تجسم، مجسم سازی، مادی سازی
materialization
تجسم، مجسم سازی، مادی سازی
انگلیسی به فارسی
materialization
انگلیسی به انگلیسی
• act of giving form to something; process of coming into existence (also materialisation)
جملات نمونه
1. Currency: " Materialization of Social Relationships " and Contemporary Meaning Understanding to " 1857 - 1858 Economics Manuscripts "
[ترجمه ترگمان]پول: \"materialization روابط اجتماعی\" و درک معانی معاصر تا \"۱۸۵۷ - نسخه های اقتصاد\"
[ترجمه گوگل]ارزیابی: تحقق روابط اجتماعی و معنای معاصر درک به '1857 - 1858 رشته های اقتصادی'
[ترجمه گوگل]ارزیابی: تحقق روابط اجتماعی و معنای معاصر درک به '1857 - 1858 رشته های اقتصادی'
2. In the state of materialization writers can grasp the aesthetic object.
[ترجمه ترگمان]در وضعیت تحقق بخشیدن به تحقق بخشیدن به تحقق بخشیدن به اهداف زیبایی شناسی است
[ترجمه گوگل]در حالت مادی سازی، نویسندگان می توانند شیء زیبایی را درک کنند
[ترجمه گوگل]در حالت مادی سازی، نویسندگان می توانند شیء زیبایی را درک کنند
3. Materialization is a important condition for writers to write the works of excellence.
[ترجمه ترگمان]materialization یک شرط مهم برای نویسندگان است تا آثار برتری را بنویسند
[ترجمه گوگل]مادی بودن یک شرط مهم برای نویسندگان است که آثار برتر را بنویسند
[ترجمه گوگل]مادی بودن یک شرط مهم برای نویسندگان است که آثار برتر را بنویسند
4. This skyscraper is the solid materialization of his efforts.
[ترجمه ترگمان]این آسمان خراش تجسم عینی تلاش های او است
[ترجمه گوگل]این آسمان خراش جامد شدن تلاش هایش است
[ترجمه گوگل]این آسمان خراش جامد شدن تلاش هایش است
5. Several circumstances delayed the materialization of this project.
[ترجمه ترگمان]شرایط چندی تحقق تحقق این پروژه را به تاخیر انداخت
[ترجمه گوگل]چندین شرایط، تکیه بر این پروژه را تاخیر انداخت
[ترجمه گوگل]چندین شرایط، تکیه بر این پروژه را تاخیر انداخت
6. Materialization Fundamentals of Rubber Processing and Application.
[ترجمه ترگمان]اصول اولیه پردازش و کاربرد لاستیک
[ترجمه گوگل]اصول اولیه پردازش و کاربرد لاستیک
[ترجمه گوگل]اصول اولیه پردازش و کاربرد لاستیک
7. In fact, "Materialization" embodies more Chuang Tzu's ideology of "Peripateticism Experience".
[ترجمه ترگمان]در واقع، \"materialization\" مظهر ایدئولوژی more از \"تجربه Peripateticism\" است
[ترجمه گوگل]در حقیقت، «مادیگرایی» بیشتر ایدئولوژی چوگان تسو را «تجسم تجربه پرستی» مینامد
[ترجمه گوگل]در حقیقت، «مادیگرایی» بیشتر ایدئولوژی چوگان تسو را «تجسم تجربه پرستی» مینامد
8. The integrative joint operations equipment support force is materialization for the integrative joint operations equipment support.
[ترجمه ترگمان]نیروی پشتیبانی تجهیزات عملیات های مشترک یکپارچه برای پشتیبانی از تجهیزات عملیات های مشترک یکپارچه در حال تحقق است
[ترجمه گوگل]نیروی متقابل تجهیزات عملیات مشترک نیروی پشتیبانی برای پشتیبانی عملیات مشترک عملیات متقابل است
[ترجمه گوگل]نیروی متقابل تجهیزات عملیات مشترک نیروی پشتیبانی برای پشتیبانی عملیات مشترک عملیات متقابل است
9. And values, the materialization of human labor, represent the ultimate human wealth.
[ترجمه ترگمان]و ارزش ها، تحقق بخشیدن به تحقق بخشیدن به کار انسانی، نشان دهنده ثروت انسانی نهایی است
[ترجمه گوگل]و ارزش ها، تحقق کار انسان، ثروت نهایی انسان است
[ترجمه گوگل]و ارزش ها، تحقق کار انسان، ثروت نهایی انسان است
10. The second part focuses on the Utopian movement materialization of Utopia.
[ترجمه ترگمان]قسمت دوم بر روی ادراک the از یوتوپیا (یوتوپیا)، و \"یوتوپیا\"، و \"یوتوپیا\"، و \"یوتوپیا\"، و \"یوتوپیا\"، و \"یوتوپیا\"، و \"
[ترجمه گوگل]قسمت دوم، تمرکز بر جنبش اودئونیستی در تحقق اودوپیا است
[ترجمه گوگل]قسمت دوم، تمرکز بر جنبش اودئونیستی در تحقق اودوپیا است
11. It is the base for and the materialization of the overall development of the individual.
[ترجمه ترگمان]این پایه و اساس تحقق بخشیدن به رشد کلی فرد است
[ترجمه گوگل]این پایه و تکامل کلی توسعه فرد است
[ترجمه گوگل]این پایه و تکامل کلی توسعه فرد است
12. The abstract image is an artist intelligent the materialization presentation format experiencing that, the visualization outcome being thought.
[ترجمه ترگمان]تصویر انتزاعی یک هنرمند هوشمند در قالب ارائه و ارائه آن است، که نتیجه تجسم تفکر است
[ترجمه گوگل]تصویر انتزاعی یک هنرمند هوشمند است که فرمت ارائه تحلیلی را تجربه می کند که نتیجه نتیجه تجسم را درک می کند
[ترجمه گوگل]تصویر انتزاعی یک هنرمند هوشمند است که فرمت ارائه تحلیلی را تجربه می کند که نتیجه نتیجه تجسم را درک می کند
13. One is the cash or assets, is the materialization of these things, we can see that.
[ترجمه ترگمان]یکی پول یا دارایی های است، تحقق بخشیدن به این چیزها است، ما می توانیم آن را ببینیم
[ترجمه گوگل]یکی پول نقد یا دارایی است، تحقق این چیزها، ما می توانیم آن را ببینیم
[ترجمه گوگل]یکی پول نقد یا دارایی است، تحقق این چیزها، ما می توانیم آن را ببینیم
14. In order to solve the problem that exists in computing the data cube with MOLAP server, the method of multiway array aggregation for the data cube materialization was investigated and analyzed.
[ترجمه ترگمان]به منظور حل این مساله که در محاسبه مکعب داده ها با سرور MOLAP وجود دارد، روش تجمیع طیف multiway برای تحقق عینی مکعب داده ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه گوگل]برای حل مشکل که در محاسبه مکعب داده با سرور MOLAP وجود دارد، روش تجمع آرایه چند ضلعی برای تحویل مکعب داده ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]برای حل مشکل که در محاسبه مکعب داده با سرور MOLAP وجود دارد، روش تجمع آرایه چند ضلعی برای تحویل مکعب داده ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است
15. Although our country's Securities Investment Fund Law aims at the protection of the investors' rights, its efficient materialization depends on the feasible system and regulations.
[ترجمه ترگمان]اگرچه قانون صندوق سرمایه گذاری اوراق بهادار کشور ما در راستای حمایت از حقوق سرمایه گذاران است، تحقق بخشیدن به تحقق واقعی آن به سیستم و مقررات ممکن بستگی دارد
[ترجمه گوگل]اگرچه قانون صندوق سرمایه گذاری اوراق بهادار کشور ما در راستای حفاظت از حقوق سرمایه گذاران است، تحقق کارآمد آن بستگی به سیستم و مقررات قابل اجرا دارد
[ترجمه گوگل]اگرچه قانون صندوق سرمایه گذاری اوراق بهادار کشور ما در راستای حفاظت از حقوق سرمایه گذاران است، تحقق کارآمد آن بستگی به سیستم و مقررات قابل اجرا دارد
پیشنهاد کاربران
مادی سازی
فیزیکی سازی
کلمات دیگر: