کلمه جو
صفحه اصلی

unsalted

انگلیسی به فارسی

unsalted


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of salted.
متضاد: salty
مشابه: sweet

• not salted

جملات نمونه

1. And then there is that tub of lovely unsalted butter that spreads so well and tastes sooo yummy.
[ترجمه ترگمان]و بعد آن وان پر از کره خوش مزه دوست داشتنی است که خوب پخش می شود و خوش مزه به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]و پس از آن وجود دارد که وان از کرم unsalted دوست داشتنی است که به خوبی گسترش می یابد و طعم های sooo جالب توجه است

2. The unsalted eggplant had a firmer, slightly fibrous texture while the salted eggplant was creamier and slightly pillowy.
[ترجمه ترگمان]بادمجان نمک سود شده بافت fibrous داشت، در حالی که بادمجان نمک creamier و اندکی pillowy بود
[ترجمه گوگل]بادمجان بدون نمک دارای بافت قوی تر و کمی فیبری بود در حالی که بادمجان شور با کرمی و کمی چسبناک بود

3. Q: Should I bake with salted or unsalted butter?
[ترجمه ترگمان]سوال: آیا باید با کره نمک یا unsalted پخته شود؟
[ترجمه گوگل]Q آیا باید با کره نمکی یا نمکی مخلوط کنم؟

4. Tomatoes are rich in vitamin C and unsalted help in preventing breast as well as prostate cancer in men.
[ترجمه ترگمان]گوجه فرنگی غنی از ویتامین C و unsalted به جلوگیری از سرطان و نیز سرطان پروستات در مردان کمک می کند
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی غنی از ویتامین C و کمبود کمک در جلوگیری از پستان و همچنین سرطان پروستات در مردان است

5. Unsalted or no salt added. No salt is added during processing of a food that normally contains salt.
[ترجمه ترگمان]Unsalted یا هیچ نمک اضافه نشده است هیچ نمک در طول پردازش غذایی که معمولا حاوی نمک است اضافه نمی شود
[ترجمه گوگل]بدون نمک و یا بدون نمک اضافه شده است در طول پردازش مواد غذایی که معمولا حاوی نمک است، هیچ نمک اضافه نمیشود

6. Cook them in fresh unsalted water with no seasonings at all until they are tender.
[ترجمه ترگمان]آن ها را با آب شیرین تازه مخلوط کنید بدون این که کمی چاشنی داشته باشند تا زمانی که نرم باشند
[ترجمه گوگل]آنها را در آب تازه آب ننوشید و بدون چاشنی تا زمانی که مناقصه نداشته باشند، بخورید

7. Always cook with unsalted butter (then you can decide exactly how much salt you want the dish to have).
[ترجمه ترگمان]همیشه با کره بادام زمینی درست کنید (سپس می توانید تصمیم بگیرید که چقدر نمک می خواهید)
[ترجمه گوگل]همیشه با کره unsalted کباب (سپس شما می توانید دقیقا چه مقدار نمک شما می خواهید ظرف را انتخاب کنید)

8. Unsalted Butter may also be used as a flavour carrier or simply as a heat transfer medium in cooking applications.
[ترجمه ترگمان]Unsalted کره نیز ممکن است به عنوان یک حامل طعم و یا به عنوان یک وسیله انتقال حرارت در کاربردهای آشپزی به کار رود
[ترجمه گوگل]کره Unsalted همچنین ممکن است به عنوان یک حامل طعم و یا به سادگی به عنوان یک رسانه انتقال حرارت در برنامه های کاربردی پخت و پز استفاده می شود

9. The food being handed round was quite awful - muesli sticks, unsalted nuts, prunes, figs, sliced bananas.
[ترجمه ترگمان]غذایی که به آن ها داده شده مقدار زیادی چوب muesli، nuts، آلو، آلو، انجیر، و موز بریده شده داشت
[ترجمه گوگل]غذای دور دست بسیار افتضاح بود - میسلی چوب، آجیل، نمک، انگور، انجیر، موز تقسیم شده

10. Then brush the outside of the bread with melted, unsalted butter and place the sandwich in the skillet, Kafka directs.
[ترجمه ترگمان]کافکا در قسمت بیرونی نان با کره آب شده و کره و ساندویچ در ماهی تابه، کافکا را هدایت می کند
[ترجمه گوگل]سپس کافکا هدایت بیرونی نان را با کره ذوب شده و نمکی، و ساندویچ را در کاسه بگذارید

11. Try fruits, raw veggies and low-fat dips, low-fat whole-grain crackers, plain unsalted popcorn or pretzels, gelatin, or low-fat yogurt.
[ترجمه ترگمان]میوه ها، سبزیجات خام و dips با چربی پایین، بیسکویت با چربی کم، ذرت بو داده، یا چوب شور، ژلاتین، یا ماست کم چرب را امتحان کنید
[ترجمه گوگل]سعی کنید میوه ها، سبزیجات خام و کیک های کم چربی، کراکرهای کامل کراکر کم چرب، پاپ کورن نعناع ساده یا گرز، ژلاتین یا ماست کم چرب

12. Choose a variety of protein foods, which include seafood, lean meat and poultry, eggs, beans and peas, soy products, and unsalted nuts and seeds.
[ترجمه ترگمان]انواع غذاهای پروتئینی را انتخاب کنید که شامل غذاهای دریایی، گوشت لاغر و مرغ، تخم مرغ، لوبیا و نخود، محصولات سویا و دانه های سویا و دانه ها است
[ترجمه گوگل]انواع غذاهای پروتئینی را انتخاب کنید که شامل غذاهای دریایی، گوشت بدون چربی و مرغ، تخم مرغ، لوبیا و نخود فرنگی، محصولات سویا و آجیل و دانه های نامحلول است

13. However, I've found that for me, eating a piece of health bread toasted with a little organic unsalted butter on it calms me best.
[ترجمه ترگمان]با این حال، من این را برای من پیدا کردم و یک تکه نان بهداشتی را خوردم و کمی کره به همراه کره داشتم
[ترجمه گوگل]با این حال، من متوجه شدم که برای خوردن یک تکه نان سالم با یک کره آرام نعناع کمی آجری، آن را به من آرام می کند

14. If you drive to work, keep healthy snacks in your car, such as dried fruit, unsalted nuts, and a bottle of water.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید کار کنید، تنقلات سالم را در اتومبیل خود نگه دارید، مانند خشکبار، خشکبار، و یک بطری آب
[ترجمه گوگل]اگر به کار خود رانندگی کنید، تنقلات سالم در ماشین خود، مانند میوه خشک، آجیل unsalted و یک بطری آب نگه دارید

پیشنهاد کاربران

بدون نمک

بی نمک
بدون نمک

کره دوغ گرفته ( معادل روغن کره حیوانی )


کلمات دیگر: