کلمه جو
صفحه اصلی

search and rescue

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an operation undertaken by trained emergency workers to find and rescue persons lost, missing, or injured in a remote or dangerous place.

• operation made by emergency services of aircraft boats and special teams in order to rescue injured people

جملات نمونه

1. The navy are on a search and rescue mission.
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی در حال جستجو و نجات است
[ترجمه گوگل]نیروی دریایی مأموریت جستجو و نجات است

2. The firefighters have become local heroes for their search and rescue efforts after the blast.
[ترجمه ترگمان]پس از انفجار، آتش نشانان به قهرمانان محلی تبدیل شده اند
[ترجمه گوگل]آتش نشانان پس از انفجار، تلاش های جستجو و نجات خود را به قهرمانان محلی تبدیل کرده اند

3. A Clwyd Search and Rescue mountain team helped recover the body and carry it to a waiting vehicle.
[ترجمه ترگمان]یک تیم جستجو و نجات Clwyd به بهبود بدن کمک کرده و آن را به یک وسیله نقلیه منتظر حمل می کند
[ترجمه گوگل]یک تیم کوهستانی جستجو و نجات کلاویه کمک کرد که بدن خود را بهبود بخشد و آن را به یک ماشین انتظار منتقل کند

4. The search and rescue team have been out looking for you.
[ترجمه ترگمان]تیم جستجو و نجات به دنبال شما بوده است
[ترجمه گوگل]تیم جستجو و نجات به دنبال شما بوده است

5. Search and rescue efforts were hampered Friday by rain and heavy seas.
[ترجمه ترگمان]روز جمعه با باران و دریاهای سنگین، تلاش های جستجو و نجات متوقف شد
[ترجمه گوگل]تلاش های جستجو و نجات جمعه توسط باران و دریاهای سنگین مانع شد

6. Search and rescue craft were at the scene of the crash this morning.
[ترجمه ترگمان]صبح امروز، جستجو و نجات در صحنه سقوط بودند
[ترجمه گوگل]سوارکاری جستجو و نجات امروز صبح در صحنه سقوط بود

7. Their main role is search and rescue, but economic zone surveillance is also undertaken.
[ترجمه ترگمان]نقش اصلی آن ها جستجو و نجات است، اما نظارت بر منطقه اقتصادی نیز انجام می شود
[ترجمه گوگل]نقش اصلی آنها جستجوی و نجات است، اما نظارت بر منطقه اقتصادی نیز انجام می شود

8. Earthquake emergency search and rescue work is special, so the emergency logistics should be scientific.
[ترجمه ترگمان]بازرسی اورژانسی زلزله و عملیات نجات خاص است، بنابراین تدارکات اورژانسی باید علمی باشند
[ترجمه گوگل]جستجوی اورژانسی و کارهای نجات زلزله ویژه است، بنابراین تدارکات اضطراری باید علمی باشد

9. U. N. spokeswoman, Elizabeth Byrs, says a search and rescue mission arrived in the area Tuesday morning.
[ترجمه ترگمان]u ن سخنگوی، الیزابت Byrs می گوید، صبح سه شنبه یک ماموریت جستجو و نجات وارد منطقه شد
[ترجمه گوگل]سخنگوی والی نیوز، الیزابت بیرس، می گوید یک مأموریت جستجو و نجات در سه شنبه صبح به این منطقه وارد شد

10. Search and Rescue Seminar and Exercise.
[ترجمه ترگمان]سمینار جستجو و نجات و تمرین
[ترجمه گوگل]سمینار جستجو و نجات و ورزش

11. The Chinese government has organised a massive search and rescue effort, which garnered some success.
[ترجمه ترگمان]دولت چین یک عملیات جستجوی گسترده و عملیات نجات را ترتیب داده است که منجر به موفقیت هایی شده است
[ترجمه گوگل]دولت چینی یک تلاش گسترده و نجات را سازماندهی کرده است که برخی از موفقیت ها را به دست آورده است

12. The Brazilian Air Force says a search and rescue mission was launched off Brazil's northeast coast.
[ترجمه ترگمان]نیروی هوایی برزیل می گوید که عملیات جستجو و نجات از ساحل شمال شرقی برزیل آغاز شده است
[ترجمه گوگل]نیروی هوایی برزیل می گوید یک مأموریت جستجو و نجات از ساحل شمال شرقی برزیل آغاز شده است

13. The search and rescue mission was being further complicated by repeated strong aftershocks, officials said.
[ترجمه ترگمان]مقامات گفتند که عملیات جستجو و نجات با تکرار انفجارهای قوی مکرر پیچیده تر شده است
[ترجمه گوگل]مسئولان گفتند که مأموریت جستجو و نجات به وسیله پسزمینهای مکرر شدید پیچیده تر شده است

پیشنهاد کاربران

search and rescue ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: جست وجو و نجات
تعریف: عملیات جست وجو و یافتن شناورها و افراد و کمک به آنها در مواقع اضطراری


کلمات دیگر: