(به ویژه به طور شفاهی) پایان نقل قولی را اعلام کردن، پایان نقل قول، درتلگرافات و غیره نقل قول را تمام کردن، نقل وقول تمام است
unquote
(به ویژه به طور شفاهی) پایان نقل قولی را اعلام کردن، پایان نقل قول، درتلگرافات و غیره نقل قول را تمام کردن، نقل وقول تمام است
انگلیسی به فارسی
(درتلگرافات و غیره) نقل قول را تمام کردن، نقل وقول تمام است
نقل قول، نقل قول را تمام کردن، نقل و قول تمام کردن
انگلیسی به انگلیسی
• close a quotation
at the end of a quotation
you use unquote to mark the end of a quotation which you have introduced with the word `quote'.
at the end of a quotation
you use unquote to mark the end of a quotation which you have introduced with the word `quote'.
حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: I end the quotation (often used orally with the word "quote" to mark the limits of a direct quotation).
جملات نمونه
1. She says they're, quote 'just good friends' unquote.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که آن ها فقط یک نقل قول از دوستان خوب را نقل می کنند
[ترجمه گوگل]او می گوید آنها می گویند، نقل قول 'فقط دوستان خوب' نقل قول
[ترجمه گوگل]او می گوید آنها می گویند، نقل قول 'فقط دوستان خوب' نقل قول
2. This quote startlingly original novel unquote is both boring and badly written.
[ترجمه ترگمان]این نقل قول، بدیع و بدیع، هم کسل کننده و هم بد نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]این نقل قول به طرز شگفتآور رمان نوشتاری وحشتناک هر دو خسته کننده و بد نوشته شده است
[ترجمه گوگل]این نقل قول به طرز شگفتآور رمان نوشتاری وحشتناک هر دو خسته کننده و بد نوشته شده است
3. He drowned in a boating quote "accident" unquote.
[ترجمه ترگمان]او در یک \"تصادف\" به نام \"تصادف\" غرق شد
[ترجمه گوگل]او در یک قایقرانی نقل قول �تصادف� غرق شد
[ترجمه گوگل]او در یک قایقرانی نقل قول �تصادف� غرق شد
4. The company must be an unquoted UK-resident company, and a trading company or the holding company of a trading group.
[ترجمه ترگمان]این شرکت باید یک شرکت فعال در انگلستان و یک شرکت تجاری و یا شرکت مرکزی یک گروه تجاری باشد
[ترجمه گوگل]این شرکت باید یک شرکت مقیم انگلیس و یک شرکت تجاری یا شرکت برگزاری یک گروه تجاری باشد
[ترجمه گوگل]این شرکت باید یک شرکت مقیم انگلیس و یک شرکت تجاری یا شرکت برگزاری یک گروه تجاری باشد
5. Unquoted companies are not subject to such disclosure requirements and accordingly represent a greater risk.
[ترجمه ترگمان]شرکت های unquoted مشمول چنین الزامات افشای نیستند و بر این اساس ریسک بیشتری را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]شرکت های بدون توافق به چنین الزامات افشای اطلاق نمی شوند و بر این اساس خطر بیشتری را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]شرکت های بدون توافق به چنین الزامات افشای اطلاق نمی شوند و بر این اساس خطر بیشتری را نشان می دهند
6. It was quote, 'the hardest decision of my life', unquote, and one that he lived to regret.
[ترجمه ترگمان]این نقل قول از سخت ترین تصمیم زندگی من بود که به پایان می رسید و از آن پشیمان بود
[ترجمه گوگل]نقل قول، 'سخت ترین تصمیم زندگی من'، نقل قول، و یکی که او زندگی می کردند به پشیمانی
[ترجمه گوگل]نقل قول، 'سخت ترین تصمیم زندگی من'، نقل قول، و یکی که او زندگی می کردند به پشیمانی
7. He expressed the personal opinion that the picture was quote great for America unquote.
[ترجمه ترگمان]او نظر شخصی خود مبنی بر این که این تصویر برای آمریکا فوق العاده است را بیان کرد
[ترجمه گوگل]او اظهار نظر شخصی کرد که این عکس برای آمریکا نقل قول خوبی بود
[ترجمه گوگل]او اظهار نظر شخصی کرد که این عکس برای آمریکا نقل قول خوبی بود
8. The answer from Paul VI is no. Not only no, but absolutely no. Reaffirming the absolute prohibition against any, quote, "artificial, " unquote, form of contraception.
[ترجمه ترگمان]پاسخ پل ششم نه نه، نه، اما مطلقا نه ممنوعیت مطلق علیه هر گونه، عبارت \"مصنوعی\"، \"unquote، شکل از بارداری\" را مورد تایید مجدد قرار می دهد
[ترجمه گوگل]پاسخ پل VI هیچ است نه فقط نه، اما کاملا نه با تأکید بر ممنوعیت مطلق علیه هر گونه، روش نقل قول، 'مصنوعی'، بدون شرح، روش پیشگیری از بارداری
[ترجمه گوگل]پاسخ پل VI هیچ است نه فقط نه، اما کاملا نه با تأکید بر ممنوعیت مطلق علیه هر گونه، روش نقل قول، 'مصنوعی'، بدون شرح، روش پیشگیری از بارداری
9. But I think that in a way speaking of the quote unquote opposition is a misnomer.
[ترجمه ترگمان]اما من فکر می کنم که در یک روش صحبت کردن از این نقل قول مخالفت unquote نامی نامناسب است
[ترجمه گوگل]اما من فکر می کنم که به نوعی صحبت از مخالفت نقل قول نادرست، اشتباه است
[ترجمه گوگل]اما من فکر می کنم که به نوعی صحبت از مخالفت نقل قول نادرست، اشتباه است
10. We need to reduce the vulnerability of people and ensure the development that occurs is quote, unquote, 'climate proof.
[ترجمه ترگمان]ما باید آسیب پذیری مردم را کاهش دهیم و از توسعه آن اطمینان حاصل کنیم که رخ می دهد، نقل، ضد آب و هوا
[ترجمه گوگل]ما باید آسیب پذیری افراد را کاهش دهیم و از پیشرفت هایی که اتفاق می افتد اطمینان حاصل کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید آسیب پذیری افراد را کاهش دهیم و از پیشرفت هایی که اتفاق می افتد اطمینان حاصل کنیم
کلمات دیگر: