بدون محدودیت
unrestrictive
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• not tending to restrict
جملات نمونه
1. Serving as an unrestrictive passageway for the calf at the time of birth, the vagina is also the location of semen deposition during natural service.
[ترجمه ترگمان]Serving به عنوان یک گذرگاه unrestrictive برای گوساله در زمان تولد، the محل رسوب منی در طول خدمت طبیعی است
[ترجمه گوگل]ارائه خدمات به عنوان یک گذرگاه محدود برای گربه در زمان تولد، مهبل نیز مکان رسوب منی در طول خدمات طبیعی است
[ترجمه گوگل]ارائه خدمات به عنوان یک گذرگاه محدود برای گربه در زمان تولد، مهبل نیز مکان رسوب منی در طول خدمات طبیعی است
2. Additionally there is the preferential policy, simple formalities, unrestrictive environment and the implementation of legal system.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، سیاست ترجیحی، تشریفات ساده، محیط unrestrictive و اجرای سیستم قانونی وجود دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سیاست های ترجیحی، فرمت های ساده، محیط غیر محدود و اجرای نظام حقوقی وجود دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سیاست های ترجیحی، فرمت های ساده، محیط غیر محدود و اجرای نظام حقوقی وجود دارد
3. In fact, it's the open-top XK, with its baritone growl, thanks to a particularly unrestrictive exhaust, that grows on me the most.
[ترجمه ترگمان]در واقع، این یک تاپ باز است، با غرش بم آن، با تشکر از یک اگزوز مخصوص unrestrictive که بیشتر در من رشد می کند
[ترجمه گوگل]در حقیقت این XK-open-top است که باریتون آن به لطف بی نظیری از اگزوز که بیشترین رشد را در آن به وجود می آورد، رشد می کند
[ترجمه گوگل]در حقیقت این XK-open-top است که باریتون آن به لطف بی نظیری از اگزوز که بیشترین رشد را در آن به وجود می آورد، رشد می کند
4. Permissions can be created in either a totally restrictive or totally unrestrictive state.
[ترجمه ترگمان]Permissions را می توان در یک حالت کاملا محدود یا کاملا محدود ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]مجوزها میتوانند در حالت کاملا محدود یا کاملا غیرقابل تحمل ایجاد شوند
[ترجمه گوگل]مجوزها میتوانند در حالت کاملا محدود یا کاملا غیرقابل تحمل ایجاد شوند
5. A rich and complete concept system is required for Knowledge-based Problem Solving, especially when the problem is domain unrestrictive.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم مفهومی غنی و کامل برای مساله حل مساله مبتنی بر دانش مورد نیاز است، به خصوص زمانی که مشکل دامنه unrestrictive است
[ترجمه گوگل]سیستم مفهومی غنی و کامل برای حل مسئله مبتنی بر دانش مورد نیاز است، به ویژه هنگامی که مشکل دامنه نامحدود است
[ترجمه گوگل]سیستم مفهومی غنی و کامل برای حل مسئله مبتنی بر دانش مورد نیاز است، به ویژه هنگامی که مشکل دامنه نامحدود است
6. All that you can do in this case is to define a generic, unrestrictive property description for each ad-hoc property, and use it to create each Property object.
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که می توانید در این مورد انجام دهید این است که یک توصیف کلی از اموال عمومی را برای هر ویژگی ad تعریف کنید و از آن برای ایجاد هر شی مالکیت استفاده کنید
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که می توانید در این مورد انجام دهید عبارتست از تعریف یک ویژگی عمومی و نامحدود برای هر یک از ویژگی های ad hoc و استفاده از آن برای ایجاد هر شی Property
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که می توانید در این مورد انجام دهید عبارتست از تعریف یک ویژگی عمومی و نامحدود برای هر یک از ویژگی های ad hoc و استفاده از آن برای ایجاد هر شی Property
کلمات دیگر: