1. The party wavered between free trade and protectionism.
[ترجمه ترگمان]این حزب بین تجارت آزاد و حمایت از تولیدات داخلی بود
[ترجمه گوگل]حزب بین تجارت آزاد و حمایت از تندروی حرکت کرد
2. Still, these averages mask a lot of protectionism for individual sectors.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این میانگین ها شامل حمایت بسیاری از تولیدات داخلی برای بخش های فردی است
[ترجمه گوگل]با این حال، این معیارها بسیاری از حمایت گرایی را برای بخش های مختلف پنهان می کند
3. The idealistic arm of animal protectionism also includes its fair share of extremists, such as the now infamous Animal Liberation Front.
[ترجمه ترگمان]بازوی ایده آل سیاست حمایت از حیوانات نیز شامل سهم عادلانه آن از افراط گرایان، مانند جبهه آزادی بخش حیوانات، است
[ترجمه گوگل]بازوی ایده آل گرایی از حمایت از حیوانات نیز شامل سهم عادلانه خود از افراط گرایان، مانند جبهه آزاد سازی حیوانات اکنون می شود
4. Our party can never follow the path of protectionism.
[ترجمه ترگمان] مهمونی ما هیچوقت نمی تونه از مسیر \"protectionism\" پیروی کنه
[ترجمه گوگل]حزب ما هرگز نمیتواند مسیر حمایتگرایی را دنبال کند
5. The first, rich country protectionism, comes from within global capitalism, but in the form of national as opposed to systemic interests.
[ترجمه ترگمان]اولین کشور غنی از تولیدات داخلی، از درون نظام سرمایه داری جهانی نشات می گیرد، اما به شکل ملی برخلاف منافع فراگیر است
[ترجمه گوگل]اولین تداومگرایی کشور ثروتمند، از سرتاسر سرمایه داری جهانی است، اما در قالب ملی به مثابه منافع سیستماتیک است
6. As it was Britain's shift to protectionism and Imperial Preference provoked much criticism from Washington.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این گرایش بریتانیا به حمایت از سیاست داخلی و اولویت امپراطوری بود، انتقادات زیادی را از سوی واشنگتن برانگیخت
[ترجمه گوگل]همانطور که انتقال انگلیس به پروگرامیکاسیون و ترجیحات امپریالیستی، انتقاد بسیار از واشنگتن بود
7. In general terms, the report argues that protectionism has a negative effect on the environment.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، این گزارش استدلال می کند که حمایت از تولیدات داخلی تاثیر منفی بر محیط زیست دارد
[ترجمه گوگل]به طور کلی، این گزارش استدلال می کند که حمایت از محیط زیست تاثیر منفی بر محیط زیست دارد
8. Protectionism is also rife in such areas as the electronics and semi-conductor industries.
[ترجمه ترگمان]protectionism همچنین در بسیاری از مناطق به عنوان صنایع الکترونیک و semi شایع است
[ترجمه گوگل]محافظهکاری در مناطقی مانند صنایع الکترونیک و نیمه هادی نیز رایج است
9. Racial quotas and protectionism are scaring away some foreign investors.
[ترجمه ترگمان]سهمیه های نژادی و حمایت از تولیدات داخلی برخی سرمایه گذاران خارجی را فراری می دهند
[ترجمه گوگل]سهمیه های نژادپرستانه و حمایت گرایی برخی سرمایه گذاران خارجی را ترسانده است
10. One more argument downplay protectionism can be discounted.
[ترجمه ترگمان]یک استدلال دیگر نشان می دهد که حمایت از تولیدات داخلی می تواند تخفیف پیدا کند
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از استدلال های ضد استعمارگرانه می تواند تخفیف یابد
11. In the foreign economic policy, protectionism of the high tariff policy and the free trade policy became the two kinds of feasible choices.
[ترجمه ترگمان]در سیاست اقتصادی خارجی، سیاست حمایت از سیاست تعرفه بالا و سیاست تجارت آزاد دو نوع انتخاب ممکن شد
[ترجمه گوگل]در سیاست اقتصادی خارجی، حمایت از سیاست های تعرفه بالا و سیاست تجارت آزاد به دو نوع انتخاب ممکن تبدیل شد
12. Fears of rising protectionism in the West are a newfound Asian enthusiasm to promote intraregional trade.
[ترجمه ترگمان]ترس از افزایش حمایت از تولیدات داخلی در غرب، یک اشتیاق جدید آسیایی برای ترویج تجارت intraregional است
[ترجمه گوگل]ترس از افزایش حمایت در غرب، اشتیاق تازه ای به آسیا برای ترویج تجارت درون منطقهای است
13. The other aspect is the revival of trade protectionism.
[ترجمه ترگمان]جنبه دیگر احیای حمایت از تولیدات داخلی است
[ترجمه گوگل]جنبه دیگر احیای حمایت از تجارت است
14. Shrill voices on both sides of the Atlantic are advocating protectionism.
[ترجمه ترگمان]صداهایی که در هر دو طرف اقیانوس اطلس شنیده می شود، حمایت از تولیدات داخلی است
[ترجمه گوگل]صدای شرم آور در هر دو طرف اقیانوس اطلس حمایت از حمایت از حقوق بشر است