بدون نمایندگی
unrepresented
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of represented.
• not represented
if you are unrepresented in a parliament or law court, or at a meeting, there is nobody there speaking or acting for you.
if you are unrepresented in a parliament or law court, or at a meeting, there is nobody there speaking or acting for you.
جملات نمونه
1. Millions of Labour voters went unrepresented.
[ترجمه ترگمان]میلیونها نفر از رای دهندگان حزب کارگر بی کار شدند
[ترجمه گوگل]میلیون ها نفر از رای دهندگان کار ناموفق بودند
[ترجمه گوگل]میلیون ها نفر از رای دهندگان کار ناموفق بودند
2. The evidence is overwhelming that the unrepresented party suffers serious disadvantage in this forum.
[ترجمه ترگمان]شواهد کوبنده است که طرف unrepresented در این نشست از زیان جدی برخوردار است
[ترجمه گوگل]شواهد حاکی از آن است که حزب غیرمنتظره در این انجمن به شدت مضر است
[ترجمه گوگل]شواهد حاکی از آن است که حزب غیرمنتظره در این انجمن به شدت مضر است
3. They are still unrepresented in great cities such as Manchester and Liverpool, but they seem at last to be on the mend.
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز در شهرهای بزرگ مانند منچستر و لیورپول بدون نماینده هستند، اما به نظر می رسد که آن ها سرانجام در حال اصلاح هستند
[ترجمه گوگل]آنها هنوز در شهرهای بزرگ مانند منچستر و لیورپول حضور ندارند، اما به نظر می رسد که آنها در آخرین لحظات به سر می برند
[ترجمه گوگل]آنها هنوز در شهرهای بزرگ مانند منچستر و لیورپول حضور ندارند، اما به نظر می رسد که آنها در آخرین لحظات به سر می برند
4. I can't believe that it will remain unrepresented if and when the electoral system becomes proportional.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم باور کنم که اگر و هنگامی که سیستم انتخاباتی متناسب شود، نماینده نخواهد ماند
[ترجمه گوگل]من نمی توانم باور کنم که اگر و زمانیکه سیستم انتخابات متناسب می شود، این امر بدون حضور نمایان می شود
[ترجمه گوگل]من نمی توانم باور کنم که اگر و زمانیکه سیستم انتخابات متناسب می شود، این امر بدون حضور نمایان می شود
5. But women are still under- or unrepresented among subjects in many areas of psychological research.
[ترجمه ترگمان]اما زنان در بسیاری از حوزه های تحقیقات روانشناسی در میان سوژه ها به ندرت دیده می شوند
[ترجمه گوگل]اما زنان در میان بسیاری از زمینه های تحقیق روانشناختی هنوز در معرض یا عدم حضور هستند
[ترجمه گوگل]اما زنان در میان بسیاری از زمینه های تحقیق روانشناختی هنوز در معرض یا عدم حضور هستند
6. Therefore the company was unrepresented when the search warrant was applied for and issued.
[ترجمه ترگمان]بنابراین هنگامی که حکم جستجو برای این شرکت درخواست و صادر شد، نماینده مجاز نبود
[ترجمه گوگل]بنابراین، هنگامی که حکم جستجو برای اعمال و صدور مجوز صادر شد، شرکت نمایندگی نشد
[ترجمه گوگل]بنابراین، هنگامی که حکم جستجو برای اعمال و صدور مجوز صادر شد، شرکت نمایندگی نشد
7. The needs of an unrepresented party under a simple system of procedure were stressed.
[ترجمه ترگمان]نیاز به یک گروه بدون نماینده تحت یک سیستم ساده از روند تاکید شده است
[ترجمه گوگل]نیازهای یک حزب بدون نماینده تحت یک سیستم ساده، مورد تأکید قرار گرفت
[ترجمه گوگل]نیازهای یک حزب بدون نماینده تحت یک سیستم ساده، مورد تأکید قرار گرفت
8. The future is unrepresented.
[ترجمه ترگمان]آینده نماینده ندارد
[ترجمه گوگل]آینده نامشخص است
[ترجمه گوگل]آینده نامشخص است
9. It depends on whether the duty solicitor scheme was set up to help the unrepresented defendant or to diversify criminal work.
[ترجمه ترگمان]بستگی به این دارد که آیا این طرح وکیل موظف به کمک به متهم بدون نماینده و یا ایجاد تنوع در کاره ای جنایی است
[ترجمه گوگل]این بستگی به این دارد که آیا وظیفه وظیفه وکلای قانونی برای کمک به متهمان غیرقانونی یا تنوع کارهای جنایی تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]این بستگی به این دارد که آیا وظیفه وظیفه وکلای قانونی برای کمک به متهمان غیرقانونی یا تنوع کارهای جنایی تنظیم شده است
10. The description might have more applicability if there were rights enforcement officers to aid unrepresented applicants.
[ترجمه ترگمان]این توصیف ممکن است کاربرد بیشتری داشته باشد اگر افسران مجری قانون برای کمک به متقاضیان بدون صدا باشند
[ترجمه گوگل]توصیف ممکن است کاربرد بیشتری داشته باشد، اگر مأموران اجرای قانون برای کمک به متقاضیان بدون حضور وجود داشته باشند
[ترجمه گوگل]توصیف ممکن است کاربرد بیشتری داشته باشد، اگر مأموران اجرای قانون برای کمک به متقاضیان بدون حضور وجود داشته باشند
11. On the morning of 16 February 1990 Mr. Bell appeared before the Liverpool justices unrepresented.
[ترجمه ترگمان]صبح روز ۱۶ فوریه سال ۱۹۹۰، آقای بل در محضر دادگاه لیورپول ظاهر شد
[ترجمه گوگل]صبح روز 16 فوریه سال 1990 آقای بل به دلیل حضور در دادگاه های لیورپول حضور نداشت
[ترجمه گوگل]صبح روز 16 فوریه سال 1990 آقای بل به دلیل حضور در دادگاه های لیورپول حضور نداشت
12. Since this is an enthusiast site, one must assume that Novell and Red Hat are way unrepresented, so one should add those guys into the top tier.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این یک سایت علاقمند است، باید فرض کرد که Novell و Red Hat بدون نماینده هستند، بنابراین باید آن افراد را به ردیف بالا اضافه کرد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که این یک سایت علاقه مندان است، باید فرض کنیم که Novell و Red Hat به صورت غیرقابل ارائه هستند، بنابراین باید این افراد را به سطوح بالاتر اضافه کنند
[ترجمه گوگل]از آنجایی که این یک سایت علاقه مندان است، باید فرض کنیم که Novell و Red Hat به صورت غیرقابل ارائه هستند، بنابراین باید این افراد را به سطوح بالاتر اضافه کنند
13. Kosovo is the top story on the website of Unpo, the Unrepresented Nations and Peoples Organisation, which has 69 members, from Abkhazia to Zanzibar.
[ترجمه ترگمان]کوزوو بزرگ ترین داستان در وب سایت unpo، سازمان ملل متحد و سازمان ملل است که ۶۹ عضو از آبخازیا تا زنگبار را در اختیار دارد
[ترجمه گوگل]کوزوو داستان برتر در وبسایت UNPO، سازمان ملل و سازمان ملل متحد است که 69 عضو آن از آبخازیا تا زنگبار است
[ترجمه گوگل]کوزوو داستان برتر در وبسایت UNPO، سازمان ملل و سازمان ملل متحد است که 69 عضو آن از آبخازیا تا زنگبار است
14. We are a unique art festival because we specifically exhibit young and unrepresented artists who are currently living and working in Guangzhou, our very own locally-bred black sheep.
[ترجمه ترگمان]ما یک جشنواره هنری منحصر به فرد هستیم، زیرا ما به طور خاص هنرمندان جوان و غیر unrepresented که در حال حاضر زندگی می کنند و در گوانگ ژو، گوسفند سیاه پرورش می یابند، را نمایش می دهیم
[ترجمه گوگل]ما یک جشنواره هنری منحصر به فرد هستیم، زیرا ما به طور خاص هنرمندان جوان و بیپایه ای که در حال حاضر زندگی می کنند و در گوانگژو، گوسفند سیاه و سفید خود که به صورت محلی مستقر هستند، نمایش می گذاریم
[ترجمه گوگل]ما یک جشنواره هنری منحصر به فرد هستیم، زیرا ما به طور خاص هنرمندان جوان و بیپایه ای که در حال حاضر زندگی می کنند و در گوانگژو، گوسفند سیاه و سفید خود که به صورت محلی مستقر هستند، نمایش می گذاریم
کلمات دیگر: