گزارش نشده است
unreported
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• not reported
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of reported.
• مشابه: invisible
• مشابه: invisible
جملات نمونه
1. Rape is a crime that often goes unreported.
[ترجمه ترگمان]تجاوز یک جرم است که اغلب گزارش نمی شود
[ترجمه گوگل]تجاوز جنسی جرمی است که اغلب گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]تجاوز جنسی جرمی است که اغلب گزارش نشده است
2. Police are worried that many crimes go unreported.
[ترجمه ترگمان]پلیس نگران است که بسیاری از جرائم گزارش نمی شوند
[ترجمه گوگل]پلیس نگران هستند که بسیاری از جنایات گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]پلیس نگران هستند که بسیاری از جنایات گزارش نشده است
3. Until recently the civil war had been largely unreported in the press.
[ترجمه ترگمان]تا همین اواخر جنگ داخلی به شدت در مطبوعات گزارش نشده بود
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر جنگ داخلی تا حد زیادی در مطبوعات گزارش نشده بود
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر جنگ داخلی تا حد زیادی در مطبوعات گزارش نشده بود
4. The Home Office acknowledges that much crime goes unreported.
[ترجمه ترگمان]اداره کشور تایید می کند که موارد جنایت گزارش نمی شوند
[ترجمه گوگل]اداره خانه اذعان می کند که جرم و جنایت زیاد گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]اداره خانه اذعان می کند که جرم و جنایت زیاد گزارش نشده است
5. Why do so many rapes go unreported?
[ترجمه ترگمان]چرا بسیاری از تجاوزات جنسی گزارش نمی شوند؟
[ترجمه گوگل]چرا بسیاری از تجاوز به گزارش نشده است؟
[ترجمه گوگل]چرا بسیاری از تجاوز به گزارش نشده است؟
6. Cases of child abuse often go unreported or ignored by uninformed citizens.
[ترجمه ترگمان]موارد سو استفاده کودکان اغلب گزارش نمی شوند و توسط شهروندان uninformed نادیده گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]موارد سوء استفاده از کودکان اغلب توسط شهروندان ناآگاه به اطلاع یا نادیده گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]موارد سوء استفاده از کودکان اغلب توسط شهروندان ناآگاه به اطلاع یا نادیده گرفته می شوند
7. Many incidents go unreported in the national media.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از حوادث در رسانه های ملی گزارش نمی شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از حوادث در رسانه های ملی گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از حوادث در رسانه های ملی گزارش نشده است
8. In a series of unspectacular and largely unreported moves the army had slowly advanced towards the interior.
[ترجمه ترگمان]در یک سلسله عملیات unspectacular و تا حد زیادی گزارش نشده، ارتش به آهستگی به سمت داخل حرکت کرده بود
[ترجمه گوگل]ارتش در یک سری از حرکت های غیر قابل انعطاف و غالبا گزارش نشده به آرامی به سمت داخل حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]ارتش در یک سری از حرکت های غیر قابل انعطاف و غالبا گزارش نشده به آرامی به سمت داخل حرکت می کرد
9. Smith, admitting he had an unreported business relationship with the department store owner, resigned as junior minister for Northern Ireland.
[ترجمه ترگمان]اسمیت که اعتراف می کند رابطه تجاری گزارش نشده با صاحب فروشگاه را دارد، به عنوان وزیر جوان ایرلند شمالی استعفا داد
[ترجمه گوگل]اسمیت، با پذیرفتن اینکه رابطه تجاری خود را با مالک فروشگاه گروهی گزارش کرده است، به عنوان وزیر وزیر برای ایرلند شمالی استعفا داد
[ترجمه گوگل]اسمیت، با پذیرفتن اینکه رابطه تجاری خود را با مالک فروشگاه گروهی گزارش کرده است، به عنوان وزیر وزیر برای ایرلند شمالی استعفا داد
10. And their suffering goes unreported and, for the most part, ignored.
[ترجمه ترگمان]و درد و رنج آن ها گزارش نمی شود و برای اغلب موارد نادیده گرفته می شود
[ترجمه گوگل]و درد و رنج آنها گزارش نشده است و بیشتر از آن، نادیده گرفته شده است
[ترجمه گوگل]و درد و رنج آنها گزارش نشده است و بیشتر از آن، نادیده گرفته شده است
11. Other actions may have gone unreported.
[ترجمه ترگمان]اقدامات دیگری نیز ممکن است گزارش نشده باشند
[ترجمه گوگل]سایر اقدامات ممکن است گزارش نشده باشد
[ترجمه گوگل]سایر اقدامات ممکن است گزارش نشده باشد
12. Only in one remote, unnoticed, and unreported area did imperial authority ring out with any confidence.
[ترجمه ترگمان]تنها در یک راه دور، بدون جلب توجه، و گزارش گزارش نشده، مرجع امپراطوری با هر گونه اعتماد به نفس عمل می کرد
[ترجمه گوگل]فقط در یک ناحیه از راه دور، ناشناخته و ناشناخته، قدرت امپریالیستی با اعتماد به نفس حلقه زد
[ترجمه گوگل]فقط در یک ناحیه از راه دور، ناشناخته و ناشناخته، قدرت امپریالیستی با اعتماد به نفس حلقه زد
13. Many shooting incidents go unreported.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از حوادث تیراندازی گزارش نمی شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از حوادث تیراندازی گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از حوادث تیراندازی گزارش نشده است
14. A significant number of indecent assaults on women go unreported.
[ترجمه ترگمان]تعداد قابل توجهی از حملات ناشایست به زنان گزارش نمی شوند
[ترجمه گوگل]شمار قابل توجهی از حملات غیرقانونی در زنان، گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]شمار قابل توجهی از حملات غیرقانونی در زنان، گزارش نشده است
کلمات دیگر: