اطاق یا شیئى که حاوى یک وسیله استراق سمع پنهانى باشد علوم نظامى : مجهز به میکروفن مخفى
bugged
اطاق یا شیئى که حاوى یک وسیله استراق سمع پنهانى باشد علوم نظامى : مجهز به میکروفن مخفى
انگلیسی به فارسی
bugged شد
انگلیسی به انگلیسی
• implanted with hidden listening devices; annoyed, aggravated, angered
جملات نمونه
1. watch your words because this room has been bugged
مواظب حرف هایت باش چون در این اتاق میکروفن مخفی کار گذاشته اند.
2. It's an open secret that the security service bugged telephones.
[ترجمه ترگمان]این یک راز آزاد است که سرویس امنیتی تلفن را شنود می کند
[ترجمه گوگل]این راز پنهانی است که سرویس امنیتی تلفن ها را متوقف کرد
[ترجمه گوگل]این راز پنهانی است که سرویس امنیتی تلفن ها را متوقف کرد
3. He had bugged off before I had a chance to get a word in.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه فرصت پیدا کردن یک کلمه با او را داشته باشم میکروفون را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]او قبل از این که فرصتی داشته باشد تا کلمه ای را در آن بگذارد، از بین رفته بود
[ترجمه گوگل]او قبل از این که فرصتی داشته باشد تا کلمه ای را در آن بگذارد، از بین رفته بود
4. Her eyes bugged out of her head.
[ترجمه ترگمان]چشم هایش از حدقه بیرون زده بود
[ترجمه گوگل]چشمان او از سرش بیرون آمد
[ترجمه گوگل]چشمان او از سرش بیرون آمد
5. The police have bugged my office.
[ترجمه ترگمان]پلیس در دفتر من بوده است
[ترجمه گوگل]پلیس دفتر من را نابود کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس دفتر من را نابود کرده است
6. Do you think the room is bugged?
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی اتاق میکروفن داره؟
[ترجمه گوگل]فکر می کنی اتاق اشکال دارد؟
[ترجمه گوگل]فکر می کنی اتاق اشکال دارد؟
7. I picked up my pay and then bugged out.
[ترجمه ترگمان]پول هام رو برداشتم و رفتم بیرون واسه خودم میکروفون گذاشتم
[ترجمه گوگل]من پرداخت کردم و سپس از بین رفته بود
[ترجمه گوگل]من پرداخت کردم و سپس از بین رفته بود
8. Little Tom's eyes were bugged with horror.
[ترجمه ترگمان]چشمان تام از وحشت پر شده بود
[ترجمه گوگل]چشمهای کوچک تام با وحشت زدند
[ترجمه گوگل]چشمهای کوچک تام با وحشت زدند
9. His phone was bugged.
[ترجمه ترگمان]موبایلش شنود وصل بود
[ترجمه گوگل]تلفن او زده شد
[ترجمه گوگل]تلفن او زده شد
10. The police have bugged his office.
[ترجمه ترگمان]پلیس در دفتر کارش بوده است
[ترجمه گوگل]پلیس دفتر خود را نابود کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس دفتر خود را نابود کرده است
11. Fraud squad officers had bugged the phone and were ready to pounce.
[ترجمه ترگمان]مامورین فدرال تلفن را شنود کرده بودند و آماده حمله بودند
[ترجمه گوگل]افسران تیم مظنون گوشی را لمس کرده بودند و آماده ی سرکوب بودند
[ترجمه گوگل]افسران تیم مظنون گوشی را لمس کرده بودند و آماده ی سرکوب بودند
12. She suspected the phone had been bugged.
[ترجمه ترگمان]او حدس می زد که تلفن میکروفن گذاشته شده است
[ترجمه گوگل]او مشکوک بود که تلفن زده شده بود
[ترجمه گوگل]او مشکوک بود که تلفن زده شده بود
13. They bugged her hotel room.
[ترجمه ترگمان]آن ها در اتاق هتل بودند
[ترجمه گوگل]آنها اتاق هتل خود را نابود کردند
[ترجمه گوگل]آنها اتاق هتل خود را نابود کردند
14. His hotel rooms were bugged, as were his telephone conversations.
[ترجمه ترگمان]اتاق هتلش در حال bugged و مکالمات تلفنی او بود
[ترجمه گوگل]اتاق های هتل او را نابود می کرد، همانطور که مکالمات تلفنی او بود
[ترجمه گوگل]اتاق های هتل او را نابود می کرد، همانطور که مکالمات تلفنی او بود
پیشنهاد کاربران
Annoy or bother someone
استراق سمع شده
میکروفون گذاری
bugged ( علوم نظامی )
واژه مصوب: تحتِ شنود
تعریف: محیطی که در آن شنودافزار نصب شده باشد
واژه مصوب: تحتِ شنود
تعریف: محیطی که در آن شنودافزار نصب شده باشد
به معنی اذیت کردن کسی هستش
مثال : What really bugged me about
چیزی که جدا منو اذیت میکنه یا میرنجونه در مورده . . . .
مثال : What really bugged me about
چیزی که جدا منو اذیت میکنه یا میرنجونه در مورده . . . .
کلمات دیگر: