آن مشخص می شود، یعنی قوانین به وسیله قانون برای تعیین اهداف و هنجارهای بها تعیین می شود

4. The passivity of adjudicative power is capable of preventing a judges peremptoriness effectively and ensuring fair adjudications.
[ترجمه ترگمان]انفعالی قدرت adjudicative قادر به پیش گیری از یک داور به طور موثر و کسب اطمینان از adjudications عادلانه است
[ترجمه گوگل]انفصال قدرت داوری می تواند مانع از پذیرش قضات به طور موثر و حصول اطمینان از قضاوت عادلانه شود

5. On the other, it challenges the authority of law, results in judicial peremptoriness, disturbs the unification of legal system and leads to the unfairness of single cases.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، این قانون، حاکمیت قانون را به چالش می کشد، به peremptoriness قضایی منجر می شود، اتحاد نظام حقوقی را آشفته می کند و منجر به بی عدالتی در موارد منفرد می شود
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، آن را به چالش می کشد قانون قانون، منجر به تسلط قانونی، وحدت سیستم حقوقی را مختل می کند و منجر به ناسازگاری موارد تک


کلمات دیگر: